به گزارش مجله خبری نگار، یکی از مسائل مهمی که همسران را به سمت طلاق پیش میبرد، انتظارات غیرمنطقی و نابجای آنها از یکدیگر است. به تازگی ماجرای طلاق یک زوج جوان در شبکههای اجتماعی پربازدید شده که مرتبط با همین موضوع است. شوهر جوان که سیامک نام دارد، در شروع صحبتهایش میگوید: «آقای قاضی، حدود یک سال و نیم قبل به پیشنهاد دوستانم به یک باشگاه بولینگ رفتم. راستش من زیاد اهل این لاکچری بازیها نبوده و نیستم، اما انگار قسمت بود آن روز به آن جا بروم و با ماهرخ آشنا شوم». در این لحظه ماهرخ رو به قاضی میکند و میگوید: «من دختری بودم که حتی صبحانه را مادرم در سینی روی تختخواب برایم میآورد. جز استراحت و تفریح و درس کاری نداشتم. از اول هم به سیامک گفتم. او هم قبول کرد با همین شرایط من را بپذیرد، اما در واقع بعد از مدتی فهمیدم سیامک فکر میکرده من تغییر میکنم و من هم فکر میکردم او تغییر میکند یا حداقل مرا با همین رفتار میپذیرد».
توقعاتی که زوجین از همدیگر در زندگیمشترک دارند، گاهی با سطح توانمندی واقعی آنها تفاوت بسیاری دارد. شاید یکی از مهمترین دلیل این توقعات نابجا ناشناخته بودن سطح روان شناختی زن و مرد است. شناخت تفاوتهای روانی و سطح عملکرد و کارکرد هر یک از زوجین تا حد زیادی میتواند تعدیل کننده خواستهها و توقعات طرفمقابل باشد.
انتظار دارید که همسرتان، همه رویاها و آرزوهای شما را برآورده کند پس باید به اندازه توانمندی و ظرفیتش از او بخواهید. چنان چه این درخواستها بیشتر از ظرفیت او باشد، به صورت مدام نگرانی و نارضایتیتان را به همسرتان تزریق میکنید. این اشتباه باعث فروپاشی و نابودی رابطه و منجر به طلاق رسمی یا عاطفی خواهد شد. پس اگر احساس نارضایتی دارید، در ابتدا واقعیت زندگی را بررسی کنید. سعی کنید انتظاراتتان با واقعیت زندگیتان تناسب داشته باشد و انتظارات غیرواقعی را کنار بگذارید. در این صورت در زندگی خوشحالتر و خشنودتر خواهید بود.
انتظارات غیرواقعی از همسر یا فرزندتان چیزی غیر عملی و دور از دسترس است. پس سعی کنید خودتان باعث خشنودی و رضایت خودتان باشید نه این که از دیگران توقعات بی جا داشته باشید. بیشتر زنان تعدادی دوست در زندگیشان دارند که با هرکدام در یک موقعیت و زمان همراه بودهاند. مثلا با یک دوستشان به خرید میروند. یک تا دو دوست در محل کار دارند. با یک دوست به مراسم مذهبی میروند. با یک دوست ترجیح میدهند عصرها به کافی شاپ بروند و گپ بزنند و .... پس هر شخصی در زندگیِ شما یک نقش و روال متفاوت را ایفا میکند. هیچ چیز قابل توجهی نیست، فقط نقش آنها از همدیگر متفاوت است. اگر انتظار داشته باشید که شوهرتان شما را کامل کند و خوشبختی ابدی را برایتان به ارمغان بیاورد، نه تنها او را به سمت شکست سوق دادهاید، بلکه خودتان را برای ناامیدی آماده ساخته اید. به جای این که انتظار داشته باشید یک نفر تمام نیازهایتان را برآورده سازد، سعی کنید دایره نفوذتان را گسترش دهید تا افراد مختلف و موهبتها و موقعیتهای مختلف را در زندگیتان جذب کنید و بیشتر از همه، به خودتان توجه کنید. راههایی را برای احساس خوشحالی و کامل بودن به عنوان یک فرد بیابید. به جای این که در جست و جوی شخص دیگری برای کاملشدن و شاد بودن باشید، باید در جست و جوی شادی درون خودتان باشید، سپس راههایی را برای به کمال رساندن زندگی یکدیگر جست و جو کنید.
انتظارات زنان و مردان از ازدواج بر اساس معیارهای آنها طبقه بندی میشود. قبل از ازدواج این موضوع را به یاد داشته باشید که هیچ فردی کامل نیست. همه انسانها، بدیها و خوبیهایی دارند که باید با تمام ویژگیهایشان، آنها را پذیرفت. به همین دلیل است که زندگی مشترک سرشار از پستی و بلندی است. برخی از زوجین انتظار و توقع دوره مجردی و شرایط زندگی درخانه پدری را از همسر خود دارند درحالی که این انتظار غیرمنطقی است. زندگی خود را با دوره مجردی مقایسه نکنید و انتظار و توقع از همسر که نقش پدر یا مادر را ایفا کند، غیرمنطقی است و باعث از بین رفتن استحکام زندگی مشترک میشود.
منبع: خراسان