به گزارش مجله خبری نگاربه تازگی سپند امیر سلیمانی نوشته:
بیشتر از دوساله که با استرس کرونا بدون ماسک کار میکنیم و هرکدوممون بارها کرونا گرفتیم (از جمله خودم که آخرین بارش هفته قبل بود)، اما نمیدونم چه سرى تو این کار هست که وقتى غرقش میشى هیچى جلودارت نیست
کنار دوستاى خوبم پشت صحنه سریال بى همگان
وی همچنین عکس خودش و دوستانش را در کنار این متن انتشار داده است:
مصاحبه با سپند امیر سلیمانی و همسرش
به سراغ سپند امیر سلیمانی و همسرش مارال آراسته بازیگر جوان سینما و تلویزیون میرویم و پای صحبتهای این زوج خواهیم نشست در ادامه با ما همراه باشید.
با همسرتون چطور آشنا شدید؟
سپند امیر سلیمانی: ما در یک جمع دوستانه به واسطه دو نفر از دوستان قدیمی معرفی شدیم و از آنجا آشنایی ما شروع شد. آن موقع سریال نرگس، هر شب پخش میشد و مارال هم همه قسمتهای آن را دنبال میکرد. وقتی که برای اولین بار همدیگر را دیدیم او مرا نشناخت، طوری که مجبور شدم به او توضیح بدهم که من نقش همان دامادی را بازی میکنم که ... و آنجا بود که او تازه متوجه شد که من هم یکی از بازیگران آن سریال روتین هستم.
این موضوع یکی از خاطرات شیرین روزهای اول آشنایی مان شد. بعد از آن هم این آشنایی ادامه پیدا کرد و بعد از گذشت مدتی، زمانی که احساس کردیم از هم شناخت کافی بدست آورده ایم و میتوانیم با زندگی در کنار هم خوشبخت باشیم. البته از همان روزهای اول آشنایی موضوع ازدواج را با هم مطرح نکردیم، اما بعد که روز به روز شناختمان از هم بیشتر شد و تقریبا ۲ سال از آشنایی مان میگذشت تصمیم گرفتیم آینده مان را در کنار هم و با هم بسازیم و زندگی مشترکمان را با شناخت و علاقه آغاز کردیم.
فکر میکنید از همه نظر مثل هم هستید؟
سپند امیر سلیمانی: بله، روحیات ما خیلی به هم شبیه است و مواقعی که کنار هم هستیم خیلی کم پیش میآید حوصله مان سر برود یا حرفی برای گفتن نداشته باشیم. همیشه از کنار هم بودن لذت میبردیم و با شوخیها و بگو بخندها بهترین لحظهها را با هم داریم. هم من و هم مارال اهل فیلم دیدن هستیم و هر دو سریع با محیط اطرافمان ارتباط برقرار میکنیم. البته با هم تضادهایی هم داریم، مثلاوقتی میخواهیم وسیلهای بخریم، شاید اصلا نظراتمان با هم یکسان نباشد، اما سعی میکنیم با کنار آمدن سلیقه هایمان را به هم نزدیک کنیم تا به یک مورد مشترک برسیم که نامش را بگذاریم تفاهم.
آیا خانواده همسرتون در مورد ازدواج سختگیری هم کردند؟
سپند امیر سلیمانی: توقعات ما از همدیگر خیلی منطقی بود و اینگونه نبود که مثلا خانواده مارال عروسی در فلان هتل معروف را بخواهند و مهریه سنگین و. حتی روز قبل از عقد بود که متوجه شدیم هنوز در مورد مهریه صحبت نکرده ایم و مقدار آن را تعیین نکرده ایم و از آنجایی که عشق و علاقه میان ما از روی منطق بود وقتی میزان آن را از مارال پرسیدم، متوجه شدم که واقعا دوست داشتن باقی میماند نه پول یا رقمهای سرسام آور مهریه و با مهریهای که خودش خواست و من هم موافقت کردم که تعداد آن فقط ۷ سکه بهار آزادی بود.
سپند شریک خوبی در زندگی هستش؟
مارال آراسته: یادم هست وقتی با سپند آشنا شدم تازه پدرم را از دست داده بودم. آن روزها (مثل الان) احساس میکردم که میتوانم به سپند تکیه کنم و از کنار او بودن احساس آرامش میکردم. به نظر من همه چیزهای خوب دنیا در وجود سپند جمع شده و کل اینها برای من یک انتخاب ایده آل بود که توانستم به او به چشم یک شریک زندگی نگاه کنم. ما در خیلی از چیزها مثل هم هستیم و کم پیش میآید از هم ناراحت شویم که همه اینها به خاطر درک متقابل است و اینکه عشق و علاقه میان ما از روی عقل و منطق بود، نه احساسات زودگذر، چون با هم قرار گذاشتیم که همیشه همدیگر را خوشحال کنیم.