به گزارش مجله خبری نگار، در کلانشهرها، فضاهای رها شده بهویژه در مناطق کمبرخوردار، نهتنها سبب تشدید نابرابریهای شهری میشوند، بلکه فرصتهای توسعهای را از ساکنان میگیرند.
پروژه باغراه حضرت فاطمه (س) در جنوب شهر، نمونهای موفق از تبدیل این فضاهای مهجور به عرصههایی پویا و چند عملکردی است که پیوندی میان محیطزیست، اجتماع و فرهنگ ایجاد کرده است. اینگزارش با رویکرد بررسی نقش احیای فضاهای رها شده در توسعه پایدار شهری، به تحلیل ابعاد مختلف این پروژه میپردازد.
تبدیل یک فضای «بی دفاع» شهری به «ریه تنفسی» شهر
مناطق جنوبی کلانشهرها، اغلب به دلیل تمرکز محلات کمدرآمد، کمبود زیرساختهای سبز و نبود برنامهریزی یکپارچه، با معضلاتی مانند آلودگی هوا، ناامنی و کاهش سرزندگی اجتماعی روبهرو هستند. فضاهای رها شده در این مناطق، گاه به محل دپوی زباله یا زمینهای بایر تبدیل میشوند. باغراه حضرت فاطمه (س) با شناسایی چنین مناطقی در جنوب شهر، درصدد تبدیل آنها به «ریه تنفسی» برای بهبود کیفیت زندگی شهروندان برآمد.
الهام از معماری ایرانی ـ اسلامی باتکیهبر حفظ محیطزیست این پروژه با الهام از معماری ایرانی-اسلامی و باتکیهبر حفظ محیطزیست طراحی شده است کویژگیهای شاخص آن عبارتاند از:
احیای زمینهای بایر تبدیل پهنههای رها شده به فضای سبز با گونههای گیاهی کمآبتر و سازگار با اقلیم مسیرهای پیادهروی و دوچرخهسواری ایجاد شبکه ارتباطی امن برای تسهیل جابهجایی غیرموتوری و همچنین فضاهای فرهنگی -مذهبی با ساخت حسینیههای کوچک، کتابخانههای محلی و دیوارنگارههایی با مضامین دینی و اجتماعی که هویت شیعی و مشارکت مردمی را تقویت میکنند.
همچنین استفاده از سازههای بازیافتی نیمکتها و المانهای شهری ساخته شده از مواد بازیافتی که کاهش هزینه و رویکرد محیط زیستی این پروژه را نشان میدهد.
تقویت انسجام اجتماعی این باغراه به محل تعاملات بیننسلی و برگزاری جشنوارههای محلی، جذب نیروهای محلی برای نگهداری فضای سبز و مدیریت رویدادها، روشنایی معابر و حضور شهروندان، کاهش جرم و ناامنی را در پی داشته است.
در ابتدای این طرح برخی نگران تغییر کاربری زمینها به پروژهای تجاری بودند که با مشارکتدادن مردم در طراحی، اعتماد جلب و با آموزش گروههای محلی برای پاکسازی و نگهداری فضا، پایداری پروژه را نیز تضمین کرد.
باغراه حضرت فاطمه (س) نشان داد که احیای فضاهای رها شده، بلکه سرمایهگذاری برای آیندهای پایدار است. این پروژه با بهبود دسترسی به خدمات شهری، تقویت اقتصاد محلی و کاهش آلودگیها، الگویی قابلتعمیم برای دیگر مناطق حاشیهای است. موفقیت آن ثابت میکند که حتی زمینهای بهظاهر بیارزش نیز میتوانند با خلاقیت و مشارکت مردمی، به موتور محرکه توسعه تبدیل شوند.