کد مطلب: ۶۰۷۷۹۰
۲۵ فروردين ۱۴۰۳ - ۰۵:۳۳

آیا رضاشاه واقعاً یک نانوا را به تنور انداخت؟ + فیلم

ماجرای به تنور انداختن نانوا توسط رضاشاه را عموم مردم شنیده‌اند و آن را برای یک دیگر نقل کرده و می‌کنند. اما هیچ‌گاه کسی نبوده که این داستان را براساس منبع و سند تاریخی مطرح کند.

به گزارش مجله خبری نگار، درباره به تنور انداختن نانوا توسط رضاشاه، دو داستان نقل می‌شود که هیچ کدام از آن‌ها منبع تاریخی ندارند.

آیا رضاشاه واقعاً یک نانوا را به تنور انداخت؟ + فیلم

داستان اول: گفته شده در زمان رضاشاه؛ نانوایی نان گران به مردم میفروخته، خبر به گوش رضا شاه می‌رسد، رضاشاه دستور می‌دهد او را در تنور بیندازند تا بسوزد، با این اقدام، از آن تاریخ، نانوایان نه تنها نانشان را گران نفروختند؛ بلکه به مقدار زیاد پخت می‌کردند و ارزان در اختیار مردم قرار می‌دادند.

داستان دوم: روزی رضاشاه بر سر کار در جاده جواهرده رفت. دید کارگران بیکار نشسته اند. وقتی دانست که به سبب نداشتن توشه و نان بی‌رمق‌تر از آن هستند که کار کنند، خشمگین شد، چون بدانست مدتی است که نانوایان پخت کاملی نداشته و کار به سبب آنان تعطیل شد. رضا شاه دستور داد تا سرپرست نانوایان بیاورند. چون سرپرست را آوردند، از این که در تهیه و تامین نان کارگران کوتاهی کرده بود، دستور داد تا وی را در آتش تنور نانوایی اندازند. مردک بیچاره هر چه عجز و ناله کرد، تاثیری نداشت و خشم رضاخان فرو کش نکرد. پس از این واقعه نانوایان از ترس، چنان نانِ زیاد می‌پختند که کنار هر درخت به اندازه قد یک آدم، نان‌ها روی هم تلنبار می‌شد و آخر شب نیزخوراک روباه‌ها می‌شد.

آیا رضاشاه واقعاً یک نانوا را به تنور انداخت؟ + فیلم

پاسخ این شبهه را تاریخ‌دانانی، چون خسرو معتضد، با طرح این سوالات داده‌اند؛ اگر چنین اتفاقی افتاده، چرا هیچ روزنامه‌ای آن را بعنوان خبر چاپ نکرده؟ نام آن نانوا چه بوده؟ آن نانوایی در کجا بوده؟ چرا هیچ مورخی به چنین موضوعی نپرداخته است؟

درواقع این داستان‌ها را برای این ساخته‌اند که به مخاطب القا کنند، زمان رضاشاه گرانی نبود و یا اگر بود، رضاشاه به شدت با آن برخورد می‌کرد؛ یا برای اینکه به مخاطب بگویند: رضاشاه به فکر خدمت به کارگران بوده است. برای بررسی این ادعا‌ها منابع بسیاری وجود دارد، که بدانیم اوضاع اقتصادی و زندگی مردم و وضعیت کارگران در دوران رضاشاه واقعا چگونه بوده است.

آیا رضاشاه واقعاً یک نانوا را به تنور انداخت؟ + فیلم

گرانی زمان رضاشاه

آرتور چستر میلسپو، مشاور اسبق دفتر تجارت خارجی وزارت امور خارجه ایالات متحده که برای سازمان‌دهی مجدد وزارت دارایی ایران استخدام شد، در کتاب «آمریکایی‌ها در ایران» می‌نویسد: «از سال ۱۳۱۶ تا بهمنِ ۱۳۲۱ هزینه‌ی زندگی طبق بهترین شاخص‌هایی که در دست بود، از رقم پایه‌ی ۱۰۰ به ۷۷۸ افزایش یافته بود؛ یعنی قیمت‌ها تقریباً هشت برابر شده بود. تورم قبل از ۱۹۳۷میلادی (۱۳۱۶خورشیدی) آغاز شده بود؛ اما بعد از هجوم نظامی و استعفا، قیمت‌ها با سرعت افزایش یافت. از فروردین۱۳۲۱ تا اسفند۱۳۲۱ هزینه‌های زندگی بیش از دو برابر شد. در زمان ورود ما به نظر می‌رسید که تورم به مرحله‌ی سربه‌فلک‌کشیده رسیده است!»

آیا رضاشاه واقعاً یک نانوا را به تنور انداخت؟ + فیلم

زندگی مردم زمان رضاشاه

محمدقلی مجد، مدرس مرکز خاورمیانه‌ی دانشگاه پنسیلوانیا، در کتاب «رضاشاه و بریتانیا» می‌نویسد:

«دستمزد‌ها فقط کفاف بخور و نمیر مردم را می‌دهد و یک کارگر معمولی روزانه ۴ تا ۱۰ ریال یا به طور متوسط ۸ ریال بیشتر دستمزد ندارند. صرف‌نظر از نرخ برابری ریال با ارز‌های خارجی، با یک ریال فقط می‌توان یک قرص نان سفید خرید؛ به عبارت دیگر یک کارگر باید ۳ تا ۷ ریال بابت غذای روزانه‌اش بپردازد؛ بنابراین می‌بینید که این دستمزد‌ها حتی کفاف تامین غذای یک خانواده را هم نمی‌دهد؛ برای همین اکثر کارگران، رژیمِ گرسنگی دارند که شامل چای، نان محلی (نه سفید)، پنیر و پیاز، گاهی اوقات مقداری سبزی و انگور و به ندرت برنج و گوشتِ ارزان‌قیمت است؛ حتی پولی برای خرید لباس کافی یا داشتن رؤیای تجملاتی، همچون تحصیل فرزندان، نمی‌ماند. گاهی همسر یا همسران یک‌کارگر به همراه بچه‌ها کار می‌کنند تا خانواده درآمد بیشتری داشته باشد و سطح زندگی قدری بالاتر برود.»

آیا رضاشاه واقعاً یک نانوا را به تنور انداخت؟ + فیلم

کارگران زمان رضاشاه

یرواند آبراهامیان، مورخ ایرانی-آمریکایی خاورمیانه و استاد برجسته تاریخ در کالج باروخ و مرکز تحصیلات تکمیلی دانشگاه نیویورک، در کتاب «تاریخ ایران مدرن» می‌نویسد: «رضاشاه برای عمران و آبادی مازندران نه‌تن‌ها جاده‌های مختلف، بلکه راه‌آهنی هم از تهران به بندر تازه‌تأسیس، بندر شاه، احداث کرد. هتل‌های لوکسی در شهر‌های رامسر و بابلسر ساخت. در شهر‌های ساری، بابل و علی‌آباد کارخانه‌های دولتی قند و شکر، توتون و نساجی تأسیس کرد و نام آن‌ها را نیز شاهی گذاشت. او برای تأمین نیروی کار ارزان‌قیمت این کارخانه به بیگاری کشیدن از مردم، سربازان وظیفه و حتی آدم‌ربایی از کارگران نساجی اصفهان متوسل شده بود. سفارت بریتانیا گزارش داد که کارخانه‌های وِی «بدون کار بردگی [بدون دستمزد]» سرپا نمی‌مانند.»

آیا رضاشاه واقعاً یک نانوا را به تنور انداخت؟ + فیلم

درمورد وضعیت کارگران زمان رضاشاه، چند نکته مهم وجود دارد:

آیا رضاشاه واقعاً یک نانوا را به تنور انداخت؟ + فیلم

اولاً این که رضاشاه کارگران را از کارخانه‌های نساجی اصفهان به کارخانه‌های خودش در مازندران بُرده است، به ما نشان می‌دهد که قبل از رضاشاه نیز کارخانه‌های نساجی در ایران وجود داشته و اینکه بخش قابل توجهی از مردم تصور می‌کنند رضاشاه بود که اولین کارخانه‌ها را ایجاد کرد، به کلی غلط است.

دوماً این موضوع که ادعا می‌کنند رضاشاه بخاطر خدمت به کارگران، نانوا را داخل تنور انداخت هم غلط است، زیرا رضاخان خودش حقوق کارگران را پرداخت نمی‌کردن و از آنان بعنوان برده استفاده کرده.

سوماً شاید برای شما این مورد که رضاشاه به فکر عمران و آبادانی مازندران بوده و برای ین منطقه جاده و راه‌آهن و کارخانه ایجاد کرده، کار خوبی بوده است؛ اما باید این مطلب را در نظر گرفت که در آن دوره، رضاشاه همه‌ی زمین‌های مازندران را برای خود مصادره کرده بود و این آبادانی‌ها نیز برای املاک خودش بوده، نه برای مردم؛ در این باره، جان فوران، استاد جامعه‌شناسی در دانشگاه سانتا باربارا کالیفرنیا، در کتاب «مقاومت شکننده» می‌نویسد: «رضاشاه در زمین‌خواری شهرهٔ خاص و عام بود. زمین داران از روی اکراه یا ترس بخشی از املاک خود را به او «پیشکش» می‌کردند و رضاشاه از زمین‌های سایر نقاط کشور پیشکشی آن‌ها را جبران می‌کرد. تقریبا همه‌ی زمین‌های استان مازندران و بخش‌های وسیعی از گیلان و گرگان که مرکز تولید برنج ایران بود، به مالکیت خصوصی او درآمد؛ یعنی ۲۰۰روستا یا جمعیتی متجاوز از ۲۳۵٫۰۰۰نفر در مالکیت او قرار گرفت.»

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر