به گزارش مجله خبری نگار، عامل قطع شدن آب پایتختنشینها زمینلغزشی بود که زیر پای جاده چالوس و مسافرانش را خالی کرد و آب رودخانه کرج در پایین دست سد امیر کبیر را به روی برخی از تهرانیها بست.
کارشناسان مجبور شدند کانالی در واریزه بستر رودخانه کرج حفر کنند تا فرایند انتقال آب از سد امیرکبیر به سامانههای تهران از سر گرفته شود. بهمن اکبری، کارشناس منابع طبیعی کشور پیشتر از این پدیده زمینلغزش به نام «بهمن سنگی» یاد کرده که آژیر قرمز ۸ استان کشور را به صدا در آورده است. او همچنین در آن گفتگو درباره وضعیت سد طالقان هم هشدار داده است.
سالار حسینیراد، کارشناس ژئوتکنیک هم میگوید: به احتمال بسیار بالا ایجاد پدیده خزش بر اثر بارگذاری طولانیمدت جاده چالوس و عدم بازبینی تجهیزات سازه نگهبان، موجب زمینلغزش گسترده دیواره رودخانه کرج در پاییندست سد امیرکبیر شده است.
او میگوید: اگر منطقهای را که زمین لغزش در آن اتفاق افتاده است، بررسی کنیم، متوجه خواهیم شد، مبدأ این اتفاق از پاییندست سازههای نگهبان جاده چالوس بوده است. این کارشناس ژئوتکنیک تأکید میکند: جاده چالوس مدتهاست که زیر بار ترافیک قرار دارد و سازههای نگهبان آن در شیبهای تند منطقه مورد بازرسی قرار نگرفتهاند.
او میگوید: در علم ژئوتکنیک پدیدهای به نام خزش داریم که ساده شده آن تحلیل رفتن زیرساختها در طول زمان است.
این کارشناس ژئوتکنیک در تشریح ابعاد این زمین لغزش میگوید: «توده عظیم سنگلاخ و صخره به همراه گل و لای با ابعادی به طول ۵۰۰ متر و عرض ۲۰۰ متر، در فاصلهای به مسافت ۷۰۰ الی ۸۰۰ متر از جاده چالوس به پایین سقوط کرده و در بستر رودخانه کرج ریخته شده است.» او میگوید: «بولدرها (صخرههای بزرگ) که در این زمین لغزش یافت شد، ابعادی به اندازه یک خودروی سواری دارد و چنین حادثههایی باید به دقت مورد واکاوی دانشمندان این حوزه قرار گیرد.»
بهمن اکبری، کارشناس منابع طبیعی کشور پیشتر در گفتگو با «ایران» از این پدیده به مرگ خاموش طبیعت یاد میکند، اما اعتقاد دارد این پدیده خطرناک برخلاف فرونشستها نه افکارعمومی را درگیر حرکت خزنده خود کرده نه بودجهنویسان را.
اکبری، زمین لغزشها را مختص استانهای پرشیب که بارندگی خوبی دارند میداند و میگوید: «زمین لغزشها به دوعامل اساسی نیاز دارند، یکی شیب و دیگری مصالح زمین شناسی که به زمین لغزش حساس باشند.» بارندگی و زلزله دو عامل طبیعی هستند که زمین لغزشها را بیدار و به حرکت وادار میکنند تا جاده را تخریب کنند، راهها را ببندند و روستاها و تأسیسات را مدفن کنند!
اکبری دو عامل انسانی که زمین لغزشها را به جان طبیعت میاندازد، جادهسازی و سدسازی میداند. به گفته اکبری جادههای منتهی به سدها هم یکی دیگر از مسیرهای خطرناکی است که زمین لغزشها در آن مشغول به کارند.
او اشباع شدن زمینها از «آب» در اطراف سدها را هم یکی از عوامل مهم خیزش زمین لغزش میداند و میگوید: «سدها، زمینهای اطراف را اشباع میکنند و میدانید که یکی از عوامل اصلی زمین لغزشها، آبها هستند!» او جادههای کوهستانی را نیز محرک مهم زمین لغزشها در این منطقه میداند!
تغییر کاربریها بویژه در استان مازندران از نگاه اکبری، متهم ردیف اول زمین لغزشها هستند که میتواند فاجعه بیافریند. او جنگل زدایی، جنگل تراشی و تبدیل اراضی جنگلی به زمینهای کشاورزی را نیز یکی از عوامل اصلی میداند و میگوید: «جنگل سد مؤثری در جلوگیری از حرکت زمین لغزشها است. وقتی درختان جنگلی را قطع میکنند، خاک در برابر فرسایش قرار میگیرد. در نتیجه زمین سعی میکند خود را با حرکت زمین لغزشها به تعادل برساند.»