به گزارش مجله خبری نگار، فیلم «محمد رسولالله (ص)» (در عربی «الرساله» و در نسخه انگلیسی «The Message») پس از گذشت نیم قرن، هنوز و همچنان تنها تصویر قابل استناد سینمایی از زندگی و زمانه دوران رسالتحضرت محمد (ص) است (فیلمی که مجید مجیدی ساخته فارغ از ویژگیهایش منحصر به دوران کودکی پیامبر اسلام است). فیلم مصطفی عقاد در گذر زمان رنگ کهنگی به خود نگرفته و همچنان تأثیرگذار است. «محمد رسولالله (ص)» فیلمی است قصهگو و حادثهپرداز با ۲سکانس جنگی مفصل و پرجزئیات که توفیقشان محصول کارگردانی دقیق مصطفی عقاد است، فیلمی که نتیجه تلاش صادقانه و به ثمرنشسته فیلمسازی است که کوشیده با وجود محدودیتها، فیلمی جذاب درباره پیامبر اسلام بسازد.
تمهید عقاد برای نمایش ندادن چهره پیامبر و جایگزین کردن دوربین و نمای نقطهنظر به جای رسولالله مؤثر و کارآمد از کار درآمده و بدون دیدن چهره حضرتمحمد (ص) میتوان حضور پیامبر را در سراسر فیلم حس کرد. فیلم «محمد رسولالله (ص)» الگویی شد برای سینمای مذهبی ایران و تحت تأثیر فیلم مصطفی عقاد بود که فریبرز صالح «سفیر» را در اوایل دهه ۱۳۶۰ کارگردانی کرد. این تأثیرپذیری را میتوان در برخی سریالهای مذهبی تلویزیون هم مشاهده کرد. عقاد نشان داد برای پرداختن به زندگی ائمه نباید چرخ را از نو اختراع کرد و برای تأثیرگذاری و جذابیت باید قهرمان داشت و برای تماشاگر داستان تعریف کرد. در خلال روایت درست داستان و کوشش برای سرگرم کردنش، اگر فیلمساز خلوصی داشته باشد و وظیفهاش بهعنوان سرگرمیساز را بهدرستی انجام دهد، حس و حال معنوی هم به فیلم راه پیدا میکند.
۱ مصطفی عقاد از لحظهای که مصمم شد درباره پیامبر اسلام فیلم بسازد تا زمانی که فیلم «محمد رسولالله (ص)» بر پرده آمد روزهای دشواری را سپری کرد. او به درستی فکر کرد برای ساختن فیلمی جهانی درباره اسلام باید از بازیگران شاخص بینالمللی استفاده کرد؛ آنتونی کوئین و ایرنه پاپاس با این منطق به ستارگان فیلم عقاد تبدیل شدند. بقیه بازیگران هم اغلب چهرههای حرفهای هالیوود بودند. در پشت دوربین هم مصطفی عقاد سراغ بهترینهای هالیوود رفت و جک هیلیارد، مدیر فیلمبرداری فیلم سابقه همکاری با دیوید لین را داشت و برای «پل رودخانه کوای» جایزه اسکار گرفته بود. موریس ژار هم دیگر فرد گروه دیوید لین بود که با تجربه ساخت موسیقی با تم عربی در «لارنس عربستان» بهعنوان چهرهای اسکاری به فیلم پیوست. همه گروه از بهترینهای هالیوود بودند، ولی هیچ کمپانیای حاضر نبود هزینه تولید فیلمی درباره پیامبر اسلام را بدهد.
۲ کویت و عربستان ابتدا برای سرمایهگذاری موافقت کردند، ولی با مخالفت علمای وهابی و تندرو انصراف دادند. مراکش تا نیمه کار همراه پروژه بود، ولی بعد زیرش زد. سرانجام معمر قذافی، حاکم لیبی به شرط اینکه عقاد بعد از این کار فیلمی درباره عمر مختار بسازد اجازه داد مابقی فیلم در لیبی کار شود. مصطفی عقاد بعدها درباره دشواریهای تولید فیلمش گفت: «ما در مراکش فیلمبرداری میکردیم و نصف فیلم را هم تمام کرده بودیم که از ملک حسن تلفنی داشتم. نزد او رفتم. به من تلگرافی از ملک فیصل نشان داد که اگر هنوز آنها فیلم «الرساله» را فیلمبرداری میکنند، من به کنفرانس اسلامی رباط نخواهم آمد. پادشاه شرمنده شده بود و من میدانستم که برای او کنفرانس مهمتر از فیلم است. خیلی جاها سعی کردیم برویم، حتی اروپا، اسپانیا، مالت، یونان و قبرس؛ همهاش جواب «نه» بود. تنها جایی که باقی مانده بود لیبی بود. من دستور دادم همه وسایل را سوار کشتی کنند و در بندر منتظر بمانند. با هواپیما برای دیدن قذافی به لیبی رفتم. برای او توضیحاتی دادم و بعضی صحنههایی را که فیلمبرداری کرده بودیم نشانش دادم. او کار را دید و بعد پرسید مسئله چیست؛ برایش توضیح دادم، گفت این فیلم باید ادامه یابد و او مسئولیت اتمام آن را قبول کرد.»
۳ فیلم «محمد رسولالله (ص)» سال۱۹۷۷ اکران جهانی شد و پس از نمایش در آمریکا در برخی کشورهای اسلامی هم به نمایش درآمد؛ کشورهایی که زمان تولید فیلم با ساخته شدن اثری سینمایی درباره پیامبر اسلام موافق نبودند پس از آماده نمایش شدن «محمد رسولالله (ص)» را روی پرده آوردند.
البته مخالفتهایی هم با اکران فیلم در مثلا پاکستان صورت گرفت، ولی فیلم مصطفی عقاد آنقدر متقاعدکننده از کار درآمده بود که کمتر کشور اسلامیای با نمایشش
مخالف بود.
جالب اینکه ایران یکی از کشورهایی بود که نمایش فیلم را ممنوع کرده بود. در واقع در زمان پهلوی دوم به بهانه مخالفت و شبهاتی که از سوی بعضی از علما و مراجع در زمان تولید این اثر صورت گرفته بود نمایش عمومی «محمد رسولالله (ص)» صلاح دانسته نمیشد. عقاد بعدها گفت: «وقتی که انقلاب شد، شنیدم نمایش فیلم همچنان در ایران ممنوع است. شنیدم که اذان فیلم منطبق با اذان شیعیان نبوده و به همین دلیل، نمایش فیلم ممنوع شده.» اینها البته جزو شایعات و شنیدهها بود و پس از پیروزی انقلاب اسلامی، محمدزاده که یکی از تجار علاقهمند به سینما بود، هر دو نسخه انگلیسی و عربی فیلم را خریداری کرد و به ایران آورد. آنطور که جمال امید در جلد دوم «تاریخ سینمای ایران» به نقل از روابط عمومی بنیاد هنر در اسلام روایت کرده، نسخهای از فیلم برای بنیانگذار انقلاب به نمایش درآمده و پس از اعلام رضایت ایشان، فیلم خریداری و اکران عمومی شده است؛ «امام (ره) بعد از دیدن متن عربی فیلم «محمد رسولالله (ص)» به وسیله ویدئو اجازه فرمودند که برای نمایش در ایران خریداری شود.» این فیلم که به روایتی برای خریداری ۲ نسخه انگلیسی و عربیاش ۱۰میلیون تومان ارز از کشور خارج شد، درنهایت برای دوبله به استودیو فیلم کار فرستاده شد.
منوچهر اسماعیلی بهعنوان سرپرست دوبله یکی از درخشانترین کارهای کارنامهاش را به ثمر نشاند و از بهترین و مناسبترین گویندگان بهره گرفت. روبیک منصوری میکس و صداگذاری فیلم را بهصورت استودیویی و به همراه باندهای اصلی که مجتهدی آنها را با خود به ایران آورده بود، انجام داد.»
درنهایت فیلم در بهمن۱۳۵۸ و در سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی در سینما فرهنگ برای مدیران و شخصیتهای انقلابی و سیاسی به نمایش در میآید و پس از آن مجوز اکران عمومی دریافت میکند. در آن دوران وضعیت اکران سینماها آشفته و بهشدت شلوغ است، ولی در همین دوران فیلم مصطفی عقاد به نمایش عمومی درمیآید و مورد استقبال مخاطبان قرار میگیرد. در فروردین۱۳۵۹ فیلم مصطفی عقاد یکی از موفقترین فیلمهای روی پرده است، فیلمی که تا قبل از نمایشش از تلویزیون بارها در تهران و شهرستانها به نمایش درمیآید و مورد توجه قرار میگیرد.
زمان پیشتولید فیلم، توصیه و سفارشی جذاب به مصطفی عقاد شد که گذشتن از آن کار سادهای نبود. در دورانی که محمدعلی کلی در اوج شهرت و محبوبیت بهسر میبرد، هم قهرمان بوکس سنگینوزن جهان بود و هم چند سالی بود که اسلام آورده بود، حضورش در فیلمی درباره پیامبر (ص) میتوانست یک بمب خبری باشد. به عقاد پیشنهاد شده بود نقش «بلال» را به محمدعلی (کلی) بوکسور معروف بدهد و حتی فشارهایی هم از این حضور وجود داشت، اما عقاد هراس داشت شهرت محمدعلی برفضای معنوی فیلم سایه بیفکند و از حضور محمدعلی امتناع کرد.
منبع: همشهری