به گزارش مجله خبری نگار، طبق گزارش سازمان بهداشت جهانی (WHO)، تعداد افراد مبتلا به چاقی در سراسر جهان از سال ۱۹۷۵ تقریباً سه برابر شده است. این افزایش سرسامآور، بحثهای بیشماری را در مورد علل اساسی آن برانگیخته است.
بسیاری رژیمهای غذایی پرچرب، غذاهای پرکربوهیدرات، غذاهای فرآوریشده یا سبک زندگی کمتحرک را مقصر میدانند. اگرچه این عوامل قطعاً نقش دارند، اما علت اصلی همهگیری جهانی چاقی هنوز مشخص نیست.
دکتر بارباراای. کورکی از دانشگاه بوستون نظریه جدیدی را معرفی کرده است که تمرکز را از آنچه میخوریم به محیطی که در آن زندگی میکنیم تغییر میدهد.
او پیشنهاد میکند که مواد شیمیایی موجود در محیط ما، به نام obesogens، ممکن است سیستمهای طبیعی بدن را که گرسنگی و ذخیره چربی را تنظیم میکنند، مختل کنند.
این مواد شیمیایی که در طول ۵۰ سال گذشته گستردهتر شدهاند، میتوانند سیگنالهای کاذب به بدن ارسال کنند و باعث شوند احساس گرسنگی بیشتری کنیم یا باعث شوند چربی بیشتری از آنچه نیاز داریم ذخیره کنیم.
برای درک این مفهوم، فکر کردن به این که بدن ما چگونه به طور طبیعی انرژی را مدیریت میکند، مفید است. ژنتیک برخی افراد به آنها اجازه میدهد کالری اضافی را به طور موثر بسوزانند، در حالی که برخی دیگر به طور طبیعی در ذخیره انرژی بهتر هستند. این تفاوتها طبیعی هستند.
با این حال، دکتر کورکی معتقد است که مواد چاقکننده با این فرآیندهای طبیعی تداخل دارند و کفه ترازو را به سمت افزایش وزن سنگینتر میکنند.
مواد چاقکننده میتوانند از منابع مختلفی در دنیای مدرن ما، از جمله پلاستیک، کودها، حشرهکشها، آلودگی هوا و حتی غذاهای فرآوریشده، ناشی شوند.
جالب اینجاست که افزایش چاقی با افزایش استفاده از این سموم بالقوه محیطی همزمان است. این همزمانی نشاندهنده یک ارتباط احتمالی است که نیاز به مطالعه بیشتر دارد.
اگر فرضیه دکتر کورکی درست باشد، میتواند رویکرد مقابله با چاقی را متحول کند. در حال حاضر، اکثر راهحلها بر رفتار فردی، مانند تغذیه سالمتر یا ورزش بیشتر، متمرکز هستند.
با این حال، اگر عامل اصلی چاقی، مواد شیمیایی چاقکننده باشد، آنگاه پرداختن به مشکل چاقی ممکن است نیاز به شناسایی و کاهش قرار گرفتن در معرض این مواد شیمیایی نیز داشته باشد.
این میتواند شامل مقررات سختگیرانهتر در مورد استفاده از مواد شیمیایی خاص، برچسبگذاری بهتر محصولات یا حتی توسعه درمانهایی برای خنثی کردن اثرات آنها باشد.
برای مثال، اگر مشخص شود که مواد چاقی باعث ذخیره چربی اضافی در بدن میشوند، میتوان داروها یا مداخلات دیگری ایجاد کرد که این سیگنالهای کاذب را مسدود کنند.
این ایده که چاقی تحت تأثیر عوامل محیطی است، بُعد جدیدی به این بحث اضافه میکند. این ایده نشان میدهد که دستیابی به وزن سالم فقط یک انتخاب شخصی نیست، بلکه به شرایطی که در معرض آن قرار میگیریم نیز بستگی دارد.
این بدان معنا نیست که تغییرات سبک زندگی مهم نیستند. یک رژیم غذایی متعادل و ورزش منظم برای سلامت کلی همچنان مهم هستند. با این حال، اگر چربیهای اشباع نقش مهمی داشته باشند، ممکن است کافی نباشند.
تحقیقات دکتر کورکی دریچهای به سوی امکانات جدید در مبارزه با چاقی میگشاید. اگر بتوانیم این مواد شیمیایی مضر را شناسایی و به حداقل برسانیم، میتوانیم پیشرفت قابل توجهی در مبارزه با این مشکل سلامت جهانی داشته باشیم.
حتی اگر حذف کامل عواملی که در چاقی نقش دارند دشوار باشد، درک تأثیر آنها میتواند منجر به درمانهای نوآورانهای شود که به افراد کمک میکند وزن خود را بهتر مدیریت کنند.
این نظریه بر نیاز به یک رویکرد جامع به چاقی تأکید دارد که هم عادات فردی و هم تأثیرات محیطی را در نظر بگیرد.
همچنان که علم به کشف عوامل پیچیدهی پشت افزایش وزن ادامه میدهد، امید است که این اکتشافات به راهحلهای مؤثرتر و پایدارتری منجر شود.
برای کسانی که نگران چاقی هستند، بهروز ماندن با آخرین تحقیقات مفید است. مطالعات در حال بررسی این موضوع هستند که چگونه رژیمهای غذایی مختلف، مانند رژیمهای غذایی کم کربوهیدرات یا سبز، میتوانند به کنترل وزن کمک کنند و داروهای جدید دیابت در کاهش قند خون و وزن بدن نویدبخش بودهاند.
این یافتهها، همراه با ایدههای دکتر کورکی، به ما یادآوری میکنند که مدیریت چاقی یک حوزه پویا و در حال تکامل است و استراتژیهای جدیدی برای بهبود نتایج سلامت میلیونها نفر در حال ظهور است.
* این اطلاعات صرفاً جهت اطلاعرسانی ارائه شده و به عنوان توصیهای برای درمان بیماریها نمیباشد.