کد مطلب: ۳۷۲۷۰۲
۱۵ آذر ۱۴۰۱ - ۰۷:۲۱
چرا برخی تیم‌ها همیشه مدعی قهرمانی هستند و یک سری تیم‌ها از پیش بازنده؟ پای شاخص‌های اقتصادی در میان است یا منابع انسانی؟ تنوع قومیتی تاثیرگذار است یا تعصب؟

به گزارش مجله خبری نگار، چرا همیشه یک سری تیم‌ها در فوتبال مدعی جام هستند و یک سری حتی به‌رغم بهترین امکانات و برنامه‌ریزی‌ها از یک حدی بیشتر نمی‌توانند پیش بروند؟ چرا برخی از کشورها، تیم‌هایی با شانس قهرمانی می‌سازند و برخی از تیم‌ها در صورت صعود به دور حذفی جام جهانی، جشن ملی برگزار می‌کنند؟ چرا پرتغال و اروگوئه، به رغم این‌که مساحت چندانی ندارند، ستاره‌های بزرگی تولید می‌کنند، اما از طرف دیگر، کشور‌هایی مثل هند، چین، آفریقای جنوبی و ترکیه در پرورش ستاره‌های بزرگ جهانی مشکل دارند و حتی یک تیم معمولی هم ندارند؟ روزنامه گلوبوی برزیل در مطلبی که بخشی از آن را می‌خوانیم بعد از بررسی شاخص‌های مختلف، پاسخ جالبی به این سوال می‌دهد که در ادامه می‌آید.

شاخص درآمد سرانه بالا

این موضوع موفقیت در جام جهانی را تضمین نمی‌کند. کافی است ببینیم که در همین جام جهانی، سنگال با شرایط مالی پایین‌تر از متوسط، قطرِ ثروتمند را به‌راحتی حذف می‌کند. علاوه بر این، برزیل با سابقه پنج بار قهرمانی در جهان، از نظر اقتصادی، سطحی بسیار پایین‌تر از آمریکا دارد که هرگز به نیمه‌نهایی این مسابقات نرسیده است.

شاخص توسعه انسانی سازمان ملل

این عامل هم نمی‌تواند توضیحی بر عملکرد خوب در جام جهانی باشد. از بین ۱۰ کشوری که در این شاخص، رتبه‌های بالا را دارند، فقط آلمان، قهرمان جام جهانی شده در حالی که برزیل در جایگاه پایین ۸۷ شاخص توسعه انسانی، پنج بار جام قهرمانی جهان را بالای سر برده است. می‌توانید نگاهی هم به شیلی بیندازید که به عنوان کشور اول آمریکای جنوبی در این جدول، همواره در فوتبال، زیر سایه همسایگان خود در آمریکای جنوبی بوده است.

دموکراسی 

آیا دموکراسی می‌تواند تعیین‌کننده موفقیت یک کشور در فوتبال باشد؟ در این باره فقط کافی است به کشور‌هایی مثل آرژانتین و برزیل در سال‌های قهرمانی رجوع کنیم و جوابش را بگیریم. همچنین ایتالیای موسولینی، دو بار در سال‌های ۱۹۳۰ و ۱۹۳۴، قهرمان جهان شده است و نمونه دم دست مراکش است که با وجود صعود به دور بعدی جام جهانی، از این بابت، وضعیت چندان روشنی ندارد.

تنوع قومیتی

تنوع نژادی و قومیتی هم می‌تواند به عنوان یک شاخص در این استدلال مورد بحث قرار بگیرد؛ به خصوص که تیم‌هایی مثل برزیل و فرانسه که از مدعیان همیشگی جام جهانی به شمار می‌آیند، همواره از بازیکنان متنوعی برخوردار بوده‌اند. با این حال چرا کانادا و آمریکا با وجود چند فرهنگی و حضور ملیت‌های مختلف در این دو کشور، به جایی نرسیده‌اند؟ یا مثلا آرژانتین به عنوان یکی از همگن‌ترین ملل ساکن کره زمین، چرا باید دو تن از بهترین بازیکنان تاریخ، مسی و مارادونا را در خود داشته باشد؟ تنوع هم اگرچه یک شاخص قابل بحث است، اما نمی‌تواند عامل اصلی باشد؛ اگرچه به وضوح، کشور‌هایی مثل فرانسه، از این عامل بهره می‌برند.

تعصب بازیکنان

یکی دیگر از احتمالات مطرح‌شده، مسئله تعصب به فوتبال است؛ هر چند باورنکردنی است، اما رد کردنی هم نیست. اگر برزیلی یا آرژانتینی باشید، متوجه می‌شوید که این مسئله، تا چه حد پیش‌برنده است، اما در طرف مقابل شاید هیچ طرفداری به تعصب تیم‌های بشیکتاش، گالاتاسرای و فنرباغچه ترکیه وجود نداشته باشد، اما تیم ملی ترکیه حداکثر یک تیم متوسط است.

مهم‌ترین شاخص چیست؟ 

پس دستورالعمل تبدیل شدن به یکی از بهترین تیم‌های جهان چیست؟ پاسخ در یک واژه سه حرفی است: «سنت». به‌عنوان مثال رودریگو ستاره جوان این روز‌های تیم ملی برزیل، در کشوری متولد شده که لئونیداس، پله، گارینشا، زیکو، روماریو، رونالدو، رونالدینیو و نیمار را دارد و یک آرژانتینی دی‌استفانو، کمپس، مارادونا، باتیستوتا و مسی را به اندازه پدر و مادر خود می‌شناسد.

این مسئله درباره دیگر تیم‌های مدعی هم به چشم می‌خورد. فرانسه که از دهه ۱۹۸۰ در جمع مدعیان حضور دارد و بزرگانی مثل پلاتینی و تیگانا، دشان و زیدان و ... را داشته است. حتی خود آلمان اگرچه در دو دوره اخیر جام جهانی شرایط خوبی ندارد، اما از زمانی که به خاطر می‌آوریم، جمعی از بهترین بازیکنان جهان را در جمع خود داشته است؛ از گرد مولر و بکن بائر افسانه‌ای تا لوتار ماتئوس و یورگن کلینزمن و رودی فولر و دیگران. از ایتالیا هم مثال بزنیم که غیبت اش در این جام، به چشم می‌آمد؛ تیمی که ده‌ها قهرمان بزرگ فوتبالی را در جمع خود دارد و حتی اگر بنا بر تصادفات در جام جهانی حضور نداشته باشد، اما نمی‌شود آن را در جمع بزرگان فوتبال جهان ندید. پس متوجه اهمیت «سنت» در فوتبال شدید. اما سنت چگونه به دست می‌آید؟ پاسخش این است: «ساده نیست؛ دهه‌ها طول می‌کشد».

فوتبالی به ماجرا نگاه کنیم

هرچند روزنامه گلوبو، عامل سنت را تعیین کننده می‌داند، اما اگر فوتبالی به ماجرا نگاه کنیم می‌توانیم تعبیر بهتری از این ویژگی داشته باشیم و به‌جای سنت بگوییم: «شخصیت تیمی» تعیین کننده است. شخصیت تیمی همان چیزی است که طی سال‌ها در فوتبال ژاپن با سرمایه‌گذاری، برنامه‌ریزی، تولید پویانمایی و... به حدی شکل گرفته که یک تیم متوسط در قاره آسیا را تبدیل به مدعی درجه اول قهرمانی قاره و یکی از تیم‌های خوب دوره‌های اخیر جام‌های جهانی کرده است.

شخصیت تیمی همان چیزی است که از تیم بی‌انگیزه پرسپولیس اوایل دهه ۹۰ یک تیم قدرتمند با هدایت برانکو، ساخت که حتی به‌رغم محرومیت در نقل و انتقال واژه‌ای به‌نام شکست را نشناخت و تا فینال رفت. شخصیت تیمی همان‌چیزی است که شاخص‌های دیگر مثل تکنیک فردی، تاکتیک فردی، ساختار فوتبال، فلسفه فوتبالی و... را زیر چتر خودش جمع می‌کند و به آن جهت می‌دهد تا همه چیز به منظور موفقیت تیم باشد. شخصیت تیمی در بازی‌های بزرگ و لحظات حساس به کار تیم‌ها می‌آید.

جایی که خودباوری و روحیه جنگجویی و تسلیم نشدن را روی سکو به تماشاگر، روی نیمکت به کادر فنی و در مستطیل سبز به بازیکنان منتقل می‌کند. این شخصیت تیمی به مرور شکل می‌گیرد و برآیند سال‌ها و دهه‌ها فوتبال و رفتار حرفه‌ای یک تیم است برای همین در مقاله گلوبو برای آن از تعبیر سنت استفاده شده بود.

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر:
قوانین ارسال نظر