به گزارش مجله خبری نگار، سریال سازی در دوران جدید که مخاطبان در معرض انواع و اقسام سریالهای تلویزیونی، پلتفرمی، ماهوارهای و...، است کاری است به شدت دشوار به خصوصی اگر بخواهیم سریالهایی تولید کنیم که قابلیت رقابت با محصولات روز خارجی را داشته باسند، دشواریها چند برابر میگردد. در این شرایط تنها راه و مطمئنترین راه موفقیت، آن است که سریالهایی تولید کنیم با حضور باسابقههای تولید و کارگردانی و بازیگری و در عین حال قرارگیری گروهی از جوانان بااستعداد در کنار باسابقهها جهت انتقال تجربیات.
سریال تلویزیونی رحیل که فصل نخست آن از شبکه سوم سیما روی آنتن رفت سریالی بود که تقریبا با برنامه ریزی و کاملا هوشمندانه تمام عناصر قطعی ایجاد جذابیت را داشت؛ از تیم تولید حرفهای و باسابقه و بازیگران باسابقه و در رأس آنها رامین عباسیزاده تهیهکننده و طراح کار که خیلی خوب توانست داستانی ناشنیده از دوران گذر از قجر به پهلوی را مرکز درام کند. مسعود آب پرور و رامین عباسیزاده در کنار هم کارگردانی را انجام دادند تا کیفیت تولید با توجه به بازه زمانی تولید بالا رود. سیمافیلم در دوره تازه مدیریت خود با هدایت مهدی نقویان که ازجمله نیروهای باسابقه در مستندسازیهای استراتژیک است توانسته سریالهایی نظیر رحیل را عرضه کند که هم از نظر داستانی، روان و یادآور سریالهای قصهگوی ماندگار باشد و هم از نظر بصری، کیفی و محصول دوران جدید است.
سریال رحیل در کنار جلوههای بصری زیبا و چشمنواز که یادآور آثار ماندگار سینما و تلویزیون بوده است، از نظر بازیگری، سریال خوبی بوده. در این مجموعه، نه تنها بازیگران قدیم و جدید تئاتر بازی میکنند، بلکه تکنیکهای تئاتری نیز در بخشهایی از آن به خوبی به کار رفته است. استفاده از تکنیکهای تئاتری در بیان و حرکت بسیار خوب است، اما باید حد آن مشخص باشد. افراط و تفریط در این کار به کل مجموعه آسیب خواهد زد و مزیت سریال رحیل آن است که بهاندازه و در مدار تعادل از تکنیکهای تئاتری در کنار تکنیکهای متد اکتینگ و بازیگری تکنیکال در ترکیب با بازیگری حسی به عنوان عواملی برای جلب مخاطب بهره جسته است.
سریال رحیل از منظر استعدادیابی نیز سریال قابل توجهی است و سالها بعد از سریال مختارنامه داوود میرباقری، باز هم شاهد انبوه بازیگر ریز و درشت توانا در سریال هستیم. به جرات میتوان گفت که در این سریال تاریخی، فقط به تعداد انگشتان یک دست بازیگران حرفهای حضور دارند و باقی آنان یا کمتر به کار گرفته شده اند یا استعدادهای نابی هستند که در آینده، مطمئنا حرفهایی برای گفتن خواهند داشت.
نماهای روبروی انبوه بازیگران تازه کار سکانسهای درباری دربرابر ثریا قاسمی یا نماهای مستقیم فرخ نعمتی و علی عباسی زاده یا نماهای نسیم ادبی و ریحانه رضی یا نماهای فرخ نعمتی و گیتا راد همه و همه نوعی تعامل تجربه هستند میان نسل قدیم و جدید بازیگری. از آن طرف نگاه کنیم به بازی جاندار حمیدرضا آذرنگ دربرابر انواع و اقسام هنرپیشههای روبرویش؛ چه حرفه ایهایی مثل هومن برق نورد و اندیشه فولادوند و چه جوانانی که خیلی خوب در نوعی دیالکتیک شکل گرفته با آذرنگ، کاراکترهایی منحصربفرد خلق کردهاند.
کاری که تهیهکننده سریال رحیل با قرارگیری بازیگران باتجربه دربرابر بازیگران جوان و خوش ذوق کرده نوعی ورکشاپ بازیگری برای هر دو طرف است و لذتش را هم مخاطب میبرد که هم با چند نام تازه آشنا شده و هم مکرر سرخوش میشود از تداعی خاطرات امثال کاظم هژیرآزاد و ثریا قاسمی و... جذابیت سریال رحیل نتیجه درست واگذاری تولید به باتجربههای تولید تلویزیونی است؛ کاری که اگر باز هم توسط مدیران سیمافیلم صورت پذیرد قطعا همچنان شاهد تولید سریالهایی خواهیم بود که مجددا مخاطبان را تشنه کنداکتور نمایشی رسانه ملی خواهند کرد.
مجتبی رسولینسب (منتقد)