به گزارش مجله خبری نگار، انسان بهعنوان موجودی که زندگی را درارتباط با دیگران معنی میکند، از آغاز تاکنون، همواره بهدنبال راهی برای برقراری ارتباط با همنوعان و بروز درونیترین احساسات خود بوده است. او هنررا خلق کرد تا در ابتدا بتواند نقشی از خود بر جای گذارد. غارنگارههای کشف شده از انسان نخستین، زمانی که هنوز به خلق زبان و کلمات دست نزده بود، مهر تأییدی بر این موضوع میگذارد که شاید هنر، یکی از کهنترین راههای ارتباطی انسان برای ابراز وجود بوده است. اما پس از خلق زبان توسط انسان و پیدایش تمدنها و پیشرفتهای روزافزون در زمینههای مختلف، جز هنرمند دیگر کمتر کسی هنر را ابزاری برای برقراری ارتباط در بین مردمان میدانست.
سالها باید میگذشت تا بشر دوباره به راه نیاکان خود بازگردد و شفای خود را در غارنگارهها و تابلوهای نقاشی جست و جو کند. هنردرمانی نخستینبار در مراکز بازپروری برای درمان سربازان بازگشته از جنگ جهانی دوم که با PTSD یا سندروم اضطراب پس از حادثه دست و پنجه نرم میکردند، به کار گرفته شد. اما قبل از هرچیز این سؤال پیش میآید که هنردرمانی چیست؟
هنردرمانی همچون سایر روشهای روان درمانی بنا دارد به فرد در برابر مشکلات روانی یاری رساند. روشهای معمول رواندرمانی بر پایه ارتباط فرد با روان درمانگر بنا شده است حال اینکه در هنردرمانی افراد با به کارگیری قدرت تسکین دهنده هنر، مورد درمان قرار میگیرند. هنر همچون داستانی بیکلام انسان را به بروز احساساتی وا میدارد که شاید بیانشان براحتی در کلمات نگنجد. هنردرمانی بیشتر از آنکه روی کیفیت اثر نهایی تمرکز کند روی خلق اثر تمرکز دارد.
امروزه، هنردرمانی نه تنها برای بیماریهای اعصاب و روان بلکه در دیگر مراکز درمانی برای بهبود و تسکین افرادی که با بیماریهای جسمانی دست و پنجه نرم میکنند نیز مورد استفاده قرار میگیرد. در همین راستا در سال ۲۰۰۹ از بیماران مبتلا به استئوسارکوما (نوعی از سرطان استخوان که در سلولهای سازنده استخوان یا استئوبلاستها شکل میگیرد) که در یک کارآزمایی بالینی شرکت کرده بودند، خواسته شد تا احساسات و تجربیات خود را از حضور در این کارآزمایی بواسطه خلق یک اثر هنری با عموم مردم به اشتراک گذارند. جلسات هنری این امکان را برای بیماران فراهم کرد تا احساسات خود را در باره شرایط پیشرویشان و وضعیت درمانی خود ابراز کنند.
در واقع این پروژه از درگاه هنر، جلوه گر درونیترین و عمیقترین تجربه هر بیمار و امیدهای وی از شرکت در این کارآزمایی بالینی بود. در آغاز جلسات، توضیحاتی در باره روند جلسه به بیماران داده میشد و پس از آن افراد میتوانستند آزادانه ابزار خود برای خلق اثر هنری را برگزینند. در بسیاری از موارد بیماران برای نخستین بار پس از گذراندن سالهای کودکی خود دست به مداد رنگی و کاغذ میبردند.
اگرچه هدف اولیه پروژه اشتراکگذاری تجربیات بیماران شرکت کننده در کارآزمایی بالینی برای عموم مردم و ترغیب سایر بیماران برای شرکت در این کارآزمایی بود، اما بیماران شرکت کننده اذعان داشتند که از فرصت ابراز احساسات خود در قالب خلق اثر هنری لذت بردند. در اکثر موارد شرکت کنندگان ساعتهای طولانی خود را غرق در جریان پویای خلق اثر هنری مییافتند و گویی لحظاتی را فارغ از درد و رنج توانسته بودند خود را به دستان شفابخش هنر بسپارند.
منبع: ایران