به گزارش مجله خبری نگار، اما زندگی مرموز و پیچیدهی وی برای همه ناشناخته بوده و کمتر کسی دربارهی این رهبر جوان اطلاعاتی دارد.
نخستین چیزی که دربارهی کیم جونگ اون جالب است، تغییر در تاریخ تولد وی میباشد. این رسمی ست که در میان رهبران کرهی شمالی رواج داشته و پیش از وی نیز برای پدرش تاریخ تولد به نحوی دستکاری شد که با تاریخ تولد پدربزرگش همخوانی داشته باشد.
در مورد کیم جونگ اون نیز همین اتفاق افتاده و تاریخ تولد وی را برای همخوانی با تاریخ تولد پدرش دستکاری کردند.
اطلاعات درستی دربارهی تعداد فرزندان وی در بین نبوده و البته برخی خبر از سه فرزند از کیم جونگ اون میدهند.
عدهای میگویند کیم اخلاق تندی داشته و خیلی زود از کوره در میرود و برخی نیز بر این باورند که او خیلی لوس بوده و همیشه میباید چاپلوسانی در اطراف خود داشته باشد.
البته این متملقان اطراف کیم چیزی ست که در تصاویر منتشر شده از وی نیز همین طور به نظر رسیده و همیشه اطرافیانی را میبینیم که با لبخندهای مصنوعی به نوعی او را حمایت میکنند.
کیم جونگ اون به پروژههای ساختمانی علاقهی زیادی داشته و حزب کارگر را مورد توجه قرار داده و به نوعی تمرکز خود را از روی ارتش به حزب کارگر منتقل ساخته است.
وی از تلاشهای هستهای و پیشرفت در این زمینه قدمی عقب نرفته و همچنان بر بزرگ شدن کشورش به لحاظ هستهای تاکید دارد.
کرهی جنوبی که در قطب روبرو قرار گرفته، گمانه زنیهای وحشتناکی دربارهی کرهی شمالی و آن چه در این سرزمین میگذرد، مطرح کرده و علی رغم این که روی خیلی از اینها مانند اعدامهای سلیقهای تاکید داشته، بارها پیش بینیها و اطلاعاتش کذب از آب درآمده است.
کیم همراه با برادر و خواهر خود در حالی که خاله شان از آنها نگهداری میکرد، در شهر برن سوئیس به تحصیل مشغول شده و زبانهای آلمانی و فرانسه را در این شهر آموخت.
خالهی کیم که بعدها به ایالات متحده پناهنده شد، مصاحبهای با واشنگتن پست داشته و طی آن گفته بود: “من او (کیم جونگ اون) را تشویق میکردم که دوستانش را با خود به خانه بیاورد، زیرا میخواستیم که آنها زندگی نرمالی داشته باشند. من برای آنها اسنک درست میکردم. آنها کیک میخوردند و با لگو بازی میکردند. کیم جونگ اون در آن زمان ۱۲ سال سن داشت. ”
وی در مصاحبهی خود توضیح داده که چطور سعی میکرده دوران کودکی این کودکان را با تفریحات و رفت و آمدهای عادی پر کرده و کاری کند تا مانند یک کودک عادی رشد داشته باشند. اما از زمانی که در دوازده سالگی لباس ژنرالی سلطنتی کرهی شمالی به کیم جونگ اون اهدا گردیده و مقامات پیوسته با وی رفت و آمد داشته و ادای احترام میکرده اند، دیگر او نتوانسته زندگی عادی داشته و احساساتی همانند یک کودک طبیعی را طی کند.
وی در این باره چنین گفته است:” برای او غیرممکن بود که به عنوان یک کودک نرمال و معمولی بزرگ شود وقتی اطرافیانش اینچنین با وی رفتار میکردند”.
به گفته خاله اش، او دائماً بسکتبال بازی میکرده و حتی در حالی که توپ بسکتبال را در آغوش داشت به خواب میرفت.
کیم جونگ اون زمانی که پس از پدر خود به قدرت رسید، بلافاصله بی رحمی شدیدی نشان داده و از نظامیان و سیاسیون افراد متعددی را که احیانا با خود در مخالفت میدید، اعدام کرده و حتی به دایی و استاد خود نیز رحم نکرده و آنها را هم از میان برداشت.
کیم جونگ اون از همان اوایل دورانی که به قدرت رسید، تلاش زیادی داشت تا رفتاری نزدیک به پدر بزرگ خود کیم ایل سونگ داشته و یاد او را تداعی کند. کیم ایل سونگ نماد سعادت و رشد کره شمالی است که در دوران حمایت اتحاد جماهیر شوروی در این کشور وجود داشت. شباهت غیرطبیعی که کیم جونگ اون با پدربزرگ خود دارد حتی با شباهت مدل مو و لباسهایی که میپوشد نیز بیشتر شده است.
همیشه فیلمهایی از رهبر جوان کرهی شمالی پخش میشود که وی را در حال ملاقات با مردم عادی و مورد محبت قرار دادن آنها نشان داده و طوری به نظر میرسد که او اهمیت زیادی به ریزترین ابعاد زندگی قشر کارگر داده و مرتب از کارخانهها و کارگرها بازدید میکند.
علاوه بر این مردم کشور کره شمالی به این باور رسیده اند که در نهایت کیم جونگ اون جوان میتواند به هدفی که پدر و پدربزرگش نیز سعی در دستیابی به آن داشته، اما موفق به انجام آن نشدند دست پیدا کند.
منبع:اینفو