به گزارش مجله خبری نگار، «در ۶ ماه پایانی سال گذشته ۶۰ هزار نفر عبارت «قرص بیخیالی و ضد استرس» را در اینترنت جستوجو کردهاند و ۲۳ هزار نفر به دنبال «درمان افسردگی در خانه» بودهاند.» این آمارها نشان میدهد که بسیاری از افراد یا دسترسی مناسبی به درمان ندارند یا اصلا نمیدانند که روانشناس میتواند در این زمینه به آنها کمک کند. این عبارت قسمتی از اظهارات وحید عطاری، رواندرمانگر است. کسی که معتقد است، «فناوری تا مرز جایگزینی بسیاری از فرآیندهای درمانی پیش خواهد رفت. او البته بهصراحت نمیگوید که هوش مصنوعی جایگزین درمانگران خواهد شد، اما باور دارد که این ابزار سهم مهمی در آینده روانشناسی ایفا خواهد کرد.
قاطبه رواندرمانگران اینگونه فکر میکنند. برای آرش محجوب که نزدیک به ۱۷ سال است در این حیطه فعالیت میکند، باورپذیر نیست که هوش مصنوعی بتواند ویژگیهای انسانی در حوزه سلامت روان را بازآفرینی کند یا جایگزین آن شود.
مشاوره سلامت روان مبتنی بر یک پردازش عمیق انسانی به همراه احساسات و هیجانات پیچیده است. ضمن آنکه رابطه درمانگر و مراجع در فرآیند درمان نقش مهمی دارد.
اما برای کسانی که روحشان به بنبست رسیده و هیچ راهی پیش پای خود نمیبینند و برای کسانی که امکانی برای دسترسی به روانشناس ندارند، این هشدارها کوچکترین اهمیتی ندارد. ازنظر آنها چت کردن با هوش مصنوعی خطری که ندارد هیچ، خیلی هم مؤثر است.
فریده اینطور فکر میکند، او میگوید: «هر وقت ازنظر روحی کلافه و بههمریخته بودم، یا میدانستم روز بدی در پیش دارم، شروع میکردم به چت کردن با هوش مصنوعی. مثل این بود که همیشه یکی را داشتم که به حرفهایم گوش بدهد و حالوهوای آشفتهام را عوض کند؛ یکصدای انگیزهبخش بیرونی که میگفت «خب امروز قرار است چکار کنیم؟» درست مثل یک دوست مهربان، فقط قابلاعتمادتر، دستکم برای من اینطور بود.»
فریده به مدت چند ماه، روزانه تا سه ساعت با چتباتهای آنلاین هوش مصنوعی گفتوگو کرده و صدها پیام میان آنها ردوبدل شده است.
او میگوید گفتوگو با چتباتها به او در یکی از تاریکترین دورههای زندگیاش کمک کرده، چون این ابزار، راهکارهایی برای کنار آمدن با شرایط سخت ارائه میدهد و همیشه در دسترس است. البته فریده اینروش را برای همه توصیه نمیکند، اما میگوید، هوش مصنوعی حال روحیاش را بهتر کرده است، حتی بهتر از زمانی که برای مراجعه به روانشناس هزینه میکرد.
فریده در این زمینه مطالعاتی انجام داده و خوب میداند که هوش مصنوعی هنوز نتوانسته است جای درمانگران واقعی را بگیرد، اما در زمان حاضر، تبدیل به مکمل شایستهای در حوزه مراقبتهای سلامت روان شده است؛ به خصوص برای کسانی که به دنبال دریافت حمایت روانی کمهزینه و فوری هستند. رواندرمانی، خرج دارد! این در حالی است که ابزارهای هوشمند سلامت روان که مبتنی بر هوش مصنوعی هستند، کمخرج یا رایگان در اختیار همگان قرار دارند. همین موضوع باعث شده تا هوش مصنوعی روانشناس برای کسانی که از پس هزینههای سنگین رواندرمانی سنتی برنمیآیند، گزینه مناسبی باشد. اما آیا فقط همین کافی است؟
آرش محجوب، رواندرمانگر دراینباره میگوید: «باوجودآنکه اغلب پذیرفتهشده که این چتباتها نمیتوانند جایگزین واقعی مشاوره حرفهای باشند، بسیاری از مردم در سراسر دنیا افکار و احساسات خصوصی خود را با چتباتهای هوش مصنوعی در میان میگذارند. درحالیکه این چتباتها، انسان واقعی نیستند و نباید چیزی که گفته میشود مبنای تصمیمگیری یا توصیه تلقی شود.»
«گاهی فقط بودن کنار یک نفر، تمام چیزی است که او نیاز دارد و این فقط از کسی برمیآید که واقعا انسانی زنده و مجسم است. گاه فرد به جایی میرسد که پاسخهای چتبات دیگر برایش قانعکننده نیست. بعضی وقتها آدم ناامید میشود. اگر چتبات نداند چطور باید با موضوعی برخورد کند، فقط همان جملات تکراری را میگوید و آنوقت متوجه میشوی این گفتوگو دیگر بهجایی نمیرسد. گاهی اوقات انگار واقعا به دیوار برخورد میکنی.» گوینده این عبارت، پریسا است. او اگرچه از هوش مصنوعی نیز ناامید شده، اما میگوید، چاره دیگری ندارم. طبیعتا رواندرمانی میتواند تأثیرات شگرفی بر زندگی افراد داشته باشد؛ اما اگر تابهحال مجبور شده باشید سه ماه در انتظار دریافت نوبت از سوی درمانگرتان بمانید، آنوقت متوجه میشوید که راه آسانی برای درمان باکیفیت نخواهید داشت. در همین نقطه است که هوش مصنوعی، مفید واقع میشود.
رواندرمانی، فرآیندی بهشدت انسانی دارد؛ چراکه بر پایه اعتماد، همدلی و ارتباط ساخته میشود. یعنی ویژگیهایی که معمولا با ماشینهای دیجیتالی، مرتبط نیستند. آرش محجوب در این زمینه میگوید: «فعالیت هوش مصنوعی در بخش روانشناسی آنقدر پیشرفت سریعی دارد که پژوهشهای علمی نمیتوانند خود را به آن برسانند. اما میدانیم که رواندرمانی مؤثر، نیازمند ایجاد حس اتحاد یا ارتباطی قوی بین درمانگر و بیمار است؛ بهگونهای که بیمار حس کند بهراستی شنیده میشود و درمانگر واقعا بهسلامتی او اهمیت میدهد.»
این رواندرمانگر معتقد است: استفاده از هوش مصنوعی روانشناس برای اشخاصی که مشکل زیر بالینی (غیر شدید) دارند، فعلا خطری ندارد. مسئله زمانی خطرناک میشود که مردم، هوش مصنوعی را در زمینه رواندرمانی، زیاد جدی بگیرند و تصور کنند که میتوانند از آن، درمانی معادل کار یک درمانگر حرفهای دریافت کنند. رواندرمانی هوش مصنوعی، هنوز حوزهای ناشناخته است، اما مزایا و معایب آن باعث شده که بسیار در چشم باشد.
علیرضا شریفی نیز بهعنوان روانشناس تأکید میکند: «چتباتها در حال حاضر نمیتوانند جایگزین کامل یک درمانگر انسانی باشند. دنیای هوش مصنوعی مثل یک بازی غیرقابلپیشبینی است، هیچوقت نمیدانی با چه چیزی طرفی. البته این ابزار میتواند قدم اول مفیدی باشد، اما جایگزینی برای مراقبت حرفهای نیست.»
این روانشناس میگوید: «شاید اگر تدابیر ایمنی مناسب در نظر گرفته شود، چتباتها بتوانند ابزاری موقتی و مفید در یک سیستم درمانی بیشازحد شلوغ باشند. برخی از بیماران گاه ماهها در فهرست انتظار برای دریافت درمان قرار دارند و، چون کمک زیادی وجود ندارد، آدم به هر چیزی چنگ میزند؛ بنابراین هوش مصنوعی یک راهکار موقتی در برابر صفهای طولانی انتظار است… ابزاری برای اینکه آدمها تا زمانی که نوبت دیدار با متخصص برسد، تنها نمانند، همین.»
شریفی عنوان میکند: «برخلاف رواندرمانی سنتی که نیازمند برنامهریزی و صبر به مدتزمانی نامشخص است، هوش مصنوعی روانشناس همیشه در دسترس شماست. شما میتوانید خیلی راحت و در هرزمانی از روز، گوشی هوشمند خود را در دست بگیرید و مشاورهای که مدنظرتان است، از هوش مصنوعی دریافت کنید. از طرفی تصور اشتراکگذاری عمیقترین افکار شخصی با یک درمانگر میتواند برای اکثر افراد، ترسناک باشد. تعامل با یک کامپیوتر میتواند از شدت این حس غریبگی کم کند و درنهایت، فرد را برای باز کردن سفره دلش تمرین دهد. همچنین صحبت با درمانگر در اولین جلسه، برای افراد بسیاری، دشوار است. هوش مصنوعی روانشناس این امکان را فراهم میکند تا افراد مختلف بتوانند در محیطی کم استرس و عاری از قضاوت، خدمات سلامت روان دریافت کنند.»
این روانشناس خاطرنشان میکند: «وقتی زندگی شلوغ میشود، سلامت روان افراد بهسادگی در معرض خطر قرار میگیرد. هوش مصنوعی روانشناس با نمایش یادآور، سنجش پیشرفت شما و تشویق کردن، کمک میکند تا در مسیر خود ثابتقدم بمانید. قدرت اصلی هوش مصنوعی روانشناس، در تقویت نقش درمانگر است؛ نه جایگزین کردن آن. چگونه؟ با مدیریت وظایف روزانهای مانند پیمایش خلقوخو و یادآوری عادتها. همراهی هوش مصنوعی با درمانگر میتواند تأثیر و کارآیی این ابزارها را به حداکثر برساند.»
دسترسی به هوش مصنوعی روانشناس بسیار ساده است؛ اما در بحث سلامت روان، همه چیز در راحتی خلاصه نمیشود! وقتی از سلامت روان صحبت میکنیم، مسائلی مانند حس امنیت و اعتماد مطرح میشوند. با اینکه ابزارهای هوش مصنوعی با سرعتی خیرهکننده در حال پیشرفت هستند، باز هم حامل خطراتی هستند که نباید نادیده گرفت.
وقتی از افکار و احساسات خود با یک اپلیکیشن هوش مصنوعی صحبت میکنید، این اطلاعات کجا میروند؟ این پرسشی است که فاطمه مختاری در قامت رواندرمانگر مطرح کرده و اینگونه پاسخ میدهد: «اکثر پلتفرمهای هوش مصنوعی روانشناس، اطلاعات کاربران را با اهدافی مانند یادگیری، بهبود یا حتی بازاریابی، جمعآوری میکنند. در برخی موارد، این اطلاعات ممکن است با برنامههای شخص ثالث به اشتراک گذاشته شوند که نگرانیهای جدی در زمینه حریم شخصی و محرمانگی ایجاد میکند. چتباتهای هوش مصنوعی، بر خلاف درمانگرهای واقعی، به حفظ اسرار بیماران مقید نیستند. بعضی اپلیکیشنها، گفتوگوهای کاربران را ذخیره میکنند. این یعنی خطر لو رفتن اطلاعات مخاطب یا افشای آنها، همیشه وجود دارد.»
پریسا که بارها از هوش مصنوعی روانشناس استفاده کرده، نسبت به این مسئله ابراز نگرانی کرده و میگوید: «همیشه یک نگرانی کوچک در ذهنم بود که میگفت: «اگر حرفهایی که در این چتدرمانیها زدهام به دست کسی برسد که بخواهد از من باجخواهی کند، چه؟»
ابراهیم اصغری، روانشناس در همین زمینه هشدار میدهد که «برخی افراد اعتماد زیادی به این رباتها پیداکردهاند، بدون آنکه این رباتها واقعا سزاوار چنین اعتمادی باشند.»
او میگوید: «شخصا هرگز اطلاعات شخصیام بهویژه دادههای مربوط بهسلامت و روان را وارد یکی از این مدلهای زبانی بزرگ نمیکنم. این مدلها حجم عظیمی از داده را جمعآوری میکنند، و شما کاملا مطمئن نیستید که چطور از این دادهها استفاده میشود و دقیقا به چه چیزی رضایت دادهاید.»
او ادامه میدهد: «البته این به معنای آن نیست که در آینده چنین ابزارهایی نتوانند خصوصی، امن و کارآزموده باشند…، اما در حال حاضر به نظر من هیچ مدرک قابل اتکایی وجود ندارد که نشان دهد یک چتبات عمومی میتواند واقعا درمانگری امن و خوب باشد.»
مدلهای هوش مصنوعی با حجم قابل توجهی از اطلاعات آموزش میبینند. این به معنای آن نیست که همیشه اطلاعات درستی دریافت میکنند. چتباتهای هوش مصنوعی، در برخی موارد، توصیههای زیانآور، گمراهکننده یا حتی خطرناک عنوان میکنند. همین مسئله نشاندهنده اهمیت نظارت بالینی است. هوش مصنوعی روانشناس بدون نظارت صحیح انسانی، ممکن است خطرات بیشتری نسبت به فوایدش داشته باشد؛ بهخصوص برای کاربران آسیبپذیرتر یا کودکان زیر ۱۸ سال. افراد زیر سن قانونی، معمولا قدرت تشخیص فناوریهای منحرفکننده را ندارند.
ابراهیم اصغری دراینباره میگوید: «تکنولوژی بدون نظارت پیش میرود و ادعا میکند که درمان مشکلات سلامت روان را به افرادی که در معرض بیشترین خطر هستند، ارائه میکند. اما نتیجه چیست؟ این دسته افراد به خودشان آسیب میزنند، زیرا ایمن و مؤثر بودن هوش مصنوعی هنوز ثابت نشده است. از سوی دیگر باید در نظر داشت هوش مصنوعی در بهترین حالت میتواند مکمل رواندرمانی باشد؛ نه جایگزینی برای مراقبت واقعی انسانی. بااینحال، محبوبیت هوش مصنوعی روانشناس بهقدری زیاد است که احتمالا بهزودی، شرکتهای زیادی بهجای رواندرمانی سنتی، به آن روی میآورند تا هزینههای خود را کاهش دهند.»
این روانشناس خاطرنشان میکند: «پلتفرمهای هوش مصنوعی باید با نظارت بالینی تحت نظر متخصصان کارآزمودهای فعالیت کنند که به تکنولوژی و سلامت روان، به صورت همزمان آشنا باشند. اگر این همکاری شکل نگیرد، بسیاری از استارتاپهای حوزه هوش مصنوعی بدون اینکه بخواهند، ممکن است زیان زیادی به روان افراد جامعه وارد کنند.»
منبع: رسالت