به گزارش مجله خبری نگار، روبرتو تورس بازیکن اسپانیایی تیم فوتبال اوساسونا در نقل و انتقالات زمستانی به تیم فولاد خوزستان اضافه شد تا فوتبالش را زیر نظر جواد نکونام، همبازی سابق خود در ایران ادامه بدهد. تورس در نخستین بازی خود در لیگ برتر برابر پرسپولیس تک گل مسابقه را به ثمر رساند تا حضورش تاثیرگذار باشد.
این بازیکن در تازهترین گفتگوی خود با یکی از رسانههای اسپانیا تاکید میکند که از سطح خوب فوتبال ایران شگفت زده شده است. او همچنین میگوید درخشش او در فولاد برای جواد نکونام که در حال حاضر قدرت کافی در باشگاه فولاد را دارد، مهم است.
*اولین بازی و اولین گل در دیدار مقابل صدرنشین لیگ. این یک شروع خوب است.
نمیتوانست بهتر از این باشد. برابر بزرگترین تیم در ایران و در مسابقهای که به من گفته شد مهمترین مسابقه برای فولاد و هواداران است؛ بنابراین برای گل و پیروزی بسیار خوشحالم باوجود اینکه انجام اولین بازی برایم سخت بود.
*از چه نظر سخت بود؟
قوانین فوتبال ایران برای هر تیم فقط سه بازیکن خارجی را میپذیرد. من یکی از آن جاها را اشغال کردهام و برای بازی، باید باشگاه با یک فوتبالیست دیگر فسخ میکرد، اما موضوع طولانی شد. من ۳ ژانویه به اینجا رسیدم و تا ۲۷ ژانویه نتوانستم بازی کنم که این کمی سخت است.
*ورودت به فولاد چه تاثیرات و اتفاقاتی در بر داشت؟
من متعجب و خوشحالم، زیرا حتی قبل از آنکه قراردادم رسمی امضا بشود، مردم در خیابان جلوی من را میگرفتند. در این دنیای فوتبال محال است که چیزی پنهان بماند. هواداران بسیار مهربان هستند و میخواهند با شما عکس بگیرند. پذیرایی و استقبال بسیار مهمان نوازانه بوده است و هرکسی بسته به مکانی که در آن هستید میخواهد شما را به چیزی دعوت کند.
*اولین روزهای حضورتان در ایران چگونه گذشت؟
ابتدا در هتلی اقامت داشتم که تا حدودی دور و برای من بسیار سخت بود، اما اکنون در یک آپارتمان حضور دارم که در یک منطقه تجاری مهم است؛ جایی که خدمات زیادی وجود دارد، با مغازههای مدرن و جدید.
*آیا از طرف باشگاه احساس حمایت کردهاید؟
در همه حال، چه توسط کادر مربیگری، چه کارکنان و چه خدمات پزشکی. با کسانی که انگلیسی صحبت میکنند که تعدادشان زیاد نیست بیشتر ارتباط برقرار میکنم، زیرا بقیه فقط به زبان فارسی این کار را انجام میدهند. با وجود این، ما با زبان بدن ارتباط برقرار میکنیم، زیرا آنها سعی میکنند احساس راحتی در شما ایجاد کنند و سعی میکنند با این روش تعامل داشته باشند. حقیقت این است که من بسیار راضی هستم.
*گلی که به ثمر رساندی، قماری که روی شما انجام دادهاند را تقویت خواهد کرد.
این یکی از چیزهایی است که بعد از بازی به آن فکر نکردم. فکر میکنم برای جواد [نکونام]- مربی فولاد و هم تیمی سابق در اوساسونا - هم مهم بود که خوب شروع کردم، چون خیلی اصرار کرده بود که بیایم. او به دلیل شخصیتش، در حال حاضر قدرت زیاد و کافی در باشگاه دارد، اما میدانم که این موضوع او را بیشتر تقویت کرده است. الان دو چندان خوشحالم از تلاشی که برای آمدن من انجام داد و هم اینکه همه چیز به خوبی شروع شده است.
*اولین تماس کی بود و چگونه قانع شدی که چمدانهایت را ببندی؟ (به فولاد بروی)
ما مذاکرات را در ماه ژوئن شروع کردیم، با این ایده که فصل را در فولاد شروع کنم، اما به دلایلی تصمیم گرفتم در آن زمان در اوساسونا بمانم. متعاقباً نکونام به اصرار ادامه داد و از آنجایی که من با افرادی که اینجا بودند ارتباط نزدیکی داشتم، در نهایت تصمیم گرفتم به فولاد بروم، زیرا میخواستم تجربه جدیدی کسب کنم. من هرگز خانه را ترک نکرده بودم و فکر میکردم که این میتواند یک انتخاب خوب باشد، یک تغییر اساسی در زندگی که فکر میکنم میتواند مفید باشد.
*سبک و ایده نکونام در مربیگری چیست؟
ایده اولیه این است که فوتبال را از عقب (در زمین خودی) بازی کنیم، اما واضح است که این موضوع به بازی و حریفی هم که پیش رو دارید بستگی دارد، مثل بازی با پرسپولیس که حریف بسیار قدرتمندی بود. همچنین بستگی به وضعیت زمینهای بازی دارد که معمولاً کاملاً خشک هستند و توپ به طور نامنظم پرش میکند. جواد هر مسابقه و هر حریفی را زیاد مطالعه و آنالیز میکند.
*و او به خصوص از شما میخواهد که در زمین چه کاری انجام دهید؟
او از من میخواهد که در زمین بازی مهم باشم و از تجربیاتم استفاده کنم، زیرا ما بازیکنان جوان زیادی داریم. در مورد پستم هم بازی را در سمت راست شروع کردم، اگرچه اولین ایده او این است که این کار را در مرکز انجام دهد، اما فکر میکنم به بازیها هم بستگی دارد. خلاصه میخواهم لذت ببرم و خوب کار کنم. برای این آماده هستم.
*قرارداد شما تا ژوئن امضا شده است. آیا تمدید این قرارداد را امکان پذیر میدانید؟
من خودم را به ۶ ماه متعهد کردهام، زیرا میخواستم دوباره احساس کنم فوتبالیست هستم و نمیتوانستم بیشتر از این دور از خانواده باشم. ایده من این است که تابستان آینده، هر کجا که تصمیم بگیرم بازی کنم، با نزدیکترین افراد به خودم مرا همراهی کنند. من نمیدانم تا آن زمان چه اتفاقی میافتد. حقیقت این است که من هم اهمیتی نمیدهم.
*چه چیزی بیشتر از همه در فوتبال ایران توجه شما را به خود جلب کرده است؟
من واقعا شگفت زده شدم، چون به خاطر ناآگاهی فکر میکنید لیگ ایران یک لیگ فرعی و بیکیفیت است که شاید سطح بالایی نداشته باشد، اما از همان جلسه اول تمرین متوجه شدم اشتباه کردهام. اینجا فوتبالیستها تمام تلاش خود را میکنند، آنها از نظر بدنی و پا به توپ بسیار خوب هستند. چیزی که شاید برای آنها کمی دشوارتر باشد، جنبه تاکتیکی آن است، زمانی که قرار است تصمیم بگیرند که چگونه بازی کنند یا بازی را به این سمت یا طرف دیگر ببرند؛ بسته به اینکه بازی چطور جریان دارد.
*پس از بسته شدن مرحله اوساسونا، مرحله جدیدی برای شما باز میشود. شما یک خداحافظی رسمی در السادار داشتید، اما آیا دوست داشتید این کار را در زمین، در آنوئتا انجام دهید؟
البته. واضح است که خداحافظی در زمین خودتان چیز کاملاً متفاوتی است، اما من دوست ندارم در مورد چیزی که قبلاً اتفاق افتاده و قابل تغییر نیست فکر کنم. چیزی که برای من واضح است این است که این قرار نیست کل دوران حرفهای من در اوساسونا را مخدوش کند.
*آیا از اینکه در دیدار آخر یک دقیقه بازی نکردید ناراحت شدید؟
نمیدانم این کلمه آزاردهنده است یا نه، ولی مشخصاً برایم سخت بود، مخصوصاً وقتی روی نیمکت نشستم و دیدم اینطور تمام میشود، زیرا چیزی که میخواستم بازی کردن بود و نشد. لحظه سختی بود، اما در نهایت فوتبال حرفهای همین است.
*آیا کادر فنی اوساسونا در ماه ژوئن به شما گفته بود که فرصت زیادی ندارید و باید به دنبال تیم باشید؟
بله، آن هم لحظهای بود که خیلی دوستش نداشتم، زیرا فکر میکنم همه چیز میتوانست بهتر انجام شود، من بازیکنی بودم که همه چیز را برای اوساسونا داده و به تاریخ آن کمک کردم. آنها به من گفتند که قرار نیست زیاد بازی کنم، زیرا فکر میکردند قرار نیست در سطحی باشم و در عوض خودم را کاملا آماده دیدم. بعدها همه چیز تغییر کرد و از من خواستند بمانم. در هر صورت من وجدانم کاملاً راحت است و به هر کاری که انجام دادهام بسیار افتخار میکنم.
*آیا از این که هیچ یک از پیشنهادهایی که تابستان گذشته داشتید را نپذیرفتهاید پشیمان هستید؟
به هیچ وجه، من هرگز نمیتوانم از ماندن در اوساسونا پشیمان باشم، این خانه و زندگی من است که همیشه باعث خوشحالی من شده است. من چندین بار گزینهای برای جدایی داشتم، همچنین در مواقعی که خیلی خوب کار میکردم و میتوانستم پیشرفت کنم، اما نمیخواستم آنجا را ترک کنم.