به گزارش مجله خبری نگار، حضرت آیتالله خامنهای در سخنان اخیر خود با مردم و پیش از سفر رئیس جمهور به نیویورک تأکید کردند: «مذاکره با آمریکا برای مساله هستهای و شاید مسائل دیگر، بنبست محض است».
در این خصوص لازم است به چند مورد اشاره کنیم:
۱ ـ اواخر سال ۸۷، چند ماه مانده به انتخابات ریاست جمهوری دهم، باراک اوباما رئیسجمهور وقت آمریکا مرقومهای به رهبر انقلاب اسلامی نوشت و با اعلام اینکه واشنگتن دیگر مشکلی با جمهوری اسلامی ندارد، مدعی شد پس از ۳۰ سال جمهوری اسلامی را به رسمیت میشناسیم. رهبر بزرگوار انقلاب نوروز ۸۸ با اشاره به ارسال مرقومه اوباما به ایشان فرمودند: رئیسجمهور آمریکا دست چدنی را در دستکش مخملی پنهان کرده و قطعا اگر قصد مصالحه با ایران را داشت و کارهایی در این رابطه انجام میداد، ما هم مخالفتی با عادی شدن روابط نداشتیم ولی واقعا چنین نیتی بطور واقعی در طرف مقابل دیده نمیشود. همین هم شد و بلافاصله پس از انتخابات تاریخی ریاست جمهوری ۸۸ که از سوی مدعیان بیسند تقلب کشور به بحران کشیده شد، اوباما نامهاش را فراموش کرد و با تصور سرنگونی نظام ایران توسط آشوبطلبان و فتنهگران، هر چه در توان داشت علیه کشورمان به کار برد و یک سال بعد در خرداد ۸۹ عظیمترین و غیرانسانیترین تحریمهای تاریخ را علیه ملت ایران برقرار کرد.
۲ ـ بهار ۹۲ با پیروزی اصلاحطلبان در انتخابات ریاست جمهوری، آنها مدعی شدند بلدند چطور با کدخدا ببندند. حسن روحانی، محمدجواد ظریف را که بیشتر عمرش را در آمریکا گذرانده بود، به وزارت خارجه ایران منصوب کرد؛ مذاکرات با ۱+۵ آغاز شد و برای ابراز حسننیت به گرگهای دنیا، حتی پیش از رسمی شدن مذاکرات، دولت ایران سوم آذر ۹۲ ـ تنها ۳ ماه پس از برآمدن روحانی ـ داوطلبانه خود را در مذاکرات خلع سلاح و غنیسازی ۲۰ درصد را متوقف کرد. پس از ۲ سال مذاکره سرانجام تیرماه ۹۴ توافق موسوم به برجام انجام و دیماه همان سال قرار شد تعهدات ۲ طرف آغاز شود.
رهبر دوراندیش انقلاب در نامهای به رئیسجمهور وقت دستور دادند ابتدا باید ۱+۵ تعهداتش را انجام دهد، برجام توسط رئیسجمهور وقت آمریکا (اوباما) امضا و در کنگره آن کشور تصویب و تبدیل به قانون شود سپس ایران نیز بطور متوازن و با تهاتر به تعهداتش عمل کند. متاسفانه همان طور که از این طیف سیاسی انتظار میرفت به دستورات رهبری عمل نشد و شد آنچه نباید میشد. جان کری، کسی که امضایش تضمین برجام معرفی شد در سفر به لندن به بانکداران دنیا هشدار داد همچنان با ایران تعامل مالی و بانکی نکنند ـ ادعای غربگرایان و شخص روحانی که با برجام تحریمهای بانکی «بالمرّه» برطرف میشود ـ سپس نقض عهدها یکییکی از راه رسید. تحریمهای یکجانبه واشنگتن علیه شرکتها و مقامات کشورمان برخلاف برجام در همان دی ۹۴ و با امضای شخص اوباما تداوم یافت و در این سو بدون کمترین نفعی، غربزدگان کشور را مجبور به انجام تعهدات میکردند در حالی که از سوی طرف مقابل هیچ اقدام موثری بر مبنای برجام انجام نمیشد. در پاسخ به گلایه غربگرایان ایرانی، کری ـ ضامن بدعهد برجام ـ از فشارهای داخلی علیه دولت دمکرات میگفت و وعده میداد بزودی اجرای تعهدات از سوی آمریکا هم آغاز خواهد شد؛ وعدهای که زمانش نه تنها هیچ گاه فرانرسید؛ بلکه در آن کشور فردی برآمد که در شعارهای انتخاباتیاش وعده پاره کردن برجام در صورت رسیدن به ریاست جمهوری را داده بود.
۳ ـ ۱۸ اردیبهشت ۹۷، رئیسجمهور فعلی آمریکا که آن روز هم در مصدر قدرت بود، پس از یک سال و نیم از رسیدن به ریاست جمهوری، آن همه امتیاز بادآورده دولت دمکراتها در برجام را کافی ندانست و با زیادهخواهی و وعده کشاندن یک ماهه ایران به مذاکره مجدد، از توافقی که قطعنامه سازمان ملل هم بود، خارج شد. برجام همان روز عملا از بین رفت ولی اصرار حسن روحانی و انعطاف نظام منجر به این شد که ایران بدون هیچ آوردهای ـ و البته با وعده اروپا که خروج آمریکا را جبران میکند ـ در توافق یکطرفه بماند؛ همان اروپا که نه تنها واکنشی به خروج ترامپ نداشت بلکه خودش هم به هیچ یک از تعهداتش در برجام عمل نکرد و امروز هم در جنگل بیقانونی به نام دنیا، هم خودش بدعهدی کرده و هم ایران متعهد را به فعالسازی مکانیسم ماشه تهدید میکند.
۴ ـ بایدن با آنکه وعده داده بود نخستین کاری که میکند بازگشت به برجام است، در عمل ظرف ۴ سال ریاست جمهوریاش اقدامی برای احیای توافق نکرد تا اینکه ترامپ بار دیگر پس از همان وقفه ۴ ساله دوره بایدن به کاخ سفید بازگشت. نخستین دستور اجرایی ترامپ در دوره دوم خود، امضای فرمان فشار حداکثری علیه ایران بود. رئیسجمهور از گور برخاسته آمریکا چند روز بعد مرقومهای التماسآمیز هم به رهبر انقلاب نوشت و خواستار برگزاری مذاکره برای رفع تحریمهای ایران و در مقابل محدودیت غنیسازی کشورمان شد.
حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای مطابق معمول با هوش سرشار الهیشان تشخیص دادند این هم تلاش برای فریب دیگری است و مذاکره با فردی، چون تاجر تروریست آمریکایی را با صراحت «غیرشرافتمندانه» عنوان فرمودند. اما بهر حال سرانجام و بنا به مصالحی با درخواستها برای مذاکره غیرمستقیم موافقت کردند. مذاکرات اواخر فروردین در مسقط آغاز شد و به تناوب در رم و مسقط ادامه یافت. اما ناگهان آمریکا دستور مذاکرات را که کم شدن درصد غنیسازی اورانیم در ایران بود، به ممنوعیت کامل غنیسازی در خاک ایران تغییر داد که طبعا جرزنی و دبه کردن بود و تهران آن را رد کرد. ۲ روز مانده به برگزاری دور ششم هم که با مجوز شخص ترامپ، رژیم صهیونیستی به ایران حمله کرد و روز یازدهم جنگ خود آمریکا هم وارد جنگ شد و به تاسیسات مختلف هستهای ایران حمله کرد.
۵ ـ حالا زمزمههای مذاکره با آمریکا و حتی دیدن اتفاقی! ترامپ در راهروهای سازمان ملل و خوش و بش و گپ غیرمنتظره، نقشهای است که هم در داخل از سوی جریان سیاسی خاص مطرح میشود و هم دلالان مذاکره آن را طراحی کردهاند. مردم چنین مذاکرهای را قطعا نمیپذیرند و به فرمایش رهبر انقلاب، هیچ سیاستمدار خردمندی هم با این کشور بدعهد مذاکره و توافق نمیکند، زیرا دیگر مبرهن شده دولت واشنگتن تنها خواستار شنیدن و اجرای دستوراتش با نام مذاکره است؛ چیزی که هر چه اعم از زورگویی، دیکته و فشار باشد، نامش مذاکره نیست! کاش غربزدگان پس از این همه لطماتی که کشور از خسارت محض برجام متحمل شد درس میگرفتند و با واقعیت آشنا میشدند تا تلاش نکنند ملت را در بنبست محض مذاکره با شیطان گرفتار کنند؛ آرزویی که محال به نظر میرسد!