به گزارش مجله خبری نگار،ژانر علمی تخیلی چتری بسیار بزرگتر از آن چیزی است که مردم فکر میکنند. این ژانر میتواند هوشمندانه یا احمقانه باشد، بامزه و خنده دار یا ترسناک، اما همیشه جذاب است. اما برخی سریالهای علمی تخیلی وقتی به سمت طیف ترسناک این ژانر قدم بر میدارند در بهترین و باکیفیتترین شکل ممکن قرار دارند. ترسناک بودن ضرورتاً به معنای یک سریال ترسناک بودن ذیل ژانر وحشت نیست و البته این موضوع ناخوشایند نیز نیست. تماشای فیلمهایی مانند Event Horizon میتواند ایدهای واضح از آنچه ژانر وحشت و علمی تخیلی با هم تلاقی پیدا میکنند به شما خواهد داد. این فیلم شبیه این بود که از ازدواج Hellraiser و Star Trek بچهای تولید شود، به طور خاص چیزی شبیه Rosemary’s Baby.
این فیلمها تقریباً به سرعت ترسناک و عجیب میشوند و همیشه این اتفاق به قابل پیش بینیترین شکل ممکن رخ نمیدهد. داستانهای علمی تخیلی ترسناک در طی سالها در قالبهای متفاوتی در دنیای تلویزیون ظاهر شده اند، از سریالهای به شدت ترسناک تا سریالهایی که دستکم مظاهری از ترس را در مخاطب ایجاد میکنند. بدون توجه به ماهیت و میزان ترسناک بودنشان، این سریالها دارای شخصیتهای جذاب و داستانهای معتاد کنندهای هستند. نکته اینکه لحظات ترسناک این سریالها باعث میشود که جنبههای علمی تخیلی داستان نمود بیشتر و بهتری داشته باشند و بدین ترتیب با قاطعیت میتوان گفت که ترکیب وحشت با علمی- تخیلی میتواند نتیجه متفاوتی در پی داشته باشد. بدین بهانه، در ادامه این مطلب قصد داریم شما را با ۱۰ سریال علمی تخیلی ترسناک برتر تاریخ تلویزیون آشنا کنیم.
سریالهای بریتانیایی که در قالب نسخههای آمریکایی بازسازی میشوند چنان رایج شده اند که طرفداران آمریکایی به این باور رسیده اند که اکثر سریالهای امروزی پیشتر در قالب نسخههای بریتانیایی ساخته و منتشر شده اند. این دقیقاً همان اتفاقی بود که در مورد سریال Utopia رخ داد که چند سال طول کشید در قالب یک سریال آمریکایی و بعد استرالیایی بازسازی شود. گروهی از دوستان بر این باورند که یک رمان مصور توانسته برخی اتفاقات هولناک در آینده را پیش بینی کند و به دنبال جلد دوم این رمان میروند. آنها این جلد را مییابند و در مییابند که توسط هویتی به نام شبکه مورد تهدید قرار گرفته اند.
این هویت مرموز گروه دوستان داستان را دنبال کرده و برای جلوگیری از افشای نقشهها و رازهای خود، زندگی این گروه را از هم میپاشند. نسخه کنونی سریال Utopia در دوران شیوع کرونا منتشر شد که میتواند زمانبندی درست یا نامناسبی بسته به دیدگاه هر کسی باشد. سریال Utopia که عمدتاً در مورد توطئههای مربوط به یک شیوع بزرگ است، با حال و هوایی بسیار واقعی و قابل درک برای نسل کنونی همراه است که باعث شد تماشای آن بسیار ترسناکتر از هر زمان دیگری باشد.
مشکل تماشا کردن The Handmaid’s Tale این است که گاهی اوقات شبیه داستانی به نظر میرسد در آستانه تبدیل شدن به واقعیت است. این سریال دورنمایی پادآرمانشهری از جهان است که میتواند دستکم برای بخشی از جامعه بسیار هولناک باشد. این حس زمانی رخ داد که مارگارت اتوود کتاب خود را منتشر کرد و از آن زمان به بعد، چون که احتمال وقوع اتفاقی مشابه کتاب او در دنیای واقعی بسیار واقعیتر از هر زمان دیگری به نظر میرسد. داستان سریال The Handmaid’s Tale در دنیایی رخ میدهد که نرخ باروری به شدت کاهش یافته است. ایالات متحده که در نتیجه جنگ داخلی چندپاره شده، شاهد شکل گیری یک رژیم تندروی توتالیتر است که در آن ارتش و تفاسیر سختگیرانه از قوانین دینی حاکم بلامنازع هستند.
زنان به طور کامل به انقیاد کشیده شده و بسیار دون پایهتر از مردان در نظر گرفته میشوند. باز هم باید بگوییم که این یکی از آن سریالهای علمی تخیلی است که ترسناک بودن آن ساده است، زیرا هر کسی در دنیای امروزی میتواند آن را درک کند. بسیاری این داستان را قیاسی موثر از واقعیت بالقوه جامعه امروزی و مسیری که در ادامه خواهد رفت میدانند. The Handmaid’s Tale از لحاظ ترسناک بودن بسیار متفاوت از دیگر سریالهای این فهرست است، اما میزان ترسناک بودن آن هرگز کمتر از آنها نیست.
همه طرفدار زامبیها و سریالهایی در مورد این موجودات نیستند، اما سخت است که سریال محبوب و باکیفیتی مانند The Walking Dead را نادیده گرفت که دستکم در فصول ابتدایی جذابیتی تازه به ژانر زامبی محور تزریق کرده بود. بر اساس کتابهای کمیکی به همین نام، این سریال داستان شیوع مرموز یک ویروس زامبی کننده و کسانی که تلاش دارند در این دوران سخت زنده بمانند را روایت میکند؛ و تمام شخصیتهای گروه بازماندگان داستان در این تلاش موفق نیستند، همان چیزی که به ویژگی اصلی این ژانر تبدیل شده است. با گذشت سال ها، سریال The Walking Dead توانسته لحظات بسیار ترسناکی خلق کند.
در طی سالها این لحظات ترسناک واقعی بسیار کمتر شده اند و زامبیها به حاشیه رفته اند، در حالی که تمرکز به سمت گروههای بازماندگان تغییر مسیر داده که باعث شده کلیت سریال یک درام انسانی باشد تا یک درام بقا. سریال The Walking Dead به زودی به پایان خواهد رسید، اما میراث آن در قالب اسپین آفهای مختلف ادامه خواهد یافت. در حالی که روزهای ترسناک بودن این سریال از هر جنبهای مدت هاست به پایان رسیده، اما فصول ابتدایی آن حاوی لحظات ترسناک متعددی مربوط به زامبی هاست که تا به همین امروز نیز در ذهن مخاطبان باقی مانده اند.
برای واژگون کردن تاریخ کافی است یک تغییر کوچک ایجاد کرد تا همه چیز فرو بپاشد. این تغییر همان چیزی است که در The Man In The High Castle میبینیم، داستان واقعیتی جایگزین در مورد نتیجه جنگ جهانی دوم که در آن نازیها و ژاپنیها با ترور فرانکلین دی روزولت موفق به بردن جنگ شده اند. آنها کنترل ایالات متحده را به دست گرفته و قلمرو این کشور با بین خودشان تقسیم کرده اند. رفته رفته فیلمهایی در مورد پیروزی متفقین در جنگ جهانی دوم در دنیای کنونی داستان ظاهر میشوند و بعد از این پورتالی برای حرکت بین دنیاها کشف میشود.
پیچشهای داستانی و پیچیدگیها و قوانین بسیاری برای حرکت بین این دنیاها وجود دارد که بر جذابیت و گیج کنندگی جذاب داستان سریال The Man In The High Castle اضافه میکند. اگر چه ایده اصلی داستان اورجینال نیست، اما این سریال طوری است که حس اورجینال بودن به مخاطب دست میدهد. علاوه بر عنصر سفرهای بین بُعدی در داستان علمی تخیلی سریال که به سطح و کیفیتی جدید میرسد، دیدن حاکمیت متحدین بر ایالات متحده چنان خوب به تصویر کشیده شده که یکی از ترسناکترین تصویرهای دنیای تلویزیون مدرن را خلق میکند.
بسیاری گفته اند که سریال The Outer Limits در واقع از سریال The Twilight Zone الهام گرفته شده یا مشتق شده است. تا حدودی میتوان قیاسی بین این دو سریال ایاد کرد، اما در حالی که The Twilight Zone به عناصر فانتزی و ماوراءالطبیعه و البته علمی تخیلی روی میآورد، The Outer Limits زمان بیشتری روی داستانهای علمی تخیلی میگذراند. این سریال که اولین بار در سال ۱۹۶۳ منتشر شد تنها تا سال ۱۹۶۵ ادامه داشت. در نهایت دو راه اندازی مجدد متفاوت بین سالهای ۱۹۹۵ و ۲۰۰۱ رخ داد.
در حالی که The Outer Limits دارای اپیزودهای بی نقصی نیز بود، هرگز نتوانست موفقیت The Twilight Zone را تکرار کرده و به یک پدیده فرهنگی مشابه تبدیل نشد. اما این سریال یک سری اپیزودهای به شدت عجیب و ترسناک در خود دارد که هم بر سبک روایت داستانهای ترسناک و هم علمی تخیلی تاثیرگذار بود. از نگاه بسیاری، اپیزود The Zanti Misfits بهترین اپیزود نسخه اورجینال این سریال است که داستان گونهای از موجودات فرازمینی را روایت میکند که کنترل انسان را بدست گرفته و به انجام کارهای هولناکی وا میدارند.
سریال Twilight Zone به سادگی یکی از بهترین فرانچایزهای علمی تخیلی تاریخ تلویزیون است. این سریال که ابتدا سال ۱۹۵۹ منتشر شد، توسط راد سرلینگ ساخته شده و هرگز ابایی از روایت داستانی متنوع نداشت، از داستانهای به شدت ترسناک تا داستانهای ناخوشایند که باعث شد درصد بسیاری از مخاطبان تلویزیون آن دوران را جذب خود نماید.
جوردن پیل، کمدینی که به یک فیلمساز عرصه ژانر وحشت تغییر مسیر داد، یکی از طرفداران این سریال بوده و در سال ۲۰۱۶ اعلام کرد که چهارمین راه اندازی مجدد این سریال کلاسیک را خواهد ساخت و خود در سال ۲۰۱۸ در نقش راوی و مجری سریال ظاهر شد. دو فصل از Twilight Zone توسط پیل ساخته شده و توانسته همان رویه سریال اورجینال را ادامه دهد. اگر چه اپیزودهای موفق و پرطرفدار بسیاری در این سریال وجود داشت، اما Nightmare at ۲۰,۰۰۰ Feet همچنان ماندگارترین و هجوآمیزترین اپیزود این سریال است.
همانند X-Files، سریال Fringe نیز در مورد گروهی در اف بی آی است که در مورد چیزی موسوم به دانش حاشیهای تحقیق میکنند. این دانش حاشیهای میتواند هر چیز و همه چیز باشد و طی یکصد اپیزود سریال، جنبه «هر چیز و همه چیز بودن» آن دائماً در حال گسترش بوده است. اما روایت اصلی سریال Fringe در مورد واقعیتها و خطهای زمانی موازی است که داستانی بی توقف را خلق میکند که همزمان جذاب و گیج کننده است.
گیج کنندگی داستان سریال، اما از جنبههای مثبت است، جنبهای که مخاطبان را به توسعه انتظاراتشان از این داستانهای لذت بخش ترغیب میکند. چندین اپیزود ترسناک در سریال Fringe وجود داشت که بارزترین آنها اپیزود Marionette بود. یک دانشمند محزون به نام ریموند تصمیم میگیرد تا همسر مرده اش را با بازپس گردن ارگانهای اهدا شده اش و به هم متصل کردن دوباره آنها زنده کند که بسیار ترسناک به نظر میرسد.
کمتر سریالی توانسته به اندازه سریال The X-Files مفاهیم جدید و فراوان وارد داستان کند. این سریال که در ابتدا از سال ۱۹۹۳ تا ۲۰۰۲ منتشر میشد با اپیزودهای جدیدی از سال ۲۰۱۶ تا ۲۰۱۸ نیز برگشت. همچنین دو فیلم در این فرانچایز ساخته شد، اما The X-Files یکی از آن داستانهایی است که در حوزه سریالی بسیار بهتر عمل میکند. دو مامور ویژه اف بی آی به نام فاکس مولدر و دانا اسکالی مامور بررسی یک سری عناصر عجیب و غریب بی پایان میشوند.
اما بخش زیادی از این داستان به توطئههای دولتی در مورد حیات فرازمینی روی زمین میپردازد. همچنین اپیزودهای مختلفی با عنوان «هیولای هفته» در این سریال وجود داشت که انواع مختلفی از هیولاها و قاتلان مانند فلوکمن را به تصویر میکشیدند. یکی از ترسناکترین اپیزودهای این سریال جایی است که مولدر، اسکالی و گروهی انسان بیگناه مورد حمله حشراتی سبزرنگ قرار میگیرند. ترسناک بودن این اپیزود به خاطر واقعی جلوه کردن بیش از اندازه آن مورد توجه قرار گرفت.
از همان لحظه اول، نتفلیکس میدانست که با سریال کلاسیک مدرن Stranger Things، یک سریال پرطرفدار و به اصطلاح «هیت» است. با پل زدن بین ژانرهای ترسناک و علمی تخیلی، این داستان گذشته نگرانه دهه ۱۹۸۰ی روایت بی نقصی است و همزمان حال و هوای نوستالژیک خاصی برای هر کسی را فراهم میکند که در دوران کودکی در زیرزمینهای خانه دوستانش Dungeons & Dragons بازی میکرده است. داستان سریال در شهر خیالی هاوکینز، ایندیانا رخ میدهد و بر گروهی از دوستان نوجوان متمرکز است که با شبکهای شیطانی که در آزمایشگاه ملی هاوکینز کار میکنند وارد نبرد میشوند. این آزمایشگاه توانسته درگاهی به دنیای وارونه باز کند و باعث آزادی موجودات هولناکی شده است.
خوشبختانه دختری دارای قدرتهای فراانسانی با نام اِلِون موفق میشود از این آزمایشگاه فرار کند و همراه با شخصیتهای خوب داستان علیه نیروهای شر بجنگد. تاکنون چهار فصل از سریال Stranger Things منتشر شده و با فصل پنجم به پایان خواهد رسید. برادران دوفر به عنوان خالقان و شورانرهای این سریال گفته اند که فصل آینده پایان این سریال پرطرفدار خواهد بود، اما به نظر میرسد پایان این دنیا بزودی رخ دهد و شاید شاهد اسپین آفهایی از Stranger Things باشیم.
کمتر سریال آنتالوژی، دستکم در دنیای مدرن، توانسته به مانند Black Mirror مخاطبان را درگیر و به وحشت بیندازد. این سریال علمی تخیلی پادآرمانشهری که توسط چارلی بروکر خلق شده برخی از تاریکترین و ناخوشایندترین داستانهای موجود را روایت میکند. تاکنون این سریال به موضوعات معاصر و بحث برانگیزی پرداخته که دیگر سریالها شانس کمتری برای پرداختن به آنها دارند. اما این نوع ترکیب رئالیسم با داستانی علمی تخیلی است که باعث شده Black Mirror متفاوت از هر سریال دیگری باشد.
تحلیلهای تاریک آن از فرهنگ مدرن باعث شده این سریال حال و هوایی به شدت واقعی و به غایت تکان دهنده داشته باشد که با عجیبترین مفاهیم علمی تخیلی نیز همخوانی ندارد. اپیزودها و فصول این سریال داستانهایی را روایت میکنند که به اندازه آنچه در ابتدا به نظر میرسد تخیلی نیستند و عناصر بسیار واقعی در آنها حضور دارد. تاکنون پنج فصل شامل ۲۲ اپیزود از این سریال و یک نسخه فیلمی ساخته شده و نمیتوان از پایان آن خبر داد. بروکر و آنابل جونز به عنوان دیگر شورانر سریال، کمپانی سازنده سریال را ترک کرده اند که باعث شده ادامه این سریال بسیار باکیفیت و برنده جوایز مختلف تلویزیونی در هالهای از ابهام قرار گیرد.
منبع:روزیاتو