به گزارش مجله خبری نگار، ضرب المثل باعث میشه که در کمترین زمان منظور خودمون رو با استفاده از تعداد کمی از کلمات به طرف مقابل برسونیم.
از طرفی خیلی از حرفها رو نمیتونیم به صورت رک و مستقیم بزنیم، ضرب المثلها باعث میشن که بتونیم به راحتی با استفاده از دو پهلو حرف زدن حرف خودمونو بزنیم.
خیلی از ضرب المثلها هم معنی دقیق ندارن و وقتی با یه نفر صحبت میکنیم میتونیم به عنوان تموم کننده اون بحث از ضرب المثل استفاده کنیم تا طرف مقابل به معنیش فک کنه و از ادامه بحث خودداری کنه.
یه وقتایی هم واقعا برای توصیف یه موضوع هیچ چیزی بهتر از یه ضرب المثل نیست و اون وضعیت و اون حال و هوا رو فقط یه ضرب المثل میتونه توصیف کنه.
یکی از مواردی هم که میتونه به جذابتر شدن صحبتهای شما کمک کنه همین ضرب المثلها و استفاده از اون هاست.
۱- یعنی کاری را شانسی انجام دادن به امید موفق شدن.
۲- زمانی این ضرب المثل را میگویند که فرد احتمال میدهد کارش موفق نشود، اما دل را به دریا میزند و آخرین تلاشش را میکند و فقط به خاطر احتمال ضعیفی که برای پیروزی اش دارد، دست به کار میشود.
۳- مثلا در اموری که احتمال موفقیت در آن بسیار کم است، شجاعت میکنید و وارد میشوید. مثلا دوتا از اقوامتان باهم قهر کرده اند و اصلا کسی تصور هم نمیکند که اینها سر یک میز بنشینند و باهم صحبت کنند. شما تصمیم میگیرید این دو را با هم آشتی دهید! وقتی دیگران میگویند اصلا این کار ممکن شدنی نیست شما میگویید: میدانم! اما میخواهم تیری در تاریکی بیندازم بلکه به هدف بخورد!
تیر در تاریکی انداختن از شیوههای عرب دوران جاهلیت بود تا از این طریق بتوانند کمانداران آزموده و خبره را مشخص کنند. برای انجام این کار سپری را به دیوار نصب میکردند و داوطلبان قبل از غروب آفتاب در میدان تیر حضور مییافتند تا فاصله و جایگاه اصلی خود با هدف را در ذهن خود ثبت کنند.
هنگامی که آفتاب غروب میکرد و همه جا تاریک میشد، تا حدی که دیگر هدف مشخص نبود، کمانداران تیرهایشان را در تاریکی پرتاب میکردند و تیر هرکس که به هدف میخورد، از صدای اصابتش معلوم میشد و اگر صدایی نمیشنیدند یعنی به هدف برخورد نکرده است.
این اتفاق به شکل ضرب المثل درآمد. یعنی هرکس بخواهد شانسی کاری را انجام دهد که نمیداند پیروز میشود یا خیر، این ضرب المثل را قبل از انجام کار میگویند.