به گزارش مجله خبری نگار،بیماری آلزایمر شایعترین شکل زوال عقل است که تا ۷۰ درصد موارد زوال عقل را ایجاد میکند. طبق گزارشات منتشر شده، این بیماری حدود ۶ میلیون نفر در دنیا را تحت تاثیر قرار میدهد. همچنین حدود دو سوم از این تعداد مبتلایان را زنان تشکیل میدهند. افزایش سن بزرگترین عامل خطر ابتلا به بیماری آلزایمر است و زنان به طور متوسط بیشتر از مردان عمر میکنند. طبق گزارشات منتشر شده، امید به زندگی زنان در بدو تولد ۷۹.۲ سال است، در حالی که این رقم برای مردان به ۷۳.۲ میرسد.
چرا زنان بیشتر از مردان در معرض خطر هستند؟
طول عمر بیشتر زنان نسبت به مردان، بهتنهایی نمیتواند تفاوت خطر ابتلا به آلزایمر را بین آنها به طور کامل توضیح دهد. تحقیقات اخیر نشان داده است که تغییرات هورمونی پس از یائسگی ممکن است در بروز خطر آلزایمر نقش داشته باشد. همچنین به نظر میرسد که نوع ژن APOE e۴ که خطر زوال عقل را افزایش میدهد و حدود ۱۵ تا ۲۵ درصد افراد آن را در بدن خود دارند، در زنان تأثیر بیشتری نسبت به مردان داشته باشد. گزارشات اخیر نشان میدهد زنانی که شاغل هستند نسبت به زنان بدون کار، در اواخر عمر کاهش حافظه کمتری داشتهاند. تحقیقات اخیر بر این موضوع متمرکز شده است که آیا استرس یک عامل کمک کننده است یا خیر، چون نشان داده شده است که استرس میتواند علائم آلزایمر را تسریع کند.
استرس و عملکرد شناختی
یک مطالعه جدید نشان داده است که استرس منجر به افزایش بتا آمیلوئید در زنان میشود. بتا آمیلوئید پلاکهایی را در مغز تشکیل میدهد که با تکانههای عصبی تداخل داشته، باعث تحریک التهاب شده و مسئول بسیاری از علائم بیماری آلزایمر است. یک دکتر گفت: «استرس میتواند تأثیر عمیقی بر بدن و همچنین بر سلامت روحی و جسمی ما داشته باشد. این حس باعث ترشح هورمونهایی مانند کورتیزول و آدرنالین میشود که اگر بیش از حد یا در طولانیمدت تولید شوند، میتوانند اثرات بسیار منفی بر بدن داشته باشند و باعث التهاب، آسیب به دیانای و سلولها و در نهایت تسریع روند پیری شوند.» وی خاطرنشان کرد: «بسیاری از مطالعات دیگر نشان دادهاند که زنان بیشتر در معرض استرس هستند و این باعث افزایش خطر بیماری آلزایمر میشود. با این حال، دلایل احتمالی زیادی وجود دارد که رابطه استرس، زنان و بیماری آلزایمر را نشان میدهد از جمله همبستگی، بیماریهای زمینهای و سبک زندگی.»
اندازه گیری پاسخ استرس
یک دکتر گفت: «در حالی که استرس به عنوان یک عامل خطر مهم پذیرفته شده است، محققان دادههای جدیدی از مطالعات روی موشها را ارائه کردهاند تا توضیح دهند که چرا پاسخ متفاوت به استرس ممکن است باعث بروز بیشتر بیماری آلزایمر در زنان نسبت به مردان شود.» محققان در مطالعه فعلی با استفاده از موشها، تأثیر استرس را بر سطوح بتا آمیلوئید در مایع بینابینی هیپوکامپ بررسی کردند. هیپوکامپ ناحیهای از مغز است که در مراحل اولیه بیماری آلزایمر تحت تأثیر قرار میگیرد و با پیشرفت بیماری رو به وخامت میرود. آنها موشها را به مدت ۳ ساعت در معرض یکی از دو عامل استرسزا که شامل استرس مهار یا استرس بویایی بود، قرار دادند. استرس مهار شامل قرار دادن موشها در یک ظرف پلاستیکی کوچک و شفاف سوراخ دار بود که حرکت آنها را محدود میکرد. برای استرس بویایی، یک لوله کوچک حاوی ۰.۱ میلیلیتر ادرار از یک شکارچی (روباه یا کایوت) در قفس معمولی آنها قرار داده شد. ادرار هر ۳۰ دقیقه یکبار تعویض میشد تا موشها به بوی یک شکارچی عادت نکنند. سطح بتا آمیلوئید قبل، حین و بعد از استرس در مجموع ۲۲ ساعت اندازه گیری شد. همچنین محققان سطوح هورمونهای استرس را در خون موشها اندازه گیری کردند و دریافتند که نرها و مادهها مقدار مشابهی از استرس را تجربه میکنند، اما در سطوح بتا آمیلوئید تفاوت معنی داری وجود داشت. در موشهای ماده، سطح بتا آمیلوئید در ۲ ساعت اول استرس حدود ۵۰ درصد افزایش یافت و این افزایش تا انتهای آزمایش ماند. میزان سطح بتا آمیلوئید تنها در حدود ۲۰ درصد از موشهای نر افزایش یافت. کمی و تاخیری در بتا آمیلوئید را نشان دادند. یکی دیگر از دکترها گفت: «در موشها ارتباط تنگاتنگی بین غلظت بتا آمیلوئید در یک ناحیه مغز وجود دارد. بتا آمیلوئید افزایش یافته باعث تشکیل پلاک و در نهایت منجر به آلزایمر میشود.»
مسیر سلولی
کلید تفاوت بین مردان و زنان پاسخ سلولی به هورمون استرس، فاکتور آزادکننده کورتیکوتروپین بود. در زنان سلولهای عصبی این هورمون را میگیرند و در طی فرایندهایی که رخ میدهد، سطح بتا آمیلوئید را در مغز افزایش میدهد. این در حالی است که سلولهای عصبی در مردان این هورمون را جذب نمیکنند. محققان معتقدند که این به دلیل عملکرد متفاوت گیرنده CRF در مردان و زنان است. یکی از محققان گفت: «در حالی که این مطالعه قویاً نشان میدهد که استرس یکی از عوامل بالقوه است که ممکن است منجر به آلزایمر شود، اما با این حال، محققان اولین کسانی هستند که در سطح سیگنالینگ سلولی، تعیین کردند که چرا استرس به طور متفاوتی بر پروتئینهای مرتبط با بیماری در مردان و زنان تأثیر میگذارد. در حالی که این یافته در موشها مهم است، اما محققان تشخیص میدهند که این مکانیسم ممکن است در افراد یکسان نباشد، زیرا نمیتوان با اطمینان بیان کرد که این پاسخ متفاوت میتواند دقیقاً به انسان تعمیم شود یا خیر.»