به گزارش مجله خبری نگار به نقل از nofilmschool، تعدادی از محبوبترین شخصیتهای پویانمایی را مدیون خمیر هستیم. بله، درست خواندید؛ خمیر. پویانمایی خمیری یا «کِلِیمیشن» -کلی در انگلیسی بهمعنای خمیر است- یکی از انواع استاپموشن است که در آن شخصیتها، اشیای صحنه و پسزمینه همگی از مادهای شکلپذیر و منعطف ساخته میشوند؛ مثل «پت و مت»، «والاس و گرومیت»، «بره ناقلا»، «فرار جوجهای»، «زندگی من بهعنوان کدو»، «کورالین» و.... در سینماتوگراف این هفته از زیروبم ساخت کلیمیشنها سردرمیآوریم.
وقتی میگوییم بره ناقلا و دارودستهاش از خمیر ساخته شدهاند، منظورمان «پلاستیسین» است؛ نوعی خمیر منعطف که بهدلیل ترکیبات روغنی و معدنی موجود در آن، حسابی پوستش کلفت است و هوا و گرما و رطوبت حریفش نمیشوند. به اینترتیب شخصیتها و اشیای ساختهشده از پلاستیسین هرقدر هم که زمان بگذرد، خشک و سفت نمیشوند؛ بهعلاوه میشود آنها را به شکلهای دلخواه درآورد و مدام تغییر داد. این خمیر نرم، برای سرپا ایستادن به اسکلت نیاز دارد.
اسکلت در کلیمیشنها معمولا ازجنس فلز است که به آن «آرماتور» میگویند و خمیر، دور آن قالبگیری میشود. شخصیتها و اجزای صحنه بعد از ساخته شدن، برای روایت قصه، مسیری طولانی را طی میکنند، خیلی طولانی، خب راستش، خیلی خیلی طولانی. در پویانمایی خمیری، همه اجزای صحنه یا به اصطلاح آبجکتها، ذرهذره حرکت داده و از آنها عکاسی میشود. درواقع پشت هر حرکت ساده کاراکترها، فرایند طولانی قالبگیری مجدد و عکسبرداری نهفته است و درنهایت از کنار هم قرار دادن این عکسها، توهم حرکت ایجاد میشود. در کلیمیشن، همه صداها باید قبلا ضبط شدهباشند تا سازندگان کاراکترها بدانند در هر لحظه باید چه حرکتی به دهان و دیگر اجزای صورت آنها بدهند.
بالاتر گفتیم که کلیمیشنها حسابی پرزحمت و زمانبر هستند، اما دقیقا چقدر؟ نوشتن استوریبرد یعنی یک طرح کلی برای آنکه بدانیم چه اتفاقاتی با چه جزئیاتی رخ خواهند داد، ضروریترین و البته کمزحمتترین بخش کار است. طراحی کاراکترها و ساختنشان هم درقیاس با زمان فیلمبرداری زحمت چندانی ندارد.
کار اصلی وقتی شروع میشود که شخصیتها جلوی دوربین قرار میگیرند. کارهای خیلی سادهای مثل قدم زدن، لبخند زدن، بستن چشمها، خوردن و نوشیدن در کلیمیشن بهمعنی طی کردن چندین مرحله است، چون برای هرکدامشان باید در کاراکتر و گاهی محیط اطرافش تغییری صورت بگیرد. برای مثال در فیلمبرداری یک پویانمایی خمیری ۳۰ دقیقهای باید ۲۱ هزار و ۶۰۰ توقف انجام شود تا فیگورها تغییر کنند.
یک پویانمایی کامل که ۹۰ دقیقه طول میکشد، به ۶۴ هزار و ۸۰۰ توقف نیاز دارد. بهعلاوه اگر آبجکت مدنظر بهطور تصادفی دچار کوچکترین تغییری بشود، همه فرایند طراحی و سوار کردن آن روی قالب باید از نو انجام شود که اتفاق نادری هم نیست، چون خمیر بر اثر شرایط محیطی مثل مو، گردوغبار، تماس دست و مانند اینها دچار لکه و کثیفی میشود. خب شاید بپرسید با این همه سختی، ارزشش را دارد؟ کلیمیشنهای محبوبتان را بهیاد بیاورید تا جواب این سوال را پیدا کنید.
منبع: خراسان