کد مطلب: ۹۲۳۶۹۴
|
|
۲۶ مهر ۱۴۰۴ - ۰۶:۱۱

ایرانی‌ها ذاتاً وطن‌دوست هستند

ایرانی‌ها ذاتاً وطن‌دوست هستند
کنکاشی درباره ایران‌دوستی ذاتی ایرانی‌ها: صدای ایران‌دوستی ایرانی‌ها همیشه در دنیا بلند بوده، اما وقتی پایشان به دهکده جهانی باز شد، فریادشان رساتر به گوش جهانیان رسید.

به گزارش مجله خبری نگار، «ثانیه‌ای خاکم را ترک نمی‌کنم و تا آخرین قطره خونم پای کشورم می‌مانم.» با بغض این جمله را می‌گوید؛ امدادگری که دلش خون بود از شهادت یارانش در جنگ ۱۲ روزه، اما سینه سپر کرده بود برای ایستادن مقابل دشمنان ایران؛ مثل همه ایرانی‌ها. می‌دانیم کم اذیت نشدیم، تحریم بودیم، دلار و طلا بالا و پایین می‌شدند، مشکلات اقتصادی رمقی برای زندگی اجتماعی باقی نگذاشته بود، اما همه این حس و حال‌های آشنایی را که هرکدام‌مان به طریقی تجربه‌اش کرده‌ایم، در شرایط بحرانی پیش‌روی کشور به فراموشی سپرده‌ایم. همه هم گفتند فدای خاک پاک ایران؛ چراکه وقتی حرف عزت ایران می‌شود دیگر خبری از نارضایتی‌ها نیست. مصداقش همین جنگ ۱۲ روزه، همین افتخارآفرینی جوان‌ها با پرچم ایران در یکی دو‌ماه گذشته؛ از درخشش‌شان در المپیاد‌های علمی گرفته تا عرصه‌های ورزشی و قهرمانی.

عشق به ایران در قاب تماشا

قصه ایران‌دوستی ایرانی‌ها قصه امروز و دیروز نیست؛ قصه‌ای کهن است به قدمت عمر ایران. چه تاریخ را ورق بزنیم و چه پای فیلم‌های قدیمی و جدید بنشینیم به جرأت می‌توانیم بگوییم که زیباترین دیالوگ‌های ماندگار سینمای ایران درباره وطن‌پرستی ایرانی‌هاست. آنجا که آقا تختی در فیلم سینمایی زندگینامه‌اش وقتی یکی از کشتی‌گیر‌ها برایش از مهاجرت حرف می‌زند، اخمی در هم می‌کشد و می‌گوید: «آدم زندگیش رو از ننه‌باباش داره؛ حالا خوب یا بد. مملکت آدم هم مثل ننه‌بابای آدم می‌مونه؛ نمی‌شه ولش کرد. هرقدر هم وضعیت مملکت بد باشه باید بمونیم درستش کنیم؛ هر کی به وسع خودش. تو هم اگر حالت از مملکتت خرابه، در رفتن نمی‌تونه حالت رو خوب کنه اگر دنبال حال خوبی!» واقعیتش این است که عشق به ایران، یک شعار رسمی و حکومتی نیست، بلکه احساسی اصیل و ریشه‌دار است که در دل تک‌تک مردم وجود دارد.

شهادت عاشقان

بی‌تعارف بخواهیم بگوییم ایران‌دوستی میراثی است که از شهدای‌مان در این ۴ دهه برایمان به یادگار مانده؛ شهدایی که عاشق بودند، اما عشق‌شان را فدای ایران کردند؛ یکی مثل مجید سوزوکی در فیلم اخراجی‌ها که می‌گفت: «این مملکت واسه همه‌مونه. من دختر میرزا رو بدون این آب و خاک نمی‌خوام.» یا همان رفیق عبدالجبار کاکایی که عاشق دختر همسایه بود، اما وقتی پای جنگ و وطن به میان آمد، رفت و در کربلای ۸ شهید شد تا شعر خاموشی لب‌هایت به یادش سروده شود یا همین شهدای هسته‌ای که اگر وطن‌فروشی می‌کردند و دست پیمان به دشمنان می‌دادند، امروز زیر خروار‌ها خاک نمی‌خوابیدند.

ایران‌دوستی در دنیای مجازی

صدای ایران‌دوستی ایرانی‌ها همیشه در دنیا بلند بوده، اما وقتی پایشان به دهکده جهانی باز شد، فریادشان رساتر به گوش جهانیان رسید. در شبکه‌های مجازی که می‌چرخیم حس وطن‌دوستی ایرانی‌ها و افتخار به داشته‌های ایران بر تمام حاشیه‌های دنیای مجازی غلبه دارد. ایرانی‌هایی که به هنر‌های اصیل ایرانی می‌نازند؛ از فرش ایرانی تا نقاشی ایرانی، از لباس ایرانی تا صنایع‌دستی بی‌مثالش، از طبیعت ایران تا گردشگری بومی و تاریخی این کشور و از فرهنگ و تمدن این خاک‌وبوم تا علم و ورزش و چهره‌های ماندگار بی‌مثالش؛ حس و حال‌هایی که موقع قهرمانی ورزشکاران، افتخارآفرینی نخبگان علمی و درخشش دانشمندان ایرانی در دنیا به ترند‌های روز تبدیل می‌شوند؛ مثل همین حس و حالی که با قهرمانی کشتی‌گیران، وزنه‌برداران و بچه‌های نجوم و... در فضای مجازی تجربه کردیم. به قول سهراب پورناظری «ایران برای ما‌ها منتهای شادیه، برای ما دماونده، بیستونه، فردوسیه، حافظه، سعدیه، خواجه نظام‌الملکه، ایران برای ما سرحد رنج و اندوهه و همینه که پایدار مونده و برقرار می‌مونه.»

نیروی قدرتمند وطن دوستی

امیر لطفی‌حقیقت، جامعه‌شناس درباره میهن‌دوستی ایرانی‌ها می‌گوید: «حس تعلق به جمع، به‌ویژه وقتی پای وطن یا هویت ملی در میان است، به یک نیروی قدرتمند تبدیل می‌شود. این نیرو می‌تواند نارضایتی‌های پراکنده را تا حد زیادی کم‌رنگ کند و مردم را در مسیر حفاظت و همبستگی جمعی قرار دهد.» به‌گفته او، یک لایه عمیق‌تر هم در ناخودآگاه انسان‌ها وجود دارد. در این لایه، هویت ملی و تعلق به سرزمین به‌عنوان نقطه‌ای محوری عمل می‌کند و زندگی فردی را معنا می‌بخشد. حتی وقتی شرایط اجتماعی و اقتصادی دشوار است، این حس تعلق، انسان‌ها را به سمت رفتار‌هایی سوق می‌دهد که فراتر از منافع شخصی باشد. ناخودآگاه جمعی، با فعال شدن در شرایط بحرانی، نوعی امنیت نمادین و معنا به فرد می‌دهد؛ همان چیزی که باعث می‌شود مردم آماده فداکاری و ایستادگی شوند. درواقع نارضایتی‌های روزمره وجود دارد و واقعی است، اما در لحظات حساس، حس تعلق جمعی و سرمایه نمادین تاریخی غالب می‌شود و رفتار جمعی را شکل می‌دهد. این سازوکار توضیح می‌دهد که چرا مردم می‌توانند همزمان هم ناراضی باشند و هم وفادار؛ هم تجربه‌های شخصی سختی داشته باشند و هم در برابر تهدید به جمع و وطن خود واکنش محافظتی نشان دهند. در نهایت، آنچه این سرمایه نمادین را زنده نگه می‌دارد، نه فقط خاطره‌های تاریخی یا شعار‌های ملی، بلکه تجربه‌های روزمره‌ای است که در آن مردم حس کنند عدالت برقرار است، صدایشان شنیده می‌شود و تعلقشان به جمع واقعی و ملموس است. وقتی مردم ببینند کشورشان برایشان خانه‌ای است که در آن احترام، فرصت و امید جریان دارد، این سرمایه عمیق‌تر و مقاوم‌تر می‌شود و آماده‌اند در لحظات بحرانی به شکلی طبیعی و خودانگیخته فعال شود.

منبع: همشهری-فاطمه عسگری‌نیا

برچسب ها: ایران جامعه
ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر