کد مطلب: ۴۶۹۶۲۰
۱۹ تير ۱۴۰۲ - ۰۱:۱۸

بی برنامگی ویرانگر در ادبیات کودک و نوجوان ایران

به مناسبت روز ملی ادبیات کودک و نوجوان و سالروز درگذشت استاد مهدی آذر یزدی، با کمال شفیعی، شاعر، نویسنده و برنده جایزه کتاب سال کودک و نوجوان، درباره نقاط قوت و ضعف آثار این حوزه گفتگو کرده‌ایم

به گزارش مجله خبری نگار/خراسان: باید این واقعیت را پذیرفت که در دنیای پرزرق‌وبرق امروز، کتاب یکی از آخرین گزینه‌های انتخابی کودکان و نوجوانان است. ساده‌انگاری برخی مسئولان، ناشران، مترجمان و نویسندگان، سوژه‌های خالی از جذابیت، کتاب‌های ترجمه شده بی‌کیفیت با تصویرگری‌های ناشیانه و... تنها برخی از ضعف‌های این بازار بی‌سروسامان است.

اگر بخواهیم بی‌تعارف صحبت کنیم، سرمنشأ این مشکلات چیزی نیست جز بی‌برنامگی نهاد‌ها و دستگاه‌های مسئول. چند سالی می‌شود که شورای عالی انقلاب فرهنگی، ۱۸ تیر (مقارن با سالروز درگذشت مهدی آذریزدی) را به‌عنوان روز ملی ادبیات کودک و نوجوان انتخاب کرده، اما این علامت سؤال بزرگ در ذهن بیشتر نویسندگان و شاعران حوزه کودک و نوجوان وجود دارد که اگر استاد آذریزدی زنده بود، در مواجهه با شرایط آشفته امروز در عرصه ادبیات کودک و نوجوان چه واکنشی داشت؟ استاد مهدی آذریزدی یکی از پیشتازان ادبیات خلاق کودک و نوجوان در کشور بود؛ نویسنده‌ای که آثار ماندگاری مانند «قصه‌های خوب برای بچه‌های خوب»، «قصه‌های تازه از کتاب‌های کهن»، «گربه ناقلا»، «گربه تنبل»، «مثنوی» (برای بچه‌ها)، «مجموعه قصه‌های ساده» و تصحیح «مثنوی» مولوی (برای بزرگ‌سالان) را خلق کرد. به مناسبت روز ملی ادبیات کودک و نوجوان باکمال شفیعی مشعوف، شاعر، نویسنده و پژوهشگری که چند روز پیش کتابش بانام «اگر درخت‌ها پای رفتن داشتند» برنده جایزه کتاب سال کودک و نوجوان شد، گفتگو کرده‌ایم.
داستان‌های دوست‌داشتنی آذریزدی
کمال شفیعی با اشاره به برخی دلایل محبوبیت آثار استاد مهدی آذر یزدی گفت: آثار این نویسنده خاطره‌ساز، دارای ویژگی‌های زیادی است. او نویسنده‌ای بود که مخاطب را خوب می‌شناخت و همواره از زاویه دید مخاطب به جهان نگاه می‌کرد. ساده‌نویسی و ملموس نویسی برای نوجوان به دور از ادا و اطوار‌های روشنفکری تأثیر فراوانی در محبوبیت او و آثارش داشت. سال‌ها در کوچه پس‌کوچه‌های کاه‌گلی یزد، قدم زده بود. در خانه‌های خشتی این شهر زیسته بود و همین فضای صمیمی را بی‌کم‌وکاست در آثارش روایت می‌کرد. آذریزدی مهارت عجیبی در نوشتن قصه‌های شنیدنی در حوزه‌های مختلف از جمله بازنویسی داستان‌های کهن داشت.

وی افزود: این نویسنده توانا تنوع زیادی را وارد ادبیات کودک و نوجوان ایران کرد. او به این واقعیت مهم دست‌یافته بود که شاخصه‌های نوشتن برای کودکان و نوجوانان در زمان‌های مختلف متفاوت است و با همین رویکرد همیشه در حال هماهنگ شدن با شرایط زیستی، اقلیمی و زمانی کودکان و نوجوانان بود. ایستایی و مشابهت در آثار او جایی نداشت. او می‌دانست نویسنده باید اطلاعاتش را به‌روز کند و با همین نگاه، جذابیت‌های هر نسل را کشف می‌کرد.

جایگاه ادبیات کودک ایران در جهان

نویسنده کتاب «هر گلابی یک چراغ» گفت: ادبیات کودک و نوجوان کشور ما هنوز جوان است و این سازوکار جوان بیشتر درگیر ذوق فردی نویسنده است نه یک سیستم منسجم، در حالی که در بسیاری از کشور‌ها برنامه‌ریزی‌های مدونی برای خلق آثار این حوزه وجود دارد. گروه‌هایی به نیازسنجی کودکان و نوجوانان می‌پردازند و پس از تحلیل و بررسی‌های فراوان، آثاری بر اساس نیاز روز آن‌ها خلق می‌شود.

وی خاطرنشان کرد: در کشور ما برخلاف بسیاری از دیگر کشور‌ها هیچ نویسنده‌ای از طریق نویسندگی امرارمعاش نمی‌کند در حالی که در دیگر کشور‌ها نویسندگی یک شغل است. به همین دلیل شاهد نوشتن داستان به‌صورت تفننی از سوی بسیاری از نویسندگان هستیم. تا وقتی نگاه به نویسنده و ادبیات به این شکل باشد با ادبیات کودک و نوجوان جهان فاصله معناداری داریم. اگرچه آثار موفقی هم تولید می‌شود، ولی متأسفانه این آثار میان تولیدات انبوه، ترجمه‌های بی‌دروپیکر و کتاب سازی‌های ضعیف گم می‌شود. هم اکنون بازار کتاب کودک و نوجوان در کشور ما وضعیت تأسفباری دارد و برای تعداد زیادی از ناشران فرقی نمی‌کند دستمال کاغذی بفروشند یا کتاب کودک!

بومی‌گرایی در ادبیات کودک

این پژوهشگر ادبی افزود: امروز بسیاری از کشور‌ها با اقتباس از ادبیات کهن ما، فیلم‌های زیادی برای کودکان و نوجوانان می‌سازند که از آن جمله می‌توان به «هری پاتر»، «ارباب حلقه‌ها» و... اشاره کرد، اما باید با تأسف این جمله را گفت که تنوع اقلیمی و فرهنگی کشورمان، نزد بسیاری از نویسندگان فراموش شده است. تولید آثاری خالی از زیست‌بوم، از دیگر معضلات ادبیات کودک و نوجوان امروز است.

این معضل بزرگ تا امروز آثار دست چندم زیادی را برای این حوزه به وجود آورده است. وی ادامه‌داد: مسئولان ما باید به این واقعیت برسند که بزرگ‌ترین آکادمی‌های ما باید آکادمی‌های کودک و نوجوان باشد، چون آینده هر کشوری به چگونگی پرورش کودکان و نوجوانان آن بستگی دارد. باید علاوه بر مال و اموالمان، خرد را نیز برای نسل آینده به یادگار بگذاریم.

بی برنامگی ویرانگر در ادبیات کودک و نوجوان ایران

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر