به گزارش مجله خبری نگار/بهداشت نیوز به نقل از هلثی شاتز، بسیاری از مردم در مورد نیازهای خود با صدای بلند صحبت میکنند. چه انتخاب غذا، لباس، احساسات یا ایده صمیمیت، بسیاری میدانند چه زمانی و چگونه نظر خود را به اشتراک بگذارند. اما برخی نیز هستند که فقط به صحبتهای شریک زندگی خود گوش میدهند و در مورد نیازهای خود صحبت نمیکنند. ممکن است احساس کنید کلمات در گلوی شما گیر کردهاند. ممکن است دلایل زیادی وجود داشته باشد که چرا شما برای بیان نیازهای خود تلاش میکنید. خیلی اوقات ممکن است دلیل آن ریشه در دوران کودکی و تربیت شما داشته باشد. برای دانستن دلایلی که چرا بیان نیازهای خود در یک رابطه برایتان مشکل است، بیشتر بخوانید.
دکتر الیزابت فدریک درمانگر و متخصص روابط پیرامون این موضوع جالب توجه ما را به خود جلب کرد. اشاره میکند که در طول سالهای شکلگیری، اغلب به برخی از ما گفته میشود که چگونه از خود محافظت کنیم و به شدت خودکفا باشیم.
در نتیجه این تجربیات، ما زود متوجه میشویم که بهترین شانس برای بقا این است که یاد بگیریم چگونه مستقل باشیم. بنابراین، ما تأکید زیادی بر چگونگی وابستگی متقابل نداریم، که متقابلاً مراقب یکدیگر است. این شامل بیان نیازهای ما نیز میشود.
فدریک به خوانندگان یادآوری میکند که نیازهای شخص مهم است و هر شخصی ارزش برآورده شدن این نیازها را دارد.
در اینجا دلیلی است که ممکن است بیان نیازهای خود در یک رابطه برای شما دشوار باشد
۱. خواستهها و نیازهای شما در دوران کودکی نادیده گرفته شده است
دوران کودکی بسیار مهم است، زیرا سالها بعد، زندگی بزرگسالی شما را تحت تاثیر قرار میدهد. اگر در کودکی به خواستههای شما توجه نشده باشد، وقتی بزرگ میشوید، بیان خواستههایتان برایتان دشوار میشود.
۲. ترس از اینکه ممکن است شریک زندگی شما را ناراحت کند و به مشاجره تبدیل شود
همه نیازهایی دارند و اگر شریک زندگی شما بتواند آنها را با شما در میان بگذارد، شما نیز میتوانید همین کار را انجام دهید. وقتی صحبت از به اشتراک گذاشتن نیازهایتان میشود، خودداری کنید، فقط به این دلیل که ممکن است به مشاجره منجر شود یا شریک زندگی تان را ناراحت کند، کار عاقلانهای نیست.
۳. این باور که داشتن نیاز، شما را نیازمند یا ضعیف میکند
فقط به این دلیل که کسی نیازهای خود را با شما در میان میگذارد به این معنی نیست که او ضعیف یا نیازمند است. بنابراین، از این باور دست بردارید و آزادانه نیاز خود رابیان کنید.
۴. به شما آموزش داده نشده است که چگونه نیازهای خود را به درستی بیان کنید
این هم به دوران کودکی شما برمی گردد. اگر به شما یاد ندادهاند که چگونه حرف خود را بزنید و نیازهای خود را بیان کنید، به عنوان یک بزرگسال انجام همان کار برای شما سخت خواهد بود.
۵. به مرور زمان خود را متقاعد کنید که به شخص دیگری نیاز نداریم
مستقل بودن خوب است، اما متقاعد کردن خود به اینکه به هیچ کس دیگری نیاز ندارید، بیشتر شما را از بیان نیازهایتان باز میدارد.
۶. شما برای شناسایی آنچه ما واقعاً به آن نیاز داریم مبارزه میکنید
گاهی اوقات شناسایی نیازهایمان یک وظیفه است، بنابراین بیان آن به طور خودکار دشوار میشود.
۷. ترس از ناامیدی یا احساس طرد شدن
حتی اگر میدانید چه میخواهید، مواقعی وجود دارد که آن را بیان نمیکنید، زیرا میترسید رد شود. شما نمیخواهید طرد شدن یا ناامیدی را تجربه کنید.
۸. نخواستن سربار یا ناراحتی دیگران
فکر میکنید آنقدر مستقل هستید که بتوانید کار خود را انجام دهید و نمیخواهید با بیان نیازهای خود سربار دیگران باشید.
۹. باورهای منفی مبنی بر اینکه ما لایق برآورده شدن نیازهایمان نیستیم
همانطور که فدریک اشاره کرد، شما شایسته برآورده شدن نیازهای خود هستید، بنابراین نباید افکار منفی در مورد آن داشته باشید.
۱۰. شریک زندگی شما نمیداند که چگونه باید به طور مداوم برای شما ظاهر شود یا نمیخواهد
اگر با کسی در ارتباط هستید که نمیداند چگونه باید به طور مداوم در مقابل شما ظاهر شود، ممکن است بیان نیازهای خود برایتان سخت باشد.
۱۱. شما معتقدید که این وظیفه شماست که از مردم مراقبت کنید
شما بر این باورید که وظیفه شما این است که از همه اطرافیان خود مراقبت کنید و متوجه نمیشوید که خوب است از شما نیز مراقبت شود.