به گزارش مجله خبری نگار، همسر آزاری پدیدهای است که از گذشته وجود داشته و به مرور زمان اشکال مختلفی پیدا کرده است. چند وقت پیش، پدر مددکاری اجتماعی ایران گفته بود که شوهرآزاری یک آسیب اجتماعی است که افراد زیادی را درگیر کرده است. البته بسیاری از مصادیق شوهرآزاری ناشی از افکار و گرایشات جنسیتی نیست و صرفا به دلیل ضعف در مهارتهای زندگی و ناآگاهانه صورت میگیرد که در این مطلب بیشتر به این موارد میپردازیم، زیرا مواردی که از روی عمد و تحتتاثیر افکار مردستیزانه رخ میدهد نیاز به مداخلات روان شناختی بیشتری دارد.
در یک طبقه بندی کلی این گونه آزارها را میتوان به ۳ دسته روانی، جسمانی و جنسی تقسیم کرد که در ادامه به مواردی از این ۳ بُعد اشاره خواهیم کرد.
این نوع آزارها شیوع بیشتری داشته و به صورت غیرمستقیم آثار تخریبی زیادی بر جای میگذارد و باعث آسیبهای شدیدی به روح و روان شوهر میشود.
تخریب شخصیتی و بیاحترامی| برخی از زنان به زبان گفتاری نامناسب و به کار بردن الفاظ ناشایست یا زبان بدن در خلوت یا حضور جمع باعث ایجاد عصبانیت و فشار روانی روی شوهرشان میشوند و این بیاحترامی به خصوص در جمع باعث میشود که دیگران هم به مرور شأن و احترام وی را نگه نداشته و در سخن گفتن آداب معاشرت و محترمانهگویی را رعایت نکنند. گاهی ممکن است شوهر به این موضوع اعتراض نکند و این موضوع به دلیل نفهمیدن نیست، بلکه به دلیل ناراحتی و جلوگیری از بحث و جدل بیشتر یا خسته شدن از تکرار این مسئله است. اگر زنی در بین اعضای خانواده و دیگران شوهرش را محترمانه صدا نزند یا با به کار بردن الفاظ مفرد با او سخن بگوید، شخصیت و حرمت شوهر خدشهدار شده و باعث جریتر شدن دیگران در بی احترامی به آنها خواهد شد.
شکستن حرمت پدر نزد فرزندان| یکی از بارزترین مصادیق آزار روانی مردان در خانواده از بین بردن حرمت پدر نزد فرزندان است، زیرا این موضوع موجب از بین رفتن نقش پدری و اقتدار مرد در خانواده میشود و در درازمدت این مسئله نادیده گرفتن جایگاه و خواستههای مرد از سوی فرزندان و عدم حرف شنوی از وی میشود.
فحاشی و نسبت دادن صفات ناشایست به شوهر| یکی دیگر از مواردی که متاسفانه شاهد آن هستیم استفاده از الفاظ رکیک و نسبتهای ناشایست به مردان است. برخی از خانمها در بحثهای خانوادگی یا حتی در بین شوخیهای خود، القاب و صفات زشتی را به همسرشان نسبت میدهند که این موضوع آسیب روانی جدی به سلامت روان او وارد میکند و تکرار این اعمال باعث میشود که به تدریج شوهرش باور کند که در نزد همسرش از چنین شخصیتی برخوردار است و متناسب با آن او هم رفتار ناشایستی را در پیش میگیرد.
توجه نکردن به انتظارات درست شوهر| یکی دیگر از مصادیق شوهرآزاری بی اعتنایی به خواستهها و توقعات شوهر است که متاسفانه در زمینههای مختلف فردی و خانوادگی رخ میدهد و تکرار آن حس بیارزشی را در مرد ایجاد و تشدید میکند. گاهی ممکن است برخی از خانمها بهرغم این که نسبت به بسیاری از انتظارات مردان خود آگاه هستند ولی باز هم از روی تساهل یا حتی لجبازی آنها را رعایت نمیکنند و نسبت به حساسیتهای وی درباره مسائل مختلف بیتوجهی میکنند.
شوهرآزاری در بعد جسمانی شامل کتک زدن، پرت کردن اشیا و اعمال رفتارهای خشونت آمیز میشود که متاسفانه در برخی از خانوادهها شاهد آن هستیم. پدیدههایی از قبیل ضرب و جرح، شوهرکشی یا حتی بعد اقتصادی که شامل تصرف بدون اجازه اموال یا تخریب اموال یا اسراف است.
شوهرآزاری در بعد جنسی میتواند به اشکال مختلفی از قبیل محرومیت زناشویی و بی میلی زناشویی بروز پیدا کند. این موضوع در حالی که یکی از وظایف اصلی هر دو طرف در زندگی مشترک تامین نیازهای زناشویی همسر است، یکی از مصادیق شوهرآزاری است و برخی از خانمها از این موضوع استفاده ابزاری کرده و برای تحت فشار گذاشتن شوهر خود از آن سوء استفاده میکنند.
به اهمیت موضوع حفظ احترام مرد در خانواده تقریبا در تمامی منابع و کتب روان شناسی در حوزه خانواده اشاره شده، بنابراین لازم است که برای تحکیم بنیان خانواده، همه زنان و مردان ضمن رعایت احترام و شخصیت همسران خود درخصوص فراگیری مهارتهای لازم برای انجام تکریم یکدیگر اهتمام کافی داشته باشند.
منبع: خراسان