کد مطلب: ۶۸۰۳۳۱
۰۶ شهريور ۱۴۰۳ - ۰۸:۵۲

«جداسازی»، برده‌داری مُدرن در دنیایی استعاری

تا به حال شده آرزو کرده باشید هیچ چیزی از کار و نگرانی‌هایش را با خودتان به منزل نبرید؟ شرکت «لومون» این آرزو را در سریال «جداسازی» برآورده کرده.

به گزارش مجله خبری نگار، تا به حال شده آرزو کرده باشید هیچ چیزی از کار و نگرانی‌هایش را با خودتان به منزل نبرید؟ شرکت «لومون» این آرزو را در سریال «جداسازی» برآورده کرده. سریالی تحسین شده که یک فصل آن در سال ۲۰۲۲ پخش شد و مخاطبانش بی‌صبرانه منتظر پخش فصل بعدی هستند و این روز‌ها هم از شبکه چهار سیما درحال پخش است. اگر یک اثر خوش‌ساخت و دلهره‌آور و لبریز از رمز و راز را می‌پسندید که ذهن‌تان را درگیر کند تماشای این سریال را از دست ندهید.

داستانش درباره چیست؟

بن استیلر را با بازی در کمدی رمانتیک‌های دو دهه قبل می‌شناسیم، اما او در قامت کارگردان برای «اپل تی‌وی پلاس» یکی از متفاوت‌ترین سریال‌های چند سال اخیر را با بازی چهره‌های آشنایی، چون آدام اسکات، بریتنی لاور، جان تورتورو و کریستوفر واکن ساخته است. داستان سریال درباره «مارک» است، یک کارمند به‌ظاهر ساده که در شرکتی به‌نام «لومون» کار می‌کند. او بخشی از طرح «جداسازی» شرکت است که طی آن حافظه کارمندان حین خروج از محل کار پاک می‌شود؛ آنها در منزل نمی‌دانند در محل کار با چه کسانی همکار هستند و روی چه چیزی کار می‌کنند. از طرفی در محل کار هم نمی‌دانند در دنیای بیرون چه هویتی دارند، خانواده دارند یا نه و چه‌طور زندگی می‌کنند. با ورود یک کارمند جدید و ضرورت آموزش به او، گروه کارمندان وارد چالش جدی می‌شود تا سر دربیاورد واقعاً مشغول چه کاری است؟ در این بین مارک از همه بیشتر درگیر هویت خود و رمزگشایی از چیستی شغلش می‌شود.

دنیایی استعاری در اثری خلاقانه

سریال در دل کمدی سیاه و طراحی صحنه سردی که دارد روایتی است مخوف از زندگی بشر، از به برده کشیده شدن آدم‌ها، از بلایی که دغدغه نان و معاش بر سر شخصیت و هویت ما می‌آورد. محل کار شخصیت‌های این سریال یک دفتر شیک و ساده است، با فن‌آوری‌های ساده‌ای که انگار مربوط به چهل سال قبل است. کارمندان افسانه‌ها و اشعار زیادی درباره بنیان‌گذاران شرکت شنیده‌اند، اما نمی‌دانند مشغول چه‌کاری هستند؟ با تماشای این سریال ذهن مخاطب سراغ سوالاتی بنیادین می‌شود مثل این‌که هدف ما از کار چیست؟ چقدر معنادار بودن شغل برایمان مهم است؟ چگونه باید تعادل بین زندگی و کار را برقرار کنیم؟ شغل ما چقدر ما را اسیر افسانه و اسطوره می‌کند؟ شاید خیلی از ما قبل از تماشای این سریال درگیر چنین سوالاتی نشده باشیم و حالا سریال با زبان نمادین و داستانی متفاوت می‌خواهد چند تلنگر به ما بزند. بعد از تماشای یکی دو قسمت درگیر دنیای اثر می‌شوید تا بدانید چرا شخصیت اصلی حاضر شده در ازای روزی ۸ ساعت فراموش کردن مرگ همسرش، به‌نوعی روحش را به شرکت بفروشد؟

منبع: خراسان

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر