به گزارش مجله خبری نگار/رسالت: تب دنگی برای مردمی که هنوز تجربه تلخ کووید را فراموش نکردهاند، آنها را به روزهای هولانگیز گذشته باز میگرداند، به روزهایی که پیدا کردن یک تخت خالی یا چند متر جا در اورژانس مراکز درمانی برای دراز کشیدن و گرفتن اکسیژن از دستگاه دشوار بود، به همان روزها که بیماری از اغلب خانهها چند نفری را گرفتار میکرد و از این چند نفر یکی را به کام مرگ میکشاند، بنابراین فراگیری یک بیماری جدید تداعی کننده اتفاقات تلخ گذشته است و از این بابت، نگرانیهای فزایندهای ایجاد شده، به خصوص اینکه خبرهای اغراق آمیز و ضد و نقیضی درباره بیماری تب دنگی مطرح میشود و با شناسایی نخستین مورد ابتلا در تهران نگرانیها دو چندان شده است. البته معاون فنی بیماریهای واگیر وزارت بهداشت اعلام کرده «تاکنون موردی از ابتلا به تب دنگی در تهران گزارش نشده و تنها مورد شناسایی شده فردی بوده که از یکی از کشورهای حاشیه خلیجفارس به تهران آمدهاست. از شناسایی این فرد نیز زمان زیادی میگذرد.»
طبق آخرین آماری که از سوی وزارت بهداشت ارائه شده، در حال حاضر حدود ۱۵۰ مورد ابتلا در کشور شناسایی شده که فقط ۱۱ نفر سابقه سفر نداشتهاند که در استان هرمزگان شناسایی شدهاند. مابقی این افراد سابقه سفر به کشورهای حاشیه خلیج فارس خصوصا امارات را داشتهاند. همچنین در ۴۰ شهر کشور پشه آئدس شناسایی شده و بیشترین گزارش نیز در استان فارس است که این افراد در کشورهای دیگر مبتلا شدهبودند.
بیماری دانگ یا همان تب دنگی شباهتی به کووید ۱۹ ندارد، چون انتقال این بیماری فقط از طریق پشه آئدس آلوده انجام میشود و از انسان به انسان سرایت نمیکند. دنگی معمولا یک بیماری خود محدود شده است که درصورت تشخیص زودهنگام و با دسترسی به مراقبتهای پزشکی نرخ مرگومیر آن کمتر از یک درصد است. در صورت درمان، میزان مرگومیر دنگی شدید بین ۲تا۵ درصد است، اما در صورت عدم درمان، میزان مرگومیر به ۲۰ درصد میرسد.
هیچ دارو و درمان اختصاصی برای ویروس تب دنگی وجود ندارد. در موارد خفیف درمان بر روی علائم ظاهر شده متمرکز است. در موارد شدیدی که احتیاج به بستری شدن بیمار در بیمارستان است، درمان به صورت حمایتی است که شامل دادن مایعات به صورت خوراکی یا داخل وریدی است.
سردرد و بدندرد شدید، درد مفاصل و پشت چشم از علائم ابتلا به این بیماری است و در موارد پیشرفته درد شکم و خونریزی از لثه هم اضافه میشود. این علائم بهطور معمول بین دو تا هفت روز پس از ابتلا به ویروس دنگی ظاهر میشوند، اما این دوره میتواند بین ۲ تا ۱۴ روز متغیر باشد. بااینحال بیشتر افراد مبتلا درحالحاضر علائم خفیفی دارند و مبتنی بر گفتههای عضو هیئت علمی آزمایشگاه مرجع کشوری انستیتو پاستور ایران در ۷۵ تا ۸۰ درصد موارد، بیماری بدون علامت بالینی است؛ از اینرو کنترل انتشار ویروس عامل تب دنگی بهعلت فراوانی موارد بدون علامت، دشوار است.»
مصطفی صالحی وزیری، در گفتگو با ایسنا عنوان کرده است که در سالهای اخیر بهویژه پس از پاندمی کووید ۱۹ بهعلت تضعیف سیستمهای بهداشتی در کشورهای مختلف دنیا و گرم شدن دمای کره زمین، تغییرات اقلیمی و جهانی شدن (افزایش مسافرتها و تجارتهای بینالمللی) نه تنها موارد بیماری در برخی کشورهای اندمیک بهشدت افزایش یافته است، بلکه بیماری به نواحی جدید هم گسترش یافته است.
«تب دنگی» در بیش از ۱۰۰ کشور در مناطق آفریقا، قاره آمریکا، مدیترانه شرقی، آسیای جنوب شرقی و غرب اقیانوس آرام بومی شده است. قاره آمریکا، آسیای جنوب شرقی و مناطق غربی اقیانوس آرام به شدت تحت تأثیر بیماری قرار گرفته و به همراه آسیا حدود ۷۰ درصد از بار بیماری را در جهان تشکیل میدهد. دنگی در حال گسترش به مناطق جدیدی در اروپا، مدیترانه شرقی و آمریکای جنوبی است. در ایران نیز مواردی آلوده به تب دنگی ابتدا در استانهای جنوبی و سپس در برخی استانها گزارش شده است.
بهطورکلی تب دنگی بیماری است که بیشتر در نقاط گرمسیری فراگیر میشود. در کشور ما نخستین موارد ابتلا به بیماری تب دنگی در سواحل خلیجفارس شناسایی شد و مقامهای وزارت بهداشت اعلام کردند که مبتلایان این بیماری را از کشورهایی مانند امارات متحده عربی به ایران وارد کردهاند.
دادههای آماری وزارت بهداشت نشان میدهد که سال گذشته شمار مبتلایان تب دنگی در ایران ۷۵ مورد بود، اما امسال تاکنون موارد ابتلا به ۱۵۰ مورد رسیده و این آمار تنها موارد شناسایی قطعی بیماری را شامل میشود.
علیرغم اعلام خبرهای نگران کننده مبنی بر احتمال اپیدمی شدن این بیماری از اواخر مردادماه و شهریورماه، دکتر علیرضا ناجی، رئیس بخش ویروسشناسی بیمارستان مسیح دانشوری معتقد است که نباید دراینباره بزرگنمایی و اغراق کرد. او ضمن دادن هشدارهای لازم، تأکید میکند که تب دنگی به سرنوشت کووید دچار نخواهد شد. ناجی میگوید: «مدت زمان زیادی نیست که بیماری کووید را پشت سر گذاشتهایم، بنابراین ترس جامعه در مورد تب دنگی قابل درک است، این بیماری خطر قابل توجهی برای مردم است و در حال حاضر نیمی از جمعیت جهان در معرض خطر ابتلا به این بیماری قرار دارند، بر اساس برآوردها، سالانه ۴۰۰ میلیون نفر به ویروس دنگی آلوده و حدود ۱۰۰ میلیون نفر به بیماری تب دانگ مبتلا میشوند، اما این بیماری محدود به مناطقی است که دنگ در آن بومی شده و توسط نیش حشرهای به نام آئدس منتقل میشود، این بیماری بیشتر در مناطقی شیوع دارد، که هم ناقل بندپا (پشه آئدس) و هم ویروس همزمان وجود دارند. انتقال از طریق یک ناقل بندپا به این معناست که سرعت انتقال و در نتیجه خطر آن؛ با آنچه در پاندمی کووید ۱۹ اتفاق افتاد، قابل مقایسه نیست.
از چند ماه پیش بدترین سناریوها را در آمریکای مرکزی، جنوبی و آسیای جنوب شرقی شاهد بودهایم، در این مناطق وضعیت نگران کننده حاکم است و شیوع بسیار بالایی پس از همهگیری کووید ۱۹ اتفاق افتاده که حتی بالاتر از شیوع آن تا قبل از دوران کووید بوده است. درواقع این بیماری یک تهدید واقعی برای سلامت عمومی به شمار میرود و مستلزم اقدامات پیشگیرانه و کنترل عفونت است، تا به این ترتیب خطر انتقال عفونت توسط پشه به انسان تا حد زیادی کاهش یابد، اما اظهاراتی مبنی بر تکرار دوباه وضعیت کووید ۱۹ در مورد تب دنگی، مبنای علمی محکمی ندارد و نباید بزرگنمایی کرد. اگرچه طبیعت همیشه قادر به شگفتی هست، بااینوجود از مبنای ویروسشناسی، این ویروس نظیر سایر همنوعان خودش که توسط بندپایان منتقل میشود، قرنهاست که در حال گردش بوده و سابقه این ویروس به ۵۰۰ هزار سال قبل برمیگردد و در صورتی که انتقال آن بهصورت عجیب و غریب تغییر نکرده و تنفس را تحت تأثیر قرار ندهد، جای نگرانی نخواهد بود.»
این ویروسشناس بیان میکند: «ویروس کووید ۱۹ از طریق قطرات تنفسی، دارای قابلیت انتقال بالایی بود و به خاطر ماهیت شیوع بیماری، بسیار سریع و بهراحتی منتقل میشد، حال اینکه در انتقال ویروس از طریق نیش پشه، محدودیت وجود دارد و هنگامی که پشه آئدس فردی را میگزد، باید فاصله زمانیای در داخل بدن این حشره طی شود تا آماده انتقال به فرد بعدی در گردش بعدی باشد که اصطلاحا به آن دوره کمون خارجی گفته میشود، به این مفهوم که وقتی پشه فردی را که عامل ویروس است نیش میزند و خون آلوده وارد بدن پشه میشود، حداقل ۸ تا ۱۲ و یا ۱۴ روز در روده میانی آن پشه تکثیر شده و دوباره به غدد بزاقی پشه برمی گردد تا قابلیت آلودهسازی فرد بعدی را داشته باشد. خود این ماهیت نشان میدهد که تب دنگی نمیتواند مانند کووید باشد. از طرف دیگر جهش در خود ویروس دنگی هم در مقایسه با کووید ۱۹ بسیار پایین است و به همین علت احتمال تغییر خصوصیات بیماریزایی آن همانند کووید وجود ندارد. از طرفی هیچ مدرکی در دست نیست که نشان دهد سناریوی فاجعهباری همانند کووید رخ خواهد داد، اما در حال حاضر این ویروس همانطور که اشاره کردم یک معضل بهداشتی است و بیش از هر بیماری ویروسی دیگری در انسانها میتواند عامل عوارض و مرگومیر باشد.»
رئیس بخش ویروس شناسی بیمارستان مسیح دانشوری عنوان میکند: «آنچه طی چند دهه اخیر باعث شده که ویروس دنگی بیش از سایر بیماریهای ویروسی موردتوجه قرار بگیرد؛ ناشی از رشد فوقالعاده جمعیت جهان، کمبود برنامه کنترل مؤثر پشه در مناطق بومی دنگی، افزایش سفر با هواپیما، وخامت زیرساختهای بهداشتی عمومی در کشورهای توسعهنیافته طی ۳۰ سال گذشته و تغییرات اقلیمی، گرمایش هوا و وقوع سیلهای ناگهانی است که باعث شده پشه آئدس زیستگاههای مناسبی پیدا کرده و شیوع بیماری افزایش پیدا کند، از سوی دیگر ارتباط بین مناطق بومی و غیربومی را نباید نادیده گرفت. این موارد به طور عمده میتواند موجب انتقال بندپاهای ناقل این ویروس در مناطق مختلف جغرافیایی بشود و بالقوه امکان حضور موارد دنگی را در سراسر جهان امکانپذیر کند، همانطور که بیماری به نواحی جدید هم نظیر ایران گسترش یافته است. ولی صرف حضور پشه آئدس دلیل بر انتقال بیماری نیست و حتما باید فرد آلوده و ویروس هم وجود داشته باشد.»
ناجی با تأکید بر اهمیت بیماریابی فعال در فصول گرم سال بیان میکند: «اکنون به دلیل مسافرتهای تابستانی، احتمال انتقال بندپا به سایر شهرهای دیگری که فاقد این ویروس بودهاند افزایش پیدا کرده است. اگرچه همانطور که اشاره کردم سناریوی کووید در مورد تب دنگی تکرار نخواهد شد، چون ماهیت انتقال ویروس یک ماهیت خاص است و سرعت انتقال ندارد به همین علت کنترل این بیماری به نسبت کووید راحتتر است؛ بنابراین باید با ردگیری، تلهگذاری و شناسایی پشه آئدس و کنترل جمعیت این حشره و بیماریابی فعال از گستردگی بیشتر تب دنگی جلوگیری کرد. پشه آئدس میتواند از راههای زمینی، از طریق حملونقل و جابهجایی قانونی و قاچاق انسان و کاﻻ، از طریق دریایی و حملونقل کاﻻ و کارکنان شناورهای دریایی و همچنین به وسیله مسافران از نقاط آلوده و مشکوک وارد کشور شود. متأسفانه پتانسیل ورود تب دانگ به ایران بهویژه در مناطﻖ جنوبی کشور بالاست و به علت واردات گیاه ﻻکی بامبو از کشورهای چین و تایلند ممکن است تخم، ﻻرو، پوپ و یا پشه بالغ وارد کشور شود و یا «آئدس آلبوپیکتوس بالغ» توسط هواپیما و یا کشتی به ایران منتقل و بهسرعت پخش شود. تقریبا از سال۹۸ ورود این پشه به ایران اتفاق افتاد. قبلا پشه آئدس از گونه دیگری شناسایی شده بود، اما اینگونه که تحت عنوان «آئدس اجپتی» است، از سال۹۸ همراه بار، مسافر و کاﻻی قاچاق به ایران وارد شد.»
این ویروس شناس توضیح میدهد که «گیاه ﻻکی بامبو یکی از زیستگاههای مورد علاقه پشه آئدس است. آبهای راکد، آب زیر گلدانها، آب انبارها و یا قایقهای کنار بنادر از دیگر زیستگاههای مناسب برای زندگی اینگونه از پشه است که برای جلوگیری از زیست و تکثیر اینگونه از پشه باید مراقبتهای ﻻزم انجام شود. با جلوگیری از دسترسی پشهها به زیستگاههای مناسب تخمگذاری با مدیریت و اصلاحات محیطی، دفع صحیح زبالههای جامد و حذف زیستگاههای مصنوعی که میتوانند آب را در خود نگه دارند، پوشاندن، تخلیه و تمیز کردن ظروف ذخیره آب خانگی بهصورت هفتگی و استفاده از حشرهکشهای مناسب در ظروف ذخیره آب در فضای باز میتوان از زادوولد پشهها جلوگیری کرد. فرقی که پشه آئدس با ماﻻریا دارد، این است که پشه ماﻻریا در زمان تخمریزی یک برکه پیدا میکند و در آنجا تخمریزی میکند، اما آئدس خیلی قانع است. در حدی که اگر یک قوطی کنسرو در طﺒیعت باز کنید و آن را رها کنید تا آب باران داخل آن جمع شود، پشه داخل قوطی تخمریزی میکند. یا اینکه رانندگان عادتشان است که ﻻستیکهای کهنه را پس از تعویض در جاده رها میکنند. اگر آب باران پس از بارندگی در ﻻستیک جمع شود، پشه آئدس تخمریزی میکند. یا حتی در آب راکد موجود در تشتک درب نوشابه-اگر در طبیعت وجود داشته باشد، پشه میتواند تخمریزی کند. این پشه برای تخمریزی به آب کمی نیاز دارد. گستردگی «آئدس اجپتی» محدود به مناطﻖ گرمسیری و نیمهگرمسیری است.
حال آن که «آئدس آلبوپیکتوس» در مناطﻖ گرمسیری، نیمهگرمسیری و معتدل دیده شده است. پشه «آئدس اجپتی» در روز میتواند۲۰ تا۵۰ نفر را نیش بزند، ولی «پشه آلبوپیکتوس» اینگونه نیست. ۱۰ تا۲۰ درصد از پشههای آئدس میتوانند به شکل عمودی این ویروس را به نسل بعدی خود از طریق تخم منتقل کنند. یعنی با گذشت زمان، ما پشههایی خواهیم داشت که بدون اینکه انسان بیماری را نیش بزنند از مادر خود این ویروس را دریافت میکنند. اما به هر روی گسترش این بیماری قابل پیشگیری است و میتوان با آگاهیهایی از تکثیر این پشه و همچنین از گزیدهشدن توسط آن جلوگیری کرد.»
اینروزها از یک سو برخی کارشناسان در مورد تب دنگی اغراق میکنند و از سوی دیگر، سودجویان با استفاده از نام این بیماری کسبوکار راه انداخته و به فروش انواع و اقسام مکملها و روغنها مشغول شدهاند که البته هیچکدام از آنها نه در جلوگیری از این بیماری تأثیر دارد و نه عاملی برای درمان آن به شمار میرود. علیرضا ناجی دراینباره بیان میکند: «اوج بحران همهگیری ویروس کرونا، توصیه برای استفاده از عسل و سیاهدانه و روغن بنفشه در صدر اخبار شبکههای اجتماعی بود، در حال حاضر هم تبلیغاتی در خصوص فروش ویتامینها و مکملها برای پیشگیری از بیماری تب دنگی، در فضای مجازی صورت گرفته که هیچگونه شواهد علمی متقن در مورد نقش مکملهای غذایی در پیشگیری و کنترل علائم بیماری تب دنگی تاکنون وجود نداشته و تبلیغات ارائهشده در این زمینه هیچگونه وجهه علمی ندارد. در مورد استفاده از روغنهای مختلف هم هیچ منبع علمی و مستنداتی وجود ندارد که اثربخشی آنها را تأیید کند. از سوی دیگر با کارشناسانی مواجهیم که تب دنگی را بزرگنمایی میکنند.
در هر صورت بازهم تأکید میکنم که تب دنگی یک بیماری و معضل بهداشتی بسیاری جدی و مهم است، اما معادل کووید ۱۹ نیست و از نظر علمی و ویروسشناسی هم آن وسعت را نخواهد داشت. نواحی جنوبی مانند سیستانوبلوچستان، بوشهر، هرمزگان و خوزستان به علت وجود پشه آئدس که شرایط را برای انتقال بیماری مساعد میکند در معرض خطر باﻻیی هستند. در خطه شمالی هم پشه آئدس از نوع آلبوپیکتوس در گیلان مشاهده شده است. گزارشهای اخیر نیز نشان میدهد که این پشه در نواحی غربی مازندران، اردبیل و گلستان هم دیده شده است. با توجه به این موﺿوع که امکان انتقال پشه وجود دارد؛ مناطﻖ مختلفی که شرایط مناسب برای تکثیر پشه دارند در خطرند. بیشتر پشههای آئدس بهخصوص اجپتی مربوط به مناطﻖ گرمسیری، نیمهگرمسیری و مرطوب هستند که امکان زادوولد و تخمگذاری در این شرایط را دارند. البته انواع دیگری پشه آئدس مانند آلبوپیکتوس و سایر آئدسهای دیگری که میتوانند باعث انتقال تب دنگی شوند، خصوصیات مختلفی دارند. آلبوپیکتوس نهتنها درنواحی گرمسیری و نیمهگرمسیری بلکه در نواحی معتدل و درجه حرارتهای پایین وجود دارد و سرما را نیز تحمل میکند، بنابراین امکان پخش شدن پشه در نقاط مختلف جغرافیایی کشور وجود دارد و راهکار مقابله با آن، کنترل جمعیت پشهها، ردیابی و پایش جمعیت پشه آئدس است.
از طرف دیگر باید بیماریابی صورت گیرد تا از نظر اپیدمیولوژی مشخص شود آیا این بیماری در داخل منتقل شده یا منشأ خارجی دارد و با رسیدگی به آن باعث قطع چرخه انتقال ویروس از انسان به پشه و آلوده شدن پشه و انتقال آن به سایر افراد دیگر شویم. چنانچه کنترلهای لازم در دستور کار نباشد، میتواند این معضل بهداشتی به نقطه نگران کنندهای برسد. بااینحال باتوجه به ماهیت ویروس و سرعت انتقال و فاصلهای که یک ویروس باید به فرد دیگری منتقل شود؛ دوره ویرمی که در فرد بهوجود میآورد به نسبت کوتاه است و شانس اینکه در دوره ویرمی پشه فرد آلوده را نیشزده و پس از هشت تا ۱۲ روز بتواند آن را به کس دیگری منتقل کند، کماست و این محدودیتها سناریوهای مربوط به کووید ۱۹ را برطرف میکند.»
رئیس بخش ویروس شناسی ﺑیمارستان مسیح دانشوری در ارتباط ﺑا این سؤال که اکنون واکسنی برای پیشگیری از تب دنگی موجود است، تصریح میکند: «دو واکسن موجود هست، یکی دنگ واکسیا و دیگری هم فیو دنگا است. دنگ واکسیا در سال ۲۰۱۵ در دسترس قرار گرفت و محصول شرکت سنافی پاستور است. این واکسن برای استفاده در ایاﻻت متحده، اتحادیه اروپا و در برخی از کشورهای آسیایی و آمریکای ﻻتین تأیید شده است. این واکسن یک ویروس ضعیف شده است، برای افراد۶ تا ۴۵ساله یا۹تا۶۰سال مناسب است و در برابر هر چهار سروتیپ دنگی محافظت میکند. با توجه به نگرانیهای مربوط به افزایش حساسیت به بیماری وابسته به آنتی بادی این واکسن فقط باید به افرادیزده شود که قبلا به دنگی مبتلا شدهاند تا از آنها در برابر عفونت مجدد محافظت شود. این امر مستلزم انجام غربالگری تست آنتی بادی ﺿد دنگی قبل از واکسیناسیون برای عفونت قبلی ویروس دنگی است. فقط کسانی که آزمایششان مثبت است، باید واکسن را دریافت کنند. به دلیل نیاز به غربالگری قبل از واکسیناسیون، این واکسن به طور محدودتر مورد استفاده قرار میگیرد. این واکسن بهصورت زیر جلدی در سه دوز در فواصل سه ماهه تزریق میشود.
واکسن کیو دنگا نیز آزمایشهای بالینی را در سال۲۰۲۲ تکمیل کرد و در دسامبر ۲۰۲۲ برای استفاده در اتحادیه اروپا و توسط تعدادی از کشورهای دیگر ازجمله اندونزی و برزیل تأیید و بهصورت زیر جلدی در دو دوز به فاصله سه ماه تجویز میشود و معمولا برای پیشگیری از بیماری بین سنین ۶ تا ۱۶ سال تزریق میشود، اما در افراد بزرگسال که خارج از این دوره سنی هستند و دارای عوامل خطر مرتبط با افزایش ریسک بیماری هستند نیز تجویز کرد. این یک واکسن زنده ضعیف شده حاوی چهار سروتیپ ویروس دنگی است. سازمان جهانی بهداشت به کشورها توصیه میکند که این واکسن را در برنامههای معمول ایمنسازی خود در مکانهای جغرافیایی که شدت انتقال باﻻی دنگی یک مشکل بهداشت عمومی قابل توجه است، در نظر بگیرند. اگر در گروه سنی زیر ۹ سال ۶۰ درصد از افراد نسبت به ویروس دنگی آنتی بادی داشته باشند، یعنی آن منطقه شیوع بالایی دارد و باید واکسیناسیون صورت بگیرد و چنانچه پیک مراجعین افراد زیر ۱۶ سال به بیمارستان افزایش یابد، میتواند بهعنوان شاخص انتقال بالای تب دنگی درنظر گرفته شده و در این مناطق هم باید واکسن تزریق شود.
بسیاری از کشورها ممکن است توزیع جغرافیایی ناهمگونی از شدت انتقال دنگی داشته باشند و میتوانند مناطﻖ جغرافیایی خاصی را بهصورت هدفمند در نظر بگیرند. طبیعتا کشور ما با این موضوع فاصله دارد ولی در هر صورت باید مطالعات مربوط به این موضوع انجام شود. در حال حاضر یکسری مناطق ما در خطرند و به نظر میرسد که اینگونه مطالعات در آنها مهم باشد اگر با پایش شواهد اپیدمیولوژیک به این نتیجه دست یابیم که واکسیناسیون نیاز است مطمئنا در درجه اول باید از مبادی خارجی و واکسنهای موجود استفاده شود. باتوجه به وضعیت بیماری و نیاز کشور باید مشخص شود آیا تولید واکسن نیاز است یا خیر و بعد برنامهریزیهای مناسب صورت گیرد..»
ناجی خاطرنشان میکند: «تولید واکسن یک پروسه طوﻻنی مدت است تا اطمینان از اثر بخشی آن حاصل شود و ممکن است چندین سال طول بکشد؛ لذا در صورت نیاز ابتدا باید به فکر استفاده از واکسنهای موجود بود تا در صورت امکان به تولید واکسن قدم نهاد. امیدوارم تسهیلات و بسترهای ﻻزم در خصوص تولید واکسن درپلتفرمهای مختلف گستردهتر شود تا نهتنها در مورد این بیماری بلکه سایر بیماریها هم بتوان قدمهایی را برداشت.»