به گزارش مجله خبری نگارکیفیت برخی سریالها هم بجای خود که فاقد هر ارزش هنریاند. از مهمترین حقوق مخاطب که خصوصاً در سریالهای جنایی نمایش خانگی نقض میشود، تولید و نمایش بی پرده، صریح و آسیبزای خشونت در این سریالهاست.
از ترفندهای رایج فیلمهای سطح پائین و موسوم به زرد برای جلب مخاطب در سراسر دنیا استفاده غیر ضرور از سکس و خشونت است. به این معنا که اگر آن نماها حذف یا مختصر و پوشیده شوند کمترین آسیبی به فیلم و داستان شخصیتهای داستان وارد نمیشود.
در ایران هر نوع نمایش سکس ممنوع است. بجای آن سریالهای جنایی نمایش خانگی، برای جبران ضعفهای خود و جلب و جذب مخاطب به خشونت بی پرده و عریانی متوسل میشوند که فاقد ارزش روایی بوده و با حذف یا مختصر و پوشیده کردن آنها کمترین خللی به داستان وارد نمیشود، مگر آنکه نقصانهای اثر آشکار شود و در جلب مخاطب شکست بخورد.
نمایش صحنههای طولانی از قتل با تمام جزئیات، جان دادن، بدن خونین مقتول، زخمهای دلخراش و بسیار آزار دهند، مثله کردن جسد، سوزاندن جسد و... در بسیاری از این آثار به قدری متداول شده است که دیگر برای فیلمسازان این سکوها گویی عادی شده است و میمانند که دیگر چه کنند تا خشونت بیشتری به نمایش بگذارند.
تقریبا همه سریالهای جنایی و پلیسی به این وضعیت دچارند.
آخرین نمونه، قسمت آخر سریال زخم کاری است که با نمایش نهایت خشونت، روان مخاطب را قربانی میکند.
نمایش بیمارگونۀ قتلهای فجیع خون آلود و سوزاندن جسد در نماهای طولانی برای سازنده کافی نیست، نمایی طولانی میسازد از صورت یک زن در گور درحالی که چشم و دهان او هم طبق سنت و احکام بسته است و به روح و روان مخاطب پنجه میکشد.
فیلمساز میتوانست هرکدام از این نماها را برای روایت داستان در دو سه ثانیه خلاصه کند. اما بی هیچ دلیل هنری این مدت را کافی نمیداند. ما حتی خودمان در زندگی روزمره به چنین صحنههایی خیره نمیشویم و از دیدن آنها میگریزیم.
اعلام گروه بندی سنی در ابتدای فیلم هم بیهوده است. این صحنههای خشن و مرگ آلود و بی ارزش روح و روان هر کسی را به سختی میآزارد.
علاوه بر این، چنین شیوه نمایش خشونت جامعهای را به استناد آمارهای کیفری و آسیبهای اجتماعی مستعد خشونت هرچه بیشتر است به ارتکاب خشونت ترغیب میکند و به عادی شدن مرگ و قتل و خون یاری میرساند. کیفرشناسان و آسیب شناسان و جامعه شناسان و روانشناسان با اعدام در ملاء عام مخالفند و آن را جرم زا و از نظر روانی برای جامعه آسیب زا میدانند. در اخلاق رسانهای نیز نمایش مراسم اعدام منع شده است...
اما سکوهای نمایش خانگی و فیلمسازان غیرمسئول برای کسب درآمد بیشتر و پنهان کردن کیفیت نازل فیلمها مرگ و قتل را آشکارا به تماشا میگذارند و نه حق مخاطب را رعایت میکنند، نه به اخلاق حرفهای اعتنایی دارند.
این نوع آثار که بیشتر ناشی ازسودجوییاند و غیرمسئولانهاند در جامعه بذر خون و مرگ میپرورند و زخم به روان جامعه میزنند. ساترا، که طبق سنت جاری کشور، در ممیزیهای خود فقط به موی زنان و حرکات آنها توجه دارد، باید در مورد میزان، نوع وکیفیت خشونت در فیلمهای نمایش خانگی به وظیفۀ خود عمل کند و با حفظ اصل آزادی بیان از نمایش این قبیل صحنهها جلوگیری کند.
فعلا که نمایش خانگی به مدیریت معیارهای نمایش خشونت بیتوجه است، بهترین راه دفاع از خود در برابر این موج ویرانگر خضونت تصویری، ندیدن این نوع فیلمهاست.