بیماری ناشی از ابتلا به ویروس کرونا هماکنون منجر به ترس و استرس منفی یا دیسترس (Distress) مردم شده است. منظور از استرس منفی، انتقال یا تأثیر پیامدهای ناشی از ترس بیش از حد به جامعه است.
به گزارش مجله خبری نگار،بیژن یاور، مدرس دانشگاه و صاحبنظر در حوزه مدیریت بحران، ریسک و پدافند غیرعامل، در یادداشتی در روزنامه همشهری نوشت: «بحرانها با توجه به پهنای باند ذهنی برنامهریزان و مدیران، میتواند نقطه عطف مثبت یا منفی برای پیشرفت یا پسرفت باشد و هر چه بیشتر بر قطعینبودن یعنی شناخت مخاطرات، ریسک آنها و تهدیدات مربوطه متمرکزشده و تدابیر پیشگیرانه را بهصورت یک برنامه مکتوب تدوین کنیم بهتر میتوان به آمادگی و تابآوری لازم در زمان قطعیت و رخداد شرایط اضطراری مثل حوادث، سوانح، بلایا، بحرانها و فجایع دست یافت.
بیماری ناشی از ابتلا به ویروس کرونا هماکنون منجر به ترس و استرس منفی یا دیسترس (Distress) مردم شده است. منظور از استرس منفی، انتقال یا تأثیر پیامدهای ناشی از ترس بیش از حد به جامعه است. تصور کنید لیوانی پر از آب را بدون احساس نگرانی و خستگی برای ۳۰ ثانیه در دست خود نگه داشتهاید. هرچه زمان طولانیتر شود، شرایط هم سختتر میشود. استرس هم مانند آب درون لیوان است وزنی ندارد اما برای مدت طولانی بر بار آن افزوده و سنگینتر میشود. از این رو برنامهریزان و مدیران متخصص مدیریت ریسک و بحران باید همواره از قبل برنامه عملیاتی ارائه کنند. این موضوع بستگی به پهنای باند ذهنی این برنامهریزان و مدیران دارد. مردم هم استرسها را به روشهای مختلف مانند خستگی، اختلالات شخصی و اجتماعی و نمونههای مشابه بروز میدهند.
حکمرانی ریسک (Risk Governance) باید به صورت سبدی متشکل از شاخهها و ابعاد مختلف ریسک پیشبینی و برای مردم توضیح داده شود تا زبانی مشترک در این خصوص ایجاد شود. به عنوان مثال به مردم گفته شود که چگونه با وجود ریسک کرونا با حفظ آرامش با آن همزیستی مسالمتآمیز داشته باشند و فقط به فکر پایان آن نباشند. رفتارهای ما تا به حال چگونه بوده است؟ رفتارهای سلبی یا ایجابی؟ هر کدام چه پیامدهایی داشته است؟ آیا اگر صرفا به مردم گفته شود در خانه بمانند از جنبهها و ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، خانوادگی و سایر موارد دغدغههای آنها حل شده است؟ آیا نباید برنامهای مکتوب در این خصوص در اختیار آنها گذارده شود؟
در خصوص بیماری ناشی از ویروس کرونا میتوان این گونه مطرح کرد که با در نظر گرفتن مبحث حکمرانی ریسک زمانی موفق خواهیم بود که علاوه بر مرحله پاسخ، مرحله قبل از آن یعنی پیشگیری و کاهش اثرات را که بر حکمرانی ریسک متمرکز میشود، در نظر گرفته شود. به طور مثال در زمانهای مهم یا قبل از رخداد پیکها، پیشبینیها و تدابیر لازم را به گونهای در نظر بگیریم که شاهد عوارض بعدی آنها نباشیم و البته فعالیتهای تکمیلی یعنی تزریق واکسن به عنوان شرطی مکمل باید در نظر گرفته شود و زمان را مد نظر قرار دهیم. برای جلوگیری از افزایش دیسترس (استرس منفی) میتوان جدول تزریق واکسن به گروههای سنی مختلف را به طور رسمی اعلام کرد تا ریسک انفودمیکها یا هجمه اطلاعاتی نادرست در شبکههای اجتماعی به حداقل ممکن برسد.
جدای از این که مردم یا مدیران کدامیک مسئول شرایط هستند با توجه به رفتارهای ایجادشده در دوران کرونا که از جمله آن میتوان به مواردی مانند سفر شمار زیادی از مردم به مناطق گردشگری قبل از سال نو و سفر نوروزی آنها به شهرشان بدون رعایت پروتکلهای بهداشتی، برپایی مراسم عروسی گسترده بدون رعایت پروتکلها، رعایتنکردن قرنطینه توسط بیماران مبتلا به کرونا، رفتوآمد مردم به معنی بازگشت از شهرهای نارنجی و قرمز به شهر مبداء با وسایل نقلیه شخصی و بدون آزمایش کرونا، ترافیک سنگین، رعایتنکردن قرنطینه توسط افراد کرونامثبت، رعایتنکردن پروتکلهای بهداشتی توسط برخی افراد و نمونههای مشابه در زمان اپیدمی اشاره کرد. هجوم به پمپ بنزینها در زمان رخداد زمینلرزهها، قفلشدن ترافیک در زمان بارندگی و نمونههای مشابه دیگر، همه حاکی از اختلالی ریشهدار است که نیاز به حل مسئله، آموزش عمومی و فرهنگسازی شهروندان دارد. برای جلوگیری از تکرارپذیری چنین شرایط و رفتارهایی، ضرورت تمرکز بر علوم رفتاری بسیار حیاتی است و باید روی شناخت بیشتر مردم و آستانهها در جامعه مطالعات دقیقتری صورت پذیرد. پهنای باند ذهنی برنامهریزان و مدیران ریسک و بحران باید ارتقا یابد تا حکمرانی مطلوب ریسک محقق شود. متفاوت بیندیشیم.»
منبع: ایسنا