به گزارش مجله خبری نگار، به گفته اندیشکده شورای روابط خارجی، پس از تهاجم به تأسیسات هستهای ایران، کشورهای فاقد سلاح هستهای ممکن است به این نتیجه برسند که تلاشهای جهانی برای عدم اشاعه و شفافیت هستهای (که تاکنون امری بدیهی بوده) اکنون بیش از آنکه سودمند باشد، خطرناک است.
تحلیلگر اندیشکده آمریکایی روز جمعه در این باره به حمله ایالات متحده به ایران اشاره کرد و گفت که هنوز مشخص نیست آیا توانمندیهای غنیسازی یا مواد شکافتپذیر ایران به زیر زمین منتقل شدهاند یا خیر. به گفته اندیشکده، عملیات نظامی علیه ایران «احتمالاً تأثیر بازدارندهای بر تلاشهای جهانی عدم اشاعه هستهای خواهد داشت، چون کشورها اکنون ممکن است فکر کنند شفافیت یک ریسک است.»
دو روز پس از تهاجم آمریکا به تأسیسات هستهای، مجلس ایران اقدام اولیه به تعلیق همکاری با آژانس را انجام داد. نایبرئیس اول مجلس شورای اسلامی حمیدرضا حاجیبابایی امروز اعلام کرد که دیگر اجازه ورود دبیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به ایران داده نخواهد شد.
وی در این باره اظهار داشت: «اجازه ورود گروسی مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی هستهای را نمیدهیم، چرا که هر آنچه اطلاعات به آژانس داده بودیم از ساختمان موساد در رژیم صهیونیستی سر درآورد.»
این اظهارات به همراه مواضع دیگر مقامات ایرانی نگرانی تهران از شفافسازی برنامه هستهای خود برای آژانس را نشان میدهد.
در ۱۳ ژوئن، اسرائیل کمپین بمباران خود را به بهانه محدود کردن برنامه هستهای ایران آغاز کرد. روز قبل، آژانس برای اولین بار پس از دو دهه ایران را با ادعای عدم همکاری تحت توافق با این سازمان به طور رسمی محکوم کرد. ایران از اعضای NPT است که از کشورها میخواهد برنامههای هستهای خود را شفاف کنند و از دستیابی به سلاح هستهای منع میکند.
بازرسان بینالمللی در ماه مه میزان مواد شکافتپذیری که ایران برای ساخت بمب نیاز دارد را تخمین زدند و مدعی شدند که ایران همه سایتهای هستهای خود را اعلام نکرده است.
حالا به گفته تحلیلگر «هر کشور دیگری که به دنبال توسعه برنامه هستهای خود حتی برای انرژی مدنی باشد، ممکن است درباره مسیر دیپلماتیکی که ایران در آن شرکت کرد دوباره فکر کند، چون بیم آن دارد که پاسخ نظامی دریافت کند.»
پس از تلاشهای دیپلماتیک طولانی و مذاکرات سخت، ایران مواد هستهای را اعلام و بازرسان را پذیرفت. اما اگر کشوری که به دیپلماسی فرصت داد و به دنبال بمب نرفت مورد حمله قرار گیرد، چرا باید در سیستم بینالمللی عدم اشاعه مشارکت کند؟ آیا کشورهای جهان باید انتظار واکنش نظامی به پیشرفتهای هستهای خود را داشته باشند؟
NPT (پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای) و سازوکارهای همراه آن، از جمله بازرسیهای آژانس، اساس رژیم بینالمللی عدم اشاعه هستهای را تشکیل میدهند. پس از توافق ۱۹۶۸ برای ایجاد دو دسته کشورهای هستهای و غیرهستهای، ۱۸۶ کشور بدون سلاح هستهای متعهد به استفاده صلحآمیز از مواد هستهای شدند و اعلام کردند که فعالیتهای غنیسازی اورانیوم یا بازفراوری پلوتونیوم را به آژانس گزارش میدهند و قراردادهای جامع حفاظتی را امضا میکنند.
در دهه ۱۹۹۰، کشورهای عضو محدودیتهای این اعلامها را دریافتند و ۱۴۱ کشور پروتکل الحاقی را پذیرفتند که به بازرسان اجازه میدهد میزان مواد شکافتپذیر واقعی را تأیید کنند. این دو گام تلاش کرد تا اعتماد رهبران و مردم جهان را فراهم کند که مواد هستهای در کشورهای غیرهستهای برای اهداف صلحآمیز استفاده میشود نه ساخت سلاح. کشورهای مختلف داوطلبانه این محدودیتها را پذیرفتند.
در ازای رعایت انپیتی، کشورها عضو «کشورهای عادی» شدند، از برچسب «دولت سرکش» دوری کردند و به عنوان اعضای محترم سازمان ملل شناخته شدند که میتوانند از مزایای انرژی، پزشکی و تحقیقاتی هستهای بهرهمند شوند. البته همیشه احتمال نقض وجود داشت ولی کمتر کشوری به دنبال ساخت سلاح رفت و آنهایی هم که رفتند معمولاً از پیمان خارج شدند یا اصلاً عضو نشدند.
کشورهای غیرهستهای که به دنبال ساخت سلاح هستند یا به سرعت به سمت آن میروند، ممکن است دلیل بیشتری برای پنهانکاری فعالیتهای خود داشته باشند. کشوری که توان فنی ساخت سلاح هستهای را دارد، اکنون ممکن است نگران باشد که بازرسان بینالمللی فعالیتها و مقادیر مواد آن را ببینند.
به گفته اندیشکده آمریکایی، دهههاست که متحدان آمریکا مانند آلمان، ژاپن و کره جنوبی میتوانستند سلاح هستهای بسازند «ولی سیاستهای آمریکا بخشی از نیاز آنها به بمب را حذف کرده است.»
این کشورها به دفاع آمریکا با سلاح هستهای در سناریوهای بدترین حالت اعتماد کردهاند. اگر این متحدان بخواهند سلاح هستهای خود را داشته باشند، انگیزه کمی برای رعایت محدودیتهای انپیتی خواهند داشت. تحلیلگر میگوید که «خروج این کشورها از انپیتی میتواند به تضعیف هنجار عدم اشاعه منجر شود و کشورهای بیشتری به دنبال آن بروند.»
بر اساس پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای، تنها پنج کشور سلاح هستهای دارند: آمریکا، چین، فرانسه، روسیه و انگلیس. دیگر کشورهای هستهای مانند هند، اسرائیل، پاکستان و کره شمالی یا از پیمان خارج شدهاند یا اصلاً عضو نشدند. در حال حاضر ۴۷ کشور مقدار قابلتوجهی مواد هستهای دارند، اما آنهایی که به مقررات انپیتی پایبند نیستند بیشتر خبرساز میشوند.
ایران یکی از کشورهایی است که نامش در این مسئله سر زبانها افتاد. تهران ظرفیت غنیسازی اورانیوم خود را افزایش داد، ولی همیشه بر صلحآمیز بودن ماهیت برنامه هستهای خود تأکید نمود.
هیئت مدیران آژانس در ۱۲ ژوئن با درخواست آمریکا اعلام کرد که ایران برای اولین بار پس از دو دهه به تعهدات انپیتی خود عمل نکرده است. بازرسان همچنان در کشور حضور داشتند که بمباران اسرائیل روز بعد شروع شد و اکنون هم حضور دارند در حالی که ایران آینده خود را در این پیمان بررسی میکند.
اگرچه میزان خسارت حملات آمریکا هنوز در حال بررسی است، حمله به برنامه غنیسازی ایران ممکن است به پایان حضور بازرسان در ایران منجر شود. رهبران ایران اعتراضاتی به عملکرد اخیر آژانس دارند و مشارکت خود در انپیتی را بازنگری میکنند.
نمونه قبلی چنین اقدامی خروج کره شمالی از پیمان در ۲۰۰۳ است. با وجود این تهدید، ایران همچنان با آژانس در ارتباط است و گزارش داده که حملات اسرائیل تا کنون باعث پخش رادیواکتیو به بیرون نشده است.
پیامدهای جهانی
پیامدهای بالقوه منطقهای و جهانی استفاده از سلاح هستهای دقیقاً دلیلی است که کشورها پس از بمباران هیروشیما و ناکازاکی در ۱۹۴۵ گرد هم آمدند تا منابع و تأسیسات تولید سلاح هستهای را تنظیم کنند. به نوشته اندیشکده، اروپا نیز از فاجعه چرنوبیل در ۱۹۸۶ آموخت که حوادث هستهای مرز نمیشناسند.
تحلیلگر میگوید که رهبران کشورهای غیرهستهای ممکن است نتیجه بگیرند اگر شفافیت بینالمللی برای یک عضو دائم شورای امنیت مانند آمریکا اهمیت نداشته باشد، رعایت اصول عدم اشاعه خطراتی دارد که نمیخواهند بپذیرند.