به گزارش مجله خبری نگار-نوشتهی لاریسا شودیس، هانوفر (ایالات متحده): جوانان امروزی، به طور متوسط، بسیار بیشتر از سالهای گذشته احساس ناراحتی میکنند. یک تیم تحقیقاتی - به رهبری دیوید بلانچفلاور، محقق شادی از کالج دارتموث در هانوفر، ایالات متحده - در مطالعهای که در مجلهی PLOS ONE منتشر شده است، تغییر در منحنی رضایت بین نسلها را مشاهده کردهاند.
برای مدت طولانی، نارضایتی در میان افراد در طول زندگی از یک منحنی تپه مانند پیروی کرده است، به طوری که نارضایتی با برخی نوسانات تا میانسالی - حدود ۵۰ سالگی، که به عنوان "اوج استرس زندگی" شناخته میشود - افزایش مییابد و پس از آن دوباره به طور قابل توجهی کاهش مییابد. مطالعات مختلف این الگو را هم در کشورهای صنعتی و هم در کشورهای در حال توسعه مشاهده کردهاند.
به عبارت دیگر، قبلاً مشاهده میشد که جوانان و بزرگسالان مسنتر از سلامت روان نسبتاً بهتری برخوردارند، در حالی که بزرگسالان میانسال - که با فشارهای ایجاد تعادل بین کار، مراقبت از کودک و گاهی اوقات فرزندپروری مواجه بودند - از سطوح بالاتری از اضطراب و افسردگی رنج میبردند. با این حال، اکنون این روند کاملاً متفاوت به نظر میرسد: جوانان بیشترین نارضایتی را دارند، در حالی که رضایت افراد با افزایش سن افزایش مییابد. یافتههای اخیر منتشر شده در سال جاری، این تغییر در الگوی کلی را تأیید میکند.
در مطالعهی حاضر، محققان دادههای حاصل از بررسیهای گسترده در مورد سلامت روان بزرگسالان در بریتانیا و ایالات متحده را تجزیه و تحلیل کردند. علاوه بر این، آنها از دادههای مشابه مطالعهی Global Minds استفاده کردند که شامل نزدیک به دو میلیون نفر از ۴۲ کشور دیگر بود. به گفتهی تیم تحقیقاتی، نتایج نشان میدهد که این تغییر در منحنی رفاه روانی نشان دهندهی یک الگوی جهانی تکرارشونده است.
محققان دادههای حاصل از نظرسنجیهای گسترده در مورد سلامت روان بزرگسالان در بریتانیا و ایالات متحده را تجزیه و تحلیل کردند. علاوه بر این، آنها از دادههای مشابه مطالعه Global Minds استفاده کردند که شامل نزدیک به دو میلیون نفر از ۴۲ کشور دیگر بود.
محققان توضیح دادند که مشکلات روانی در ایالات متحده و بریتانیا «در بین جوانان بیشتر است و به تدریج با افزایش سن کاهش مییابد»، که نشان دهنده یک تغییر اساسی نسبت به الگوی قبلی است، «که در آن اختلالات روانی معمولاً در میانسالی به اوج خود میرسید».
با مقایسه دو دوره زمانی، دادههای ایالات متحده از سال ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۸ نشان دهنده ادامه منحنی سنتی در سطح رضایت بود. با این حال، دادههای سالهای ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۴ تغییر قابل توجهی در روند را نشان داد، به طوری که رضایت به تدریج در طول زندگی افزایش یافت. سطح نارضایتی در گروه میانسالی به طور قابل توجهی کاهش نیافت، که نشان میدهد تغییر در منحنی در درجه اول به دلیل وخامت قابل توجه در رفاه روانی بزرگسالان جوان است.
کارل هاینز روکریگل، متخصص اقتصاد کلان و محقق شادی در دانشگاه فنی نورنبرگ آلمان، یافتههای این مطالعه را «بسیار نگرانکننده» میداند و میافزاید که مطالعات دیگر نیز روندهای مشابهی را نشان دادهاند. روکریگل به خبرگزاری آلمان (dpa) گفت: «شواهد بسیار زیاد است.».
اما چرا وضعیت جوانان امروز بسیار بدتر از چند سال پیش است؟
بلنچفلاور، نویسندهی این مطالعه و همکارانش، با اشاره به سه علت احتمالی نوشتند: «دلایل این تغییر بحثبرانگیز است، اما ما نگران این هستیم که امروزه یک بحران جدی سلامت روان در بین جوانان وجود دارد که باید به آن رسیدگی شود.» این سه علت عبارتند از: اثرات بلندمدت بحران مالی بر نسلهای جوانتر در بازار کار، اثرات محدودیتها در طول همهگیری کووید-۱۹ و تأثیر رسانههای اجتماعی که بهطور گسترده توسط جوانان مورد استفاده قرار میگیرد.
راکگل، محقق مستقل، معتقد است که استفاده بیش از حد از رسانههای اجتماعی - در مقایسه با دوران پس از بحران مالی - یکی از عوامل اصلی این وضعیت است. او توضیح میدهد که جوانان دائماً خود را در این رسانهها، چه با دیگران و چه با استانداردهای غیرواقعی، مقایسه میکنند. او میگوید: «ما میدانیم که این مقایسهها برای رفاه ما بسیار مشکلساز هستند.»
هیلکه بروکمن، جامعهشناس دانشگاه کونستروکتور در برمن آلمان، دیدگاه مشابهی دارد و استدلال میکند که استفاده بیش از حد از رسانههای اجتماعی به احساس رنجش، به ویژه در میان دختران و زنان جوان، دامن میزند. بروکمن توضیح داد که دختران در رسانههای اجتماعی اغلب به ظاهر خود تقلیل داده میشوند یا از نظر جنسی دیده میشوند و در برابر قربانی شدن آنلاین آسیبپذیرتر هستند. علاوه بر این، بروکمن خاطرنشان کرد که این شبکهها آنها را تشویق میکنند که خود را نه تنها با دختران دیگر گروه خود، بلکه با طیف وسیعتری از افراد، از جمله شخصیتهای خیالی، مقایسه کنند. او گفت: «تمام دنیا به گروه همسالان من تبدیل شده است. فشار برای انطباق و موفقیت شدید است.»
با این حال، بروکمن برخی نقصها را نیز در روششناسی مطالعه میبیند: برای مثال، او تحلیل دادهها را برای نتیجهگیری در مورد اینکه آیا ارتباطات مشاهدهشده با سلامت روان در واقع به دلیل سن است یا خیر، به جای سایر عوامل مستقل، مانند شیوع تلفنهای هوشمند یا جنگ در اوکراین، نامناسب میداند.
بروکمن توضیح داد که ممکن است تأثیر مشاهدهشده در این مطالعه محدود به گروه خاصی از جوانان باشد، مانند کسانی که در نوجوانی همهگیری کووید-۱۹ را تجربه کردهاند و در آن دوره تحت محدودیتهای شدیدی قرار گرفتهاند. او گفت: «بنابراین، ما در حال حاضر نمیدانیم: آیا جوانان در آینده نیز بیثباتی سلامت روان را تجربه خواهند کرد یا این فقط یک پدیده موقت است؟ من فکر میکنم مورد دوم است و امیدوارم که همینطور باشد.» او افزود که تغییرات بلندمدت را نمیتوان از این دادهها استنباط کرد.
بروکمن و راکریگل هر دو بر تأثیر قابل توجه همهگیری کووید-۱۹ تأکید میکنند و میگویند که وضعیت جهانی تاریک و غیرقابل پیشبینی، با جنگها و بحران آب و هوا، نیز ممکن است تأثیر داشته باشد. این سؤال همچنان باقی است: آیا این تغییر بالقوه در منحنی واقعاً چیز بدی است؟ به هر حال، به نظر میرسد سطح رضایت در طول زندگی افزایش مییابد.
با وجود بهبودهایی که با افزایش سن مشاهده میشود، تیم تحقیقاتی خاطرنشان میکند که مشکلات سلامت روان در دوران جوانی میتواند اثرات بلندمدتی داشته باشد، از اثرات جسمی مرتبط گرفته تا تأثیر بر عملکرد تحصیلی یا شغلی. بروکمن گفت: «جوانان دورهای حیاتی در زندگی هر فرد هستند. اگر سلامت روان جوانان تحت تأثیر منفی قرار گیرد، میتواند باعث رنج طولانیمدت شود.»
موسسه کنترل بیماریهای رابرت کخ آلمان اخیراً تحلیلی ارائه داده است که نشان میدهد نسبت کسانی که رفاه خود را پایین ارزیابی کردهاند، به ویژه در بین افراد ۱۸ تا ۲۹ ساله، حدود ۴۰ درصد، بالا بوده است. در بین افراد ۶۵ تا ۷۹ ساله، این نسبت تنها حدود ۱۷ درصد بوده است. علاوه بر این، تحلیلی که در مجله Nature Mental Health منتشر شده است، نشان میدهد که شاخص رفاه به طور متوسط در ۲۲ کشور تا سن ۵۰ سالگی تقریباً ثابت مانده و تنها با افزایش سن افزایش مییابد. تیم تحقیقاتی نوشت: «به نظر میرسد نسلهای جوانتر مشکلات بیشتری نسبت به نسلهای قبلی تجربه میکنند.»
(دی پیای)