کد مطلب: ۳۷۵۳۹۸
۲۲ آذر ۱۴۰۱ - ۰۸:۲۱

کجا هستند گزینه‌های ایرانی هدایت تیم ملی؟

کجا هستند گزینه‌های ایرانی هدایت تیم ملی؟

به گزارش مجله خبری نگار/ایران ورزشی: کنکاش در این خصوص که کدام گزینه داخلی می‌تواند سرمربی جدید تیم ملی فوتبال ما و جانشین کارلوس کی‌روش پرتغالی باشد، ما را به وضعیتی می‌رساند که باید آن را فقر به معنای واقعی کلمه نامید.

پس از نتایج بسیار ضعیفی که کی‌روش در جام جهانی ۲۰۲۲ گرفت منطق و عدالت حکم می‌کند که با او قطع همکاری و به مربی دیگری روی آورده شود. گروه‌های زیادی هستند که می‌گویند پس از دو مقطع زمامداری کی‌روش که مجموعاً ۸ سال و ۴ ماه طول کشید، یک مقطع حکمرانی دراگان اسکوچیچ کروات که حدود سه سال به طول انجامید، مقطع فرماندهی ۱۰ ماهه مارک ویلموتس بلژیکی و مقطع حکمروایی یکساله افشین قطبی که فردی نیم ایرانی – نیم خارجی است، سرانجام زمان رویکرد مجدد به یک مربی کاملاً ایرانی و چهره‌ای بومی رسیده است. اگر این نظریه را قبول داشته باشیم، طبعاً باید به جست‌و‌جو در میان مربیان وطنی مشغول شویم تا چنان گزینه‌ای را بیابیم، اما همین جاست که قضیه ایراد پیدا می‌کند و هرچه بیشتر جست‌و‌جو کنیم، فزون‌تر در می‌یابیم که چه فقر فراگیر و چه قحطی تقریباً مطلقی در این زمینه وجود دارد و دست‌هایمان در این خصوص تا چه حد بسته است.

البنه در این کاوش‌ها به اسامی افراد کارسازی همچون جواد نکونام و یحیی گل‌محمدی و در درجاتی پایین‌تر فرهاد مجیدی می‌رسیم، ولی این پایان کار است و هر چه بیشتر بر ذهن‌تان فشار آورید، افراد بیشتر و واقعاً لایق و واجد شرایط برای احراز این سمت در فوتبال ما وجود ندارد. البته امیر قلعه‌نویی هنوز هم هست، اما در ۵۸ سالگی و ۱۵ سال پس از اتمام نخستین و تنها مقطع سرمربیگری‌اش در تیم ملی نه گزینه‌ای برای فردا بلکه فردی از گذشته و دور از ابداعات زمان نشان می‌دهد. علی دایی هم هست، اما او به هر دلیلی سه سالی است که اصلاً مربیگری نکرده و از دایره سیال و جاری این حرفه دور مانده و به تبع آن بسان آب برکه‌ای است که از فرط راکد ماندن از هر حرکت و تحولی بی‌بهره نشان می‌دهد.

در شرایطی که استقلال و سپاهان یک بار دیگر با مربیان خارجی به میدان می‌آیند و تراکتور یک خارجی را رد کرده و یک خارجی دیگر را آورده و صنعت نفت یک خارجی را جانشین یک داخلی کرده، همه این رویکرد‌ها هم به این معنا است که در زمینه داشتن مربیان بالنده و درجه یک داخلی نقیصه‌ای بزرگ داریم و به برهوت رسیده‌ایم. وقتی این همه شعار می‌دهیم که در فوتبال داخلی هم مانند چند رشته دیگر باید به مربیان وطنی اعتماد کرد و آن گاه به پیش رو نگاه می‌کنیم و افراد واجد شرایط را به تعداد انگشتان یک دست هم نمی‌یابیم باید قبول کنیم که واقعاً در این زمینه کم کاری صورت گرفته و تعداد مربیان حاذق ما و کسانی که در اندازه‌های رهبری تیم ملی باشند، بسیار کم است.

می‌توان رؤیاپروری کرد و گفت صمد مرفاوی که تیم ملی جوانان را هدایت می‌کند و حسین عبدی که سرمربی تیم ملی نوجوانان است، می‌توانند عنان رهبری تیم ملی بزرگسالان را هم در دست گیرند، اما تجربه آن‌ها در چنین سطحی نه صفر بلکه زیر صفر است و حتی اگر بپذیریم محمد ربیعی مربی خوبی است، او نیز در همان مصداق «صفر» به لحاظ تجربه بین‌الملل و نگرش فراوطنی جای می‌گیرد و این برای مهدی تارتار (ذوب‌آهن) و مجتبی حسینی (پیکان) هم صدق می‌کند.

این‌ها به معنای نفی شایستگی‌های فراوان مربیان ایرانی نیست و آن‌ها زحمتکش و شریف‌اند و به‌شدت می‌کوشند تا سطح کار خود و به تبع آن میزان کارایی تیم خویش را بالاتر ببرند و با روش‌هایی مدرن و تأثیرگذار به این ورزش و اعضای جامعه فوتبال خدماتی هر چه بیشتر را ارزانی دارند، ولی بحث فوتبال ملی یک بحث بسیار مهم‌تر و اساسی‌تر است و الزام‌ها و مشخصه‌ها و نیاز‌های مختص خویش را می‌طلبد و متأسفیم که بگوییم این مؤلفه‌ها در فوتبال ما و بین مربیان ما آن قدر اندک است که انگار وجود خارجی ندارد.

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر