کد مطلب: ۶۵۸۳۲۷

ذکر مصایب عاشورا در شعر شاعر کرد اهل سنت

شیخ رضا طالبانی یکی از شاعران کرد اهل سنت مصایب عاشورا و آنچه بر سر امام حسین (ع) آمده است را در قالب شعر بیان کرده است.

به گزارش مجله خبری نگار، ارادت اهل سنت به پیامبر و اهل بیت ایشان بر هیچ کس پوشیده نیست، اهل سنت از ارادتمندان خالص اهل بیت هستند و این را می‌توان در کتب تاریخی و اشعار شاعران به خوبی دریافت.

اگرچه شاعران کرد اهل سنت شعر‌های زیادی در وصف واقعه عاشورا و جایگاه امام حسین (ع) و مصایبی که بر آن حضرت در صحرتی کربلا آمد، سروده‌اند، اما اشعار شیخ رضا طالبانی متفاوت از آن سروده‌هاست که در ادامه آورده‌ایم.

لافَت از عشق حسین است و سرت برگردن است
عشق‌بازی، سر به میدان وفا افکندن است

گر هواخواه حسینی، ترک سرکن، چون حسین
شرط این میدان به خون خویش بازی کردن است

از حریم کعبه کمتر نیست دشت کربلا
صد شرف دارد بر آن وادی، که گویند ایمن است‌

ای من و‌ای من فدای خاک پاکی کاندَر او
نور چشم مصطفی و مرتضی را مسکن است

زهره زهرا نگین و خاتم خیرالوری
زور زهر مرتضی و حیدر خیبرکن است

سُنی‌ام، سنی ولیکن حب آل مصطفی
دین و آیین من و آباء و اجداد من است

شیعه و سنی ندانم، دوستم با هر که او
دوست باشد، دشمنم آن را که با او دشمن است

این شاعر کُرد اهل سنت در قطعه‌ای دیگر از سروده‌هایش روایت می‌کند:

در ماتم آل علی خون همچو دریا می‌رود
تیغ است و بر سر می‌زند دست است و بالا می‌رود

از عشق آل ابوالحسن این تیغ زن آن سینه زن
داد و فغان مرد و زن تا عرش اعلا می‌رود

از بهر آن شمع خدا یعنی حسین کربلا
جان‌ها همی گردد فدا سر‌ها به یغما می‌رود

کوتاه کن افکار را بدعت مگو این کار را
این سوگ آل حیدر است این خون نه بی‌جا می‌رود

روی زمین پر همهمه در دست جانبازان قمه
خون از بر و دوش همه از فرق تا پا می‌رود

من، چون نه نالم این زمان مور ضعیف و ناتوان
کین برق آه عاشقان از سنگ خارا می‌رود

از ابن سعد بی وفا شامی و شمر بی حیا
بر اهل بیت مصطفی چندین تعدّا می‌رود

بغداد گردد لاله گون در روز عاشورا به‌خون
وز کاظمین این سیل خون تا طاق کسرا می‌رود

وز طاق کسری سرنگون زیربنای بیستون
وز بیستون آید برون سوی بخارا می‌رود

خون سیاوش شد به‌پا در ماتم آل عبا
تا دامن روز جزا تا جیب عقبی می‌رود

من سنّی‌ام نامم رضا، کلب امام مرتضی
درویش عبدالقادرم راهم به‌مولا می‌رود

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر