به گزارش مجله خبری نگار، از میان همه موجوداتی که در فیلمهای ترسناک به نمایش در میآیند، شاید هیچکدام به اندازه خونآشامها محبوب نباشند – آنها دهههاست که بر روی پردههای سینما ظاهر میشوند و قدمت آنها به دوران سینمای صامت باز میگردد. در حالی که برخی از نمادینترین فیلمهای خونآشامی، آثار کلاسیکی با قدمت چند دههای هستند، چند سال گذشته شاهد اضافه شدن فیلمهای خوبی به این ژانر فرعی بودهایم. در ادامه این مطلب شما را با ۱۰ مورد از بهترین فیلمهای خون آشامی ۵ سال اخیر آشنا خواهیم کرد.
۱۰- Rabid (۲۰۱۹)
۹- Day Shift (۲۰۲۲)
۸- Renfield (۲۰۲۳)
۷- Vampires vs. the Bronx (۲۰۲۰)
۶- Blood Red Sky (۲۰۲۱)
۵- Doctor Sleep (۲۰۱۹)
۴- Abigail (۲۰۲۴)
۳- El Conde (۲۰۲۳)
۲- Bit (۲۰۱۹)
۱- Nosferatu (۲۰۲۴)
در فیلم خون آشامی هار، رُز (لورا واندروورت)، یک طراح مد جوان آینده دار، در یک تصادف رانندگی دچار صدمات شدیدی به صورت میشود. او در تلاشی ناامیدانه برای بازگرداندن ظاهر خود، توسط یک پزشک متخصص تحت یک درمان آزمایشی با سلولهای بنیادی قرار میگیرد. این درمان آزمایشی در ظاهر به موفقیت ختم میشود: رُز دقیقاً مانند قبل به نظر میرسد، اما اکنون او عطش سیری ناپذیری نسبت به خون انسان دارد. این فیلم بازسازی فیلمی به همین نام در سال ۱۹۷۷ ساخته دیوید کراننبرگ است.
هر دو نسخه Rabid نقاط قوت خود را دارند. نسخه بازسازی مدرن به شکل قابل درکی برخی آپدیتهای داستانی به این روایت اضافه میکند، به ویژه در مورد شخصیت رُز. این فیلم خونآشامها و زامبیها را ترکیب میکند، زیرا تغذیه رُز از مردم باعث شیوع بیماری زامبیمانندی میشود، اگرچه مشخص است که آیا این رویدادها واقعاً اتفاق میافتند یا توهم هستند. همچنین فیلم Rabid نقدهایی در مورد صنعت مد ارائه میدهد، هر چند که این فیلم نقاط قوت دیگری نیز فراتر از این نقدهای اجتماعی دارد.
در فیلم شیفت روز ساخته نتفلیکس، یک پدر طبقه کارگر به نم باد (جمی فاکس) میخواهد زندگی خوبی را برای دختر ۱۰ ساله اش فراهم کند. اما شغل خدمات نظافت استخر او صرفاً ظاهری برای شغل واقعی اش است – او یک شکارچی خون آشام است که با یک اتحادیه بین المللی کار میکند. در حالی که دخترش به بریس دندان و پولی برای پرداخت شهریه مدرسه اش نیاز دارد، باد باید تا آنجا که ممکن است خون آشامها را بکشد تا در طول یک هفته هزاران دلار درآمد داشته باشد.
مانند بسیاری از فیلمهای اخیر ژانر خونآشام، Day Shift شامل عناصر ترسناک و کمدی و همچنین مقداری اکشن است—صحنههای مبارزه و تعقیب و گریز ماشین از بهترین لحظات این فیلم هستند. این یک فیلم سرگرم کننده است که شوخیهای زیادی دارد، که آن را برای کسانی که به دنبال یک فیلم خون آشامی بامزه و کمدی هستند عالی میکند. با این حال، خونآشامهای Day Shift به اندازه کافی ترسناک هستند و به اندازه کافی جذابیت دارند که فیلم را به یک فیلم برتر در این زیرژانر کمدی ترسناک تبدیل کنند.
رنفیلد در مورد مردی به همین نام و دست راست دراکولا (نیکولاس کیج) است که نقشش را نیکلاس هولت بازی کرده و وظیفه دارد کارهایی مانند شکار کردن برای استادش را انجام دهد. رنفیلد پس از قرنها اطاعت از همه خواستههای دراکولا، از رابطه ناخوشایندشان خسته شده و آماده است که برای آزاد شدن از این انقیاد اقدام کند – او حتی در یک گروه حمایتی برای قربانیان اذیت و آزار شرکت میکند. این فیلم با الهام از شخصیتهای رمان معروف دراکولای برام استوکر ساخته شده است.
رنفیلد سرگرمیهای زیادی را فراهم میکند و خودش را خیلی جدی نمیگیرد، مخصوصاً وقتی صحبت از قتلهای دیدنی میشود. بازی کیج در نقش دراکولا یکی از بهترین و به یاد ماندنیترین نقش آفرینیهای اوست، اگرچه این اولین فیلم خونآشامی کیج نیست، زیرا او قبلاً در فیلم کالت کلاسیک بوسه خون آشام (Vampire’s Kiss) نیز بازی کرده بود. اما چیزی که رنفیلد را متفاوت میکند، تمرکز آن بر روی یک سرسپرده به جای یک شخصیت شرور معروف، و همچنین شیوه به تصویر کشیدن رابطه بین این دو است.
در فیلم خون آشامها در برابر برانکس، سه نوجوان مجبور میشوند از محلهشان محافظت کنند، وقتی متوجه میشوند که اعیان نشینی تنها تهدیدی نیست که محله شان را در معرض خطر قرار داده است؛ وقتی محله هدف گروهی از خونآشامها قرار میگیرد. لیل میور (جیدن مایکل) اولین کسی است که بعد از اینکه شاهد کشته شدن یک تبهکار توسط خون آشامها میشود، به ورود خون آشامها به محله پی میبرد. با این حال، بزرگسالان اطراف آنها کمک چندانی به این نبرد نمیکنند، زیرا آنها تغییرات محله را بخشی از یک چرخه اجتنابناپذیر میدانند تا چیزی شومتر.
خون آشامها در برابر برانکس یک فیلم سرگرمکننده و مناسب برای مخاطبان جوانتر است که لحنی شبیه به فیلمهای ماجراجویی دهه ۸۰ دارد. مانند برخی دیگر از فیلمهای معروف ژانر فرعی خونآشام، تفسیرهای اجتماعی و سیاسی متعددی در این فیلم مطرح میشود، به ویژه در مورد اعیانی سازی- خونآشامها در اینجا در حال مکیدن حیات محله هستند، هم به معنای واقعی و هم در معنای مجازی. این فیلم همچنین به قدرت و ارزش جامعه و آنچه که میتوان با اتحاد به آن رسید، میپردازد.
در آسمان سرخ خونین، گروهی از تروریستها یک پرواز شبانه طولانی را میربایند که نادجا (پری باومایستر) نیز یکی از مسافران آن است، بیوهای که ظاهراً از سرطان خون رنج میبرد و همراه پسرش در حال سفر به آمریکاست تا بیماری خود را درمان کند. نادجا تمام تلاش خود را میکند تا از پسرش محافظت کند – از جمله پذیرفتن هویت و قدرت خود به عنوان یک خون آشام. فلش بکها نه تنها زندگی شاد آنها را قبل از کشته شدن شوهر نادجا به تصویر میکشد، بلکه چگونگی تبدیل شدن او به خون آشام را نیز نشان میدهد.
ماهیت محدود هواپیماها و تهدید هواپیماربایان قبلاً در ژانر وحشت مورد بررسی قرار گرفته بود، اما Blood Red Sky پیچشی جدیدی در هر دو ایجاد میکند. فیلم سرعت روایت خوبی داشته و ساخت تنش در آن فوق العاده است؛ و همچنین لحظات احساسی قدرتمندی در سراسر داستان. نادجا شخصیتی جذاب است، یک خون آشام ترسناک و بیرحم و همزمان یک مادر دوست داشتنی و رئوف. آسمان سرخ خونین با حضور او به عنوان هدایت کننده روایت، داستانی است دربارهی کارهای باورنکردنی که یک مادر برای فرزندش انجام خواهد داد.
دکتر اسلیپ داستان دن تورنس (ایوان مک گرگور) را دنبال میکند، که حالا بعد از حوادث آسیب زا در هتل اورلوک پس از داستان فیلم The Shining، در دوران بزرگسالی با اعتیاد به الکل دست و پنجه نرم میکند. او باید از دختر جوانی محافظت کند که دقیقاً مانند او از موهبت “درخشش” برخوردار است، از فرقهای به نام گره حقیقی که اعضای آن از درخشش تغذیه میکنند. این فیلم توسط مایک فلاناگان نویسندگی و کارگردانی شده و بر اساس کتابی به همین نام نوشته استفن کینگ ساخته شده است.
فلاناگان، نویسنده و کارگردان مشهور ژانر ترسناک، اقتباس خارق العادهای از داستان کینگ انجام داده است – دکتر اسلیپ اقتباسی وفادار از کتاب کینگ است، اما به طرز ماهرانهای به فیلم The Shining نیز مرتبط است. این فیلم نگاه عمیقتری به شخصیتهای دنی و پدرش ارائه میکند، اما لحظات وحشتناک زیادی نیز دارد؛ و در حالی که دکتر اسلیپ خونآشامهای معمول را ندارد، آنها تقریباً به همان شیوه رفتار میکنند و به جای خون، از درخشش تغذیه میکنند.
در فیلم خون آشامی ابیگیل – با الهام از دختر دراکولا – گروهی از جنایتکاران دختر بالرین ۱۲ ساله (آلیشا ویر) یک شخصیت تبهکار برجسته را میربایند. پس از ربودن موفقیت آمیز او، تنها چیزی که باقی میماند “نگهداری از کودک” است در حالی که آنها در یک عمارت دورافتاده پنهان شده و منتظر میمانند تا پدرش باج درخواستی را بپردازد. آنها به زودی متوجه میشوند که ابیگیل آنطور که به نظر میرسد یک دختر نوجوان معمولی نیست – ابیگیل یک خون آشام است و آنها بسیار بیشتر از او در خطر هستند.
ابیگیل یک فیلم سرقت سرگرمکننده و جمع و جور است که تبدیل به فیلمی ترسناک شده است، نیمی شبیه فیلم سگهای انباری (Reservoir Dogs) و نیمی شبیه فیلم مگان (M۳GAN). در حالی که فیلم همه چیز را به سمت اوج فوق العاده اش میبرد، حاوی خونریزی و کشتار فراوان و برخی پیچشهای عالی داستانی در طول مسیر است، به علاوه برخی از تفسیرهای مجدد از افسانه کلاسیک خون آشام. یکی از به یاد ماندنیترین دیالوگهای آن از تلاش برای استفاده از سیر برای دور نگه داشتن ابیگیل است که به سرعت تبدیل به یک میم اینترنتی شد. همچنین ابیگیل بازیهای شگفت انگیزی از بازیگرانش، به ویژه ویر و ملکه جیغ مدرن، ملیسا باررا دارد.
کمدی ترسناک کنت، دیکتاتور شیلی، آگوستو پینوشه (خایمه وادل) را در قالب یک خون آشام ۲۵۰ ساله معرفی میکند که مرگ خود را جعل کرده و اکنون میخواهد تصویری که تاریخ از او ارائه داده را تغییر دهد. او همچنین در نهایت آماده مرگ است – تا زمانی که دلیلی برای ماندن پیدا کند. در حالی که فرزندان بزرگسال او شروع به مشاجره بر سر ارث پدرشان میکنند، راهبهای از کلیسایی در همان حوالی برای کمک به حل این بحران مالی به نزد آنها فرستاده میشود. عنوان فیلم برگرفته از نام مستعار پینوشه است که در زبان اسپانیولی به معنای کُنت است.
فیلم کنت، پینوشه را در قالب یک هیولا به تصویر میکشد – در حالی که بسیاری از شخصیتهای تاریخی “خون آشامهایی خونخوار” نامیده میشوند، در اینجا تصویرسازی درستی صورت گرتفه است. وحشت و نقدهای سیاسی و اجتماعی اغلب دست به دست هم میدهند، و کنت یک تفسیر سیاسی به شدت تند و تیز است که به شیوههای تکرار تاریخ و چگونگی از بین نرفتن شر میپردازد؛ شهر فقط پنهان میشود. فیلم کنت علاوه بر داستان سرگرم کننده و هجو سیاسی بامزه اش، دارای یک فیلمبردار خیره کننده و زیباست که نامزد دریافت جایزه اسکار نیز شد.
در حالی که مشغول گذراندن تابستان در لس آنجلس با برادرش است، لورل (نیکول مینز)، یک دختر ترنسجندر ۱۸ ساله، با چهار خون آشام فمینیست شبیه خودش آشنا میشود که به مردان اجازه نمیدهند به صفوف آنها بپیوندند –، زیرا همانطور که رهبر گروه ملقب به دوک (دایانا هاپر) میگوید، نمیتوان به مردان دارای قدرت اعتماد کرد. پس از گذراندن یک شب با آنها و گاز گرفته شدن، به لورل این انتخاب داده میشود که به آنها بپیوندد. این فیلم توسط برد مایکل المور نوشته و کارگردانی شده است.
فیلم خون آشامی Bit پیچش جالبی در داستانهای خونآشامها ایجاد میکند – انگار فیلم The Lost Boys با داستان Queen of the Damned نوشته آن رایس ترکیب شده باشد، که بخشی از داستانهای خونآشامی معروف این نویسنده است. در حالی که زنان معمولاً قربانی داستانهای خونآشامث هستند، این فیلم به طرز شگفتانگیزی نه تنها با یک قهرمان زن، بلکه گروهی از خونآشامها که مردان را شکار میکنند، قاعده بازی در این فیلمها را کاملاً تغییر میدهد. همچنین این رویکرد منحصربهفرد به عنوان راهی برای کندوکاو عمیق در اخلاقیات خون آشامها عمل میکند، موضوعی که اغلب در داستانهای خون آشامی مدرن مورد بررسی قرار میگیرد.
در نوسفراتو، یک کارگزار املاک به نام توماس هاتر (نیکولاس هولت) به ترانسیلوانیا سفر میکند تا خانهای را به کنت اورلوک خون آشام (بیل اسکارسگارد) بفروشد. پس از اینکه سالها قبل ناخواسته اورلوک را بیدار کرده، این خون آشام به همسر توماس، الن (لیلی-رز دپ) وسواس فکری پیدا کرده و شروع به ترساندن او میکند. این فیلم بازسازی فیلم اورجینال آلمانی نوسفراتو محصول ۱۹۲۲ است که خود بر اساس رمان دراکولا نوشته برام استوکر ساخته شده و توسط رابرت ایگرز نویسندگی و کارگردانی شده است.
Nosferatu اورجینال یک فیلم کلاسیک ترسناک است – علیرغم اینکه یک فیلم صامت ساخته شده در یک قرن پیش است، اما همچنان یک فیلم هیجان انگیز با یک شرور ترسناک در قالب شخصیت نوسفراتو است. نسخه جدید ایگرز همان احساسات را به تصویر میکشد، و اورلوک با بازی بیل اسکارسگارد حتی حال بهم زنتر و ترسناکتر نیز هست، تغییری فاحش نسبت به نحوه نمایش خون آشامهای مدرن. با کارهای قبلی اش در ژانر وحشت مانند The Witch و The Lighthouse، ایگرز خود را به عنوان یک استاد وحشت مدرن تثبیت کرده است.
منبع:روزیاتو