به گزارش مجله خبری نگار/ایران: جنگهای هیبریدی یا ترکیبی، به شیوه نبردی گفته میشود که در آن تمام ابزارها و روشهای ترکیبی نظامی نوین جایگزین نبردهای سنتی میشود. نیروی هیبریدی در این نبردها توانایی فوقالعادهای در اثرگذاری بر جامعه دارند. این نبرد به زبان سادهتر جنگ روانی محسوب میشود. در ایران از جنگ هیبریدی با عنوان جنگ ترکیبی یاد میشود.
عملیاتی که ترکیبی از جنگ سرد و نرم با سلاح موشک و رسانه است. از جمله ویژگیهای جنگ هیبریدی، ابهام و پیچیدگی آن است؛ بدین صورت که برخی از کارشناسان نظامی و امنیتی آن را شیوه جدیدی از رویارویی میدانند و آن را انقلابی جدید در طراحی جنگهای نظامی تلقی کردهاند.
بسیاری از نظریهپردازان نظامی پس از واقعه ۱۱ سپتامبر، با روش جنگهای سنتی خداحافظی کردند و از سال ۲۰۰۱ فضای سایبر را هم به رویکردشان در طراحی نقشههای نظامی و امنیتی، اضافه کردند. در گزارش منتشر شده از اجلاس امنیتی مونیخ در سال ۲۰۱۵، ملزومات یک جنگ هیبریدی در ۸ مورد دیپلماسی، جنگ اطلاعاتی و تبلیغاتی، حمایت از نابسامانیها و شورشهای محلی، نیروهای نامنظم و چریکی، نیروهای ویژه، نیروهای کلاسیک نظامی، جنگ اقتصادی و حملات سایبری یاد شده است.
اصطلاح جنگ ترکیبی که برای نخستین بار توسط فرانکهافمن مشاور ارشد ارتش امریکا مطرح شد به یک روش نظامی گفته میشود که مرکب از جنگهای کلاسیک، نامنظم، مجازی، رسانهای، قضایی و دیپلماتیک است. اهداف جنگ ترکیبی مداخله در امور داخلی کشورهای خارجی بخصوص در زمان انتخابات، ایجاد انقلابهای مخملی، تهاجم فرهنگی و بهرهگیری از اختلافات دینی و نارضایتیهای موجود برای تأمین منافع ابرقدرتها است.
مقدمه ورود در جنگ ترکیبی، بهرهبرداری از اتفاقات جاری مانند یک تجمع اعتراضآمیز در کشور هدف است. در این مقطع، عوامل خارجی در چند عرصه وارد مبارزه میشوند و به طور همزمان یا متناوب از حربههای اقتصادی، شبهنظامی، دیپلماتیک، اطلاعاتی، سایبری و رسانهای استفاده کرده و نابسامانیهای ایجاد شده را تبدیل به شورشهای نامنظم و مخرب میکنند.
هدف اصلی جنگ ترکیبی نهادینه کردن نارضایتی در کشور هدف و زنده نگه داشتن آشوب و ناامنی است. ویژگیهای جنگ هیبریدی به میزان نوع و شدت تلفات وابسته است. در جنگهای مستقیم تلفات جانی بسیار متداول است، اما در جنگهای ترکیبی احتمال دارد حمله سایبری به یکی از نهادهای کشور هدف انجام شود. در جنگهای اقتصادی امکان دارد فقر، تورم، بیکاری و رکود در جامعه هدف فراگیر شود. در جنگهای پروپاگاندای تبلیغاتی ممکن است فرهنگ یک کشور مورد حمله قرار گیرد. جنس تلفات در اینگونه جنگها تغییر کرده است.
در جنگهای هیبریدی میزان تلفات طرف متخاصم بشدت کاهش یافته است. یکی از تمایزهای اصلی جنگهای هیبریدی با دیگر جنگها این است که در جنگ ترکیبی در چند زمینه و چند بعد همزمان به کشور هدف حمله میشود.
برای بهکارگیری این مفاهیم اساسی در جنگهای قرن ۲۱، باید تأثیر محصولات جانبی پیچیده تکنولوژی را نیز در نظر گرفت. از ساخته شدن نفربرهای هوایی و زیردریاییهای هستهای گرفته تا پیشرفتهای رخداده در صعنت هوانوردی و طراحی هواپیماهای بدون سرنشین و خودروهای تاکتیکی فوق سبک تا رشد فعالیتهای فضایی و فضای سایبری همگی تأثیر زیادی بر استراتژی و ویژگیهای جنگ داشتهاند، اما ماهیت اساسی جنگ را تغییر ندادهاند.
پیشرفت تکنولوژی در سیستمهای اطلاعاتی نیز باعث کاهش «ابهامات موجود در جنگ» شده، اما ساختار این دستگاهها باعث شکلگیری آسیبهای جدیدی در سیستم عملکردی نیروهای نظامی شده است که بهعنوان نمونه میتوان به گسترش حملات سایبری اشاره کرد.
آواتارها تصاویری هستند که کاربران در اینترنت و به خصوص در تالار گفتگو برای پروفایل خود استفاده میکنند. کاربران عموماً از آواتار خود در شبکههای اجتماعی، بازیهای کامپیوتری و فضای مجازی استفاده میکنند. این تصویر، جایگزین تصویر واقعی فرد است و افراد در صورتی از آن استفاده میکنند که تمایلی به انتشار تصویر واقعی خود نداشته باشند.
در مدل جنگهای شناختی، برای انگارهسازی و مسمومیت و تخریب افکارعمومی، از شبیه سازی، واقعنمایی و آواتارسازی از وضعیت موجود استفاده میشود. این سبک در واقع مسیر میانبری است که بجای میدان گسترده و پهنای باند بالای اغتشاشات، در نقاط خاص، متمرکز میشود و با آواتارسازی از نقاط آشوب، به آشوب هندسی و فراگیر و چندوجهی بعد از چندمرحله نائل میشوند.
عکسنوشتها و کپشنهای بدون سند، کلیپهای ساختگی و تاریخ مصرفگذشته، پروفایلهای سیاه یا رنگی یکدست، تکرار کلیدواژههای مشترک و هشتگسازی از روشهای معمول در تکنیک آواتارسازی آشوبناک از وضعیت موجود هستند. در چند روز اخیر هم شاهد این ماجرا هستیم که رسانههای معاند درصدد تهیه مقدمات و مواد اولیه این جنگ آواتاری بوده که به چندنمونه اشاره میشود.
* اعتصاب کامیونداران، تعطیلی مغازهها و تضعیف سرمایه بانکها را جهت فلج اقتصادی دنبال میکنند.
* اغتشاش دانشجویی و فلج کردن دانش و دانشگاه را با مسمومیت زنجیرهای و مشکوک در دستور کار قرار میدهند.
* دستکاری بازار ارز و دارو را جهت تولید نارضایتی و همراه کردن قشر خاکستری و خاموش با اغتشاشات در برنامه دارند.
* کشتهسازی از مردم عادی و سپس تولید ناامنی با ترورهای متقابل کور (مثلا بمبگذاری) یا هدفمند (مثلاً حمله به مدارس علمیه جهت نفرتآفرینی) هم در چک لیست عناصر معاند قرار دارد.
* پروپاگاندای مجازی و فلج شناختی جهت تعمیم اعتراضات، اغتشاشات، اعتصابات و نارضایتیها و بیاعتمادیها نیز قلب عملیات آواتارسازی را تشکیل میدهد.
این روش ترکیبی، برای تبدیل آشوب نقطهای به آشوب هندسی و چندوجهی است. اساساً وقتی سرمایه اجتماعی یک شورش پایین باشد از مدل غیرمتراکم و آواتاری بهره میبرد تا عمق پایین و پهنای پایین شورش را از این طریق جبران کند؛ بنابراین فعالان و کنشگران رسانه باید مراقب مهرههای شطرنج دشمن باشند تا در روایت، تبیین و کنشگری رسانهای و میدانی، منفعلانه، متأخرانه و غافلگیرشده رفتار نکنند.