به گزارش مجله خبری نگار،فیلمفارسیسازان در سینمای پیش از انقلاب دو راهکار برای بهدستآوردن دل مخاطبان داشتند؛ آنها یا باید حلقههای فیلم را با رقص و آواز و پرداخت صحنه با کافههای سازضربی لالهزاری پرمیکردند، یا با بداههپردازی کمدینهایی نظیر «تقی ظهوری»، «علی میری»، «رضا ارحام صدر»، «نصرتالله وحدت»، «منصور سپهرنیا» و... کار را به سرانجام میرساندند. برخی از فیلمها نیز برای کشاندن مردم به سالنها، به حربه زنپوشی و در موارد استثنا «مردپوشی» رو میآوردند که در مواردی باتوجهبه سوژه موردنظر، گاه میشد کارکردی دراماتیک هم پیدا کنند و حضورشان در صحنه و جلوی قاب دوربین توجیهپذیر جلوه کند.
سالها پیش رضا عطاران با ساخت اولین فیلم سینماییاش «خوابم میاد» زنپوشی را با کارکردی موجه و بالنسبه دراماتیک دوباره در سینمای ایران باب کرد و بهعنوان راه چارهای برای عبور از بایدها و نبایدهای ممیزی به دیگر فیلمسازان ارائه داد. اکبر عبدی که تا پیش از آن با بازی در نقش «عباس خاکپور» در «آدمبرفی» ساخته «داوود میرباقری» ظرفیتهای جدید بازیگریاش را با وجود توقیف و سانسور فیلم موردنظر در اختیار سیاستگذاران فرهنگی و بهطور کل جریان اصلی سینما قرار داده بود، در اولین اثر بلند داستانی کارگردان موفق، ولی طردشده آن ایام صداوسیما ایفاگر نقش مادر شد تا قدرتش در اجرای نقشهای عجیبوغریب را به نمایش بگذارد. این اتفاق باعث باز شدن مسیری تازه برای دورزدن ممیزی در سینمای ایران شد. ازآنپس هرازچندگاهی مردها به زن و زنها به مرد تبدیل شدند تا تماشاگر در فریبی بزرگ، گول آنها را خورده، بلیت تهیه کرده و به سالنهای سینما برود.