کد مطلب: ۲۷۷۹۲۶
با چند اصطلاح سینمایی مثل «پرده»، «پیرنگ» و «خرده پیرنگ» آشنا شوید

به گزارش مجله خبری نگار،  در سینماتوگراف این هفته و در ادامه معرفی اجزای فیلم‌نامه به سراغ معرفی چند بخش دیگر از این دنیای پررمزوراز می‌رویم. حتما بار‌ها و بار‌ها برای‌تان پیش آمده‌است که در جراید و تلویزیون واژه‌های «پیرنگ» و «خرده‌پیرنگ» را شنیده باشید. در این مطلب ابتدا به تعریف پرده و نحوه شکل‌گیری آن، سپس به داستان و در ادامه به مهم‌ترین بخش این قسمت یعنی پیرنگ‌ها می‌پردازیم و در هفته آینده بیشتر راجع به تفاوت‌های آن بحث می‌کنیم.

پرده

پیش از معرفی داستان و اجزایش شاید بد نباشد به سراغ معرفی «پرده» برویم. صحنه‌ها براساس مسائل کوچک، اما مهم شکل می‌گیرند؛ این رشته از صحنه‌ها سکانس را می‌سازند که به موضوعی تأثیرگذار می‌پردازد و بالاخره یک رشته‌سکانس، ساختار بزرگ‌تری به‌نام پرده را می‌سازند.

داستان

وقتی تعدادی پرده کنار هم قرار می‌گیرند، بزرگ‌ترین ساختار ممکن به‌وجود می‌آید یعنی داستان. هر داستان درواقع یک حادثه عظیم و عمده است. حالا اگر شما به موقعیت شخصیت در اول داستان نگاه و آن را با بار ارزشی زندگی او در پایان داستان مقایسه کنید، می‌توانید یک نمودار حرکتی در فیلم ببینید. در داستان یک‌سری نقطه اوج در هر پرده وجود دارد که هرکدام به‌جز پرده آخر قابلیت بازگشت دارند. بگذارید با یک مثال توضیح دهیم. فردی را تصور کنید که برای راه‌یافتن به یک شرکت تلاش می‌کند و به آن می‌رسد (نقطه اوج). او سپس می‌فهمد که این شرکت، یک کارگروه بزرگ از فساد و پول‌شویی است و به مبارزه با آن می‌پردازد (نقطه عطف)؛ و در صحنه آخر او که به یک سرباز کشنده و بی‌رحم تبدیل شده‌است، همه افراد شرکت را می‌کشد و فیلم پایان می‌پذیرد (نقطه اوج بی‌بازگشت).

پیرنگ

پیرنگ، طرح یا الگویی است برای انتخاب و چینش دیگر عناصر داستان براساس رابطه علت و معلولی. درواقع پیرنگ پاسخی است که به این سوال‌ها داده می‌شود: چه چیز‌هایی انتخاب شود و به چه ترتیبی در داستان (فیلم‌نامه، نمایش‌نامه، داستان) قرار بگیرد؟ پیرنگ درواقع علت وجود هر عنصری در داستان است. فیلم‌نامه‌های دارای پیرنگ، سه نوع‌اند:

شاه‌پیرنگ (پیرنگ کلاسیک)

شکل کلاسیک و عمومی پیرنگ است. همانی که از اولین داستان‌ها (به‌طور کلی در ادبیات داستانی) بوده و هنوز هم از دیگر انواع پیرنگ بیشتر عمومیت دارد. بهترین فیلم‌های تاریخ سینما از این الگو تبعیت کرده‌اند که شکل کامل و جامع پیرنگ است و همه‌چیز را در حد اعلا دارد. پیرنگ کلاسیک تأکید را بر کشمکش بیرونی می‌گذارد هرچند که شخصیت‌ها غالبا کشمکش‌های درونی سختی دارند، اما تأکید بر مشکلات آن‌ها در روابط شخصی و خانوادگی و رابطه با نهاد‌های اجتماعی یا نیرو‌های طبیعی است. مثل فیلم‌های «پدرخوانده»، «ارباب حلقه‌ها»، «کازابلانکا»، «همشهری‌کین» و
«بین ستاره‌ای».

خرده‌پیرنگ (مینی‌مالیسم)

نویسنده، پیرنگ کلاسیک را کاملا کنار نمی‌گذارد بلکه آن را به تحلیل می‌برد. یعنی خصوصیات پررنگ آن را کمرنگ، کوچک و فشرده می‌کند. خرده‌پیرنگ به‌معنی نبود پیرنگ نیست بلکه نوعی ساده‌سازی آن است که برای حفظ مخاطب مقداری از عناصر پیرنگ کلاسیک را با خود دارد. این نوع پیرنگ نسبت به نوع کلاسیک عمومیت کمتری دارد و نمونه‌هایش را می‌توانید در این فیلم‌ها ببینید؛ «مرد عنکبوتی» و «انگل».

ضدپیرنگ (ضدساختار)

ضدپیرنگ، معادل سینمایی ضدرمان، رمان نو یا تئاتر پوچ در ادبیات و تئاتر است. ضدپیرنگ نه مثل خرده‌پیرنگ، شکل تقلیل‌یافته پیرنگ کلاسیک بلکه معکوس‌شده آن است. در ضدساختار یا ضدپیرنگ، نویسنده به‌جای کم‌گویی و اختصار، به مبالغه و پرگویی رو می‌آورد. فیلم‌های ضدپیرنگ از دیگر انواع کمتر و بیشتر ساخته اروپای بعد از جنگ دوم جهانی‌اند مثل «کشتن گوزن مقدس».

منبع: خراسان

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر:
قوانین ارسال نظر