به گزارش مجله خبری نگار، کریس لاگن، پرورش دهنده اسب ۷۲ ساله که اعتقاد بر این است یکی از باهوشترین افراد تاریخ است، نظریه نظریه شناختی جهان (CTMU) را توسعه داد که "مرگ پایان وجود نیست، بلکه انتقال به بعد دیگری از وجود است" که در آن لانگان معتقد است که آگاهی یا "روح" ناپدید نمیشود، بلکه به سطح متفاوتی تبدیل میشود که در طول زندگی خود نمیتوانیم به آن برسیم. این نشان میدهد که تصورات سنتی بهشت و جهنم، از نظر او، در مقایسه با بینش عمیق او نسبت به زندگی پس از مرگ بسیار ساده انگارانه است.
باهوشترین مرد جهان با ضریب هوشی ۲۱۰ آنچه را که فکر میکند پس از مرگ ما اتفاق میافتد به اشتراک میگذارد
— دیلی میل آنلاین (MailOnline) دسامبر ۱۸، ۲۰۲۴
لاگن در جریان حضور در پادکست تئوریهای همه چیز با کورت گیمونگل در ماه مه گذشته، دیدگاه خود را از مرگ توضیح داد: "مرگ پایان وجود نیست، پایان رابطه با بدن فیزیکی شما در این واقعیت و انتقال شما به منشأ واقعیت است. "
او ادعا کرد که پس از مرگ، فرد میتواند یک "بدن جایگزین" دریافت کند که به فرد اجازه میدهد در سطح جدیدی از هوشیاری به حیات خود ادامه دهد.
در مورد حافظه و آگاهی پس از مرگ، لاگن معتقد است که در بعد جدید، ممکن است فرد هویت قبلی خود را به خاطر نآورد. او گفت: "خاطرات شما همیشه میتوانند بازیابی شوند، اما دلیلی برای این کار وجود ندارد. " چرا به خاطرات دنیایی که دیگر وجود ندارید میچسبید؟»
وی معتقد بود که این مرحله وجودی که پس از مرگ اتفاق میافتد، "زندگی پس از مرگ" سنتی نیست، بلکه حالتی از وجود است که شبیه تجربهای در داخل یک "ابر رایانه" است، جایی که همه چیز وجود دارد، اما هیچ اتفاقی همزمان نمیافتد. با وجود این دیدگاه فلسفی، لانگان اصرار دارد که این انتقال نشان دهنده پایان نیست، بلکه صرفا تغییری در سطح آگاهی است.
مدل نظری شناختی جهان (CTMU) بر اساس ۳ فرض اساسی است: اولین فرض این است که واقعیت شامل اطلاعاتی است که توسط زبان بیان میشود، که مطابق با ایده خود شبیه سازی است که پیشنهاد میکند همه چیز فقط اطلاعاتی است که به عنوان فکر شناخته میشود. فرض دوم این است که واقعیت "trans-time" است، یعنی رویدادها در یک زمان ممکن است بر خطوط زمانی دیگر تأثیر بگذارند. فرض سوم نشان میدهد که این واقعیت شبیه سازی شده حاوی "ستونی" از این اطلاعات است که آگاهی جهانی است که از خالق یا خود شبیه ساز سرچشمه میگیرد (به عبارت دیگر، واقعیت خود تجسم آگاهی است که این سیستم شناختی را ایجاد، سازماندهی و مدیریت میکند. بنابراین، آگاهی محدود به انسان یا موجودات زنده نیست، بلکه نیروی سازمان دهندهای است که واقعیت را شکل میدهد و از منبعی بالاتر سرچشمه میگیرد. این بدان معناست که کل جهان اساسا آگاهی یا تجلی آگاهی الهی یا کیهانی است).
در پایان، مرگ تنها دگرگونی هستی باقی میماند، نه یک غایت مطلق، که مفاهیم زندگی و مرگ را از منظر فلسفی و علمی جدید بازتعریف میکند.
چندین گزارش ادعا کردند که جهان به دلیل ضریب هوشی لاگن عمدتا از طریق کتاب مالکوم گلدول شناخته شده است Outliers و برخی از پوشش رسانهای متعاقب آن. گزارشهایی وجود دارد که ادعا میکند لاگن توسط برخی از روانشناسان تحت آزمایشهای هوش غیررسمی قرار گرفته است. وقتی جوانتر بود، گفته میشد که در آن تستها نمره چشمگیری کسب کرده است و به مکالمات در مورد هوش خارق العاده اش دامن میزند. با این حال، لاگن به دلیل شرایطی که در آن بزرگ شده بود، و همچنین به دلیل انتخابش برای دور ماندن از کانون توجه رسانهها و تمرکز بر زندگی شخصی و فلسفه خود، شهرت گسترده یا شهرت علمی به دست نیاورد.
منبع: دیلی میل