به گزارش مجله خبری نگار، "گویدو اشتاین برگ"، از کارشناسان تروریسم موسسه علم و سیاست برلین در گفتگویی با روزنامه "تاگس سایتونگ" آلمان درباره حملات تروریستی اخیر در فرودگاه کابل گفت: این تلاش طالبان است تا این طور نشان دهند که آمریکاییها اکنون افغانستان را زیر آتش خود ترک میکنند. این تصاویر هزینه سیاسی خروج آمریکا از این کشور را افزایش میدهد. این حملات تروریستی نشان میدهد که آمریکاییها به هدف به زعم خود از بین بردن تروریسم در افغانستان و خارج از آن نرسیدهاند.
این کارشناس موسسه علم و سیاست برلین در بخش دیگری از این گفتگو تصریح کرد: ما امروزه در افغانستان چندین گروه را داریم که میتوانند حملات تروریستی را در افغانستان، کشورهای همسایه و شاید سراسر جهان مرتکب شوند. ما در این کشور القاعده، داعش و گروههای کوچک ازبک را داریم. مسئله تروریسم حل نشده است. بایدن سعی کرده است که بازگشت خود را به روشی غیر قابل قبول بی اهمیت جلوه داده و خیلی چیزها را لاپوشانی کند.
وی افزود: به صورت کلی در سالهای ۲۰۲۰ و ۲۰۲۱ تروریستهای بیشتری در نقاط بیشتری از دنیا ظهور پیدا کرده و در سالهای اخیر حملات بیشتری با تعداد کشتههای بیشتری نسبت به حمله تروریستی سال ۲۰۰۱ در آمریکا به بار آوردهاند. بخصوص اوضاع در سوریه، عراق و افغانستان بدتر از سال ۲۰۰۱ است.
اشتاین برگ قدرت گرفتن مجدد طالبان و ناتوانی آمریکا در جلوگیری از این امر ۲۰ سال بعد از حضور نظامی در افغانستان را یک شکست سخت برای ایالات متحده دانسته است.
وی افزود: بوش این اشتباه نابخشودنی را انجام داد که به عراق حمله کرد تا (به زعم خود) در آنجا یک چراغ دموکراسی ایجاد کند و از آنجا آن را به کل منطقه گسترش دهد و به این ترتیب از ظهور سازمانهای تروریستی جدید جلوگیری کند. این ایده در آن زمان ایدهای پوچ و مضحک بود.
این کارشناس برجسته آلمانی در بخش دیگری از این گفتگو مداخلات نظامی آمریکا در منطقه را از دلایل قدرت گرفتن تروریستها دانسته و گفت: بسیاری از اقدامات فردی و بیشتر از همه جنگ عراق به اعتبار آمریکا آسیب رسانده است. جنگ عراق خطایی سخت بود. این جنگ بیش از آنکه به آمریکا سود برساند برای آن ضرر داشت. هزینههای هنگفت این جنگ با نتایج آن نامتناسب است.
اشتاین برگ در بخش دیگری از این گفتگو تصریح کرد: این بیست سال جنگ مرحله دیگری از افول غرب در جهان را رقم زد. جنگ علیه تروریسم بخشی از مرحلهای است که با پایان جنگ سرد در اواسط دهه ۱۹۸۰ آغاز شد. ما شاهد دورانی بودیم که در آن بخصوص آمریکا اعتقاد داشت نه تنها میتواند سیاست جهانی را تعیین کند بلکه میتواند سیاست در برخی کشورهای بیگانه از جمله عراق و افغانستان را هم تعیین کند و قادر است دنیا را به سمت بهتری سوق دهد. این توهم باعث شد آمریکاییها مشکلات سیاست داخلی و مسائل اقتصادی فراوانی داشته باشند و نسبت به چین افول کرده و ضعیفتر شوند. این مهمترین نتیجه خواهد بود.