کد مطلب: ۲۴۳۲۲۵
۰۶ بهمن ۱۴۰۰ - ۲۲:۵۴
ما پوستین را ول کردیم، پوستین ما را ول نمی‌کند.

ضرب المثل" ما پوستین را ول کردیم، پوستین ما را ول نمی‌کند"

این مثل را وقتی می‌آوردند که کسی به امید سودی یا ثوابی در کاری دخالت کند و در آن گرفتار شود.

 مجله خبری-سبک زندگی نگار آورده اند که یک روز شخص بی نوایی لباسش کم بود و از سرما می‌لرزید و از نداشتن پوشاک ناراحت بود، از رودخانه می‌گذشت و چیزی مانند پوستین روی آب می‌رفت. یکی به آن مرد گفت: آنجا را نگاه کن، روی سیلاب خیک پنیری، روغن، شیره‌ای چیزی است که سیل آورده می‌توانی آنرا بگیری و بفروشی و لباس بخری، یکی گفت: اصلاً خود پوستین است دست خدا رسانده، قدری همت کن و آن را از سیلاب بگیر و بپوش.

مرد بینوا طمعکار شد و لخت شد و خودش را به آب زد و با زحمت زیاد به پوستین نزدیک شد که آنرا از آب بگیرد، اما آنچه سیل آورده بود نه پوستین بود و نه خیک روغن. بلکه خرس زنده‌ای بود که در سیلاب غرق شده بود و در آب دست و پاچی زد و منتظر بود دستش چیزی بند شود و خودش را نجات بدهد.

همین که آن مرد نزدیک شد و برای گرفتن پوستین دست دراز کرد، خرس برای نجات خودش به دست و پای آن مرد چسبید و مرد بیچاره هر چه تلاش کرد که از او کنار بکشد، ممکن نمی‌شد. مردم دیدند که آوردن پوستینش خیلی طول کشید و خود آن مرد هم دارد همراه سیل پیش می‌رود و از دور نمی‌دانستند که چرا نمی‌تواند پوستین را بیاورد، فریاد زدند که خب اگر نمی‌توانی پوستین را بیاوری ولش کن و خودت برگرد مبادا سرما بخوری یا سیل تو را ببرد. مرد بیچاره، جواب داد که بابا من پوستین را ول کرده ام، اما پوستین من را ول نمی‌کند.

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر