به گزارش مجله خبری نگار، چند هفته قبل که اولین قسمت سریال «قطب شمال» ساخته امین محمودییکتا منتشر شد، نوشتیم که ایده این مجموعه بر موضوعات تکراری و بعضا کلیشهای استوار است. اکنون که قصه سریال پیش رفته و پنج قسمت از آن منتشر شده، میتوان گفت بعضی اتفاقات و شخصیتهای این مجموعه یاد رمانهای اینترنتی ساده و نوجوانپسند گذشته را در ذهن مخاطب تداعی میکند. هرچند که «قطب شمال» نام رمان مشهور «کنت مونت کریستو» را به عنوان منبع اقتباس آزاد خود به همراه دارد، اما بعضی اتفاقات مهم و اساسی سریال طبق الگوی همان رمانهای اینترنتی روایت شده است. در گزارش امروز به مصداقهای شباهت «قطب شمال» به رمانهای کلیشهای اینترنتی پرداختیم.
شخصیت «همایون» با بازی بهادر زمانی، پس از دسیسه رفقای خود ۱۲ سال اسیر زندان میشود و پس از سالها برای انتقام از آنها با هویت تازهای به نام «آرشام یکتا» (فرزاد فرزین) سراغ دوستان سابق خود میرود. شخصیت «آرشام یکتا» نمونه کامل کاراکتر کلیشهای رمانهاست. پسری مغرور و بسیار ثروتمند که پس از جدایی از معشوق، تبدیل به شخصیتی سرد و بیاحساس شده که همه فکر و ذکرش عشق از دست رفته خود است و حاضر نیست دختر دیگری وارد زندگیاش شود. «آرشام» به لطف همسلولی خود در زندان، به گنجی دست پیدا کرده و به واسطه این ثروت بینهایت، زندگی راحت و مجللی برای خود دست و پا کرده است. او به پشتوانه ثروت خود افراد را تطمیع میکند و نقشههایش برای انتقام را پیش میبرد. فرزاد فرزین در نقش «آرشام یکتا» بازی خوبی ندارد. سردی و بیاحساسی که در چهره و رفتار او دیده میشود، تصنعی است. فرزین سعی کرده با چهرهای اخمو و نگاهی خیره، در جلد شخصیت مغرور «آرشام» فرو برود، اما تلاش او نتیجهبخش نیست و در نقش این شخصیت حضور باورپذیری ندارد.
نقشه «آرشام» برای پیدا کردن دختری که نقش همسر او را بازی کند و همراهی با آن دختر در یک مهمانی، دیگر کلیشه مشترک «قطب شمال» و رمانهای اینترنتی قدیمی است. «آرشام» برای رد گم کردن و پیش بردن برنامههایش تصمیم میگیرد دختری را به عنوان همسر صوری خود انتخاب کند تا در مهمانیها کنار او باشد. «آرشام» دختری جنوب شهری به نام «صحرا» را انتخاب میکند، نوچههایش را به دنبال خرید لباس برای او میفرستد و در نهایت همراه «صحرا» در جشن تولد «امیر» برادر «سامان» دوست دیروز و دشمن امروز خود شرکت میکند. انتخاب همسر صوری، خرید لباس برای او و ایفای نقش زن و شوهر واقعی در مهمانی، برای مخاطبان رمانهای کلیشهای اینترنتی، سناریوی بسیار آشنایی است.
ازدواج اجباری و قراردادی یک پسر ثروتمند با دختری از طبقه فرودست، پای ثابت رمانهای اینترنتی نوجوانپسند بود و حالا در «قطب شمال» نیز تکرار شده و البته بسیار غیرمنطقی اتفاق میافتد. «صحرا» (نازنین بیاتی) به واسطه پول، قبول میکند که مدتی نقش همسر «آرشام» را بازی کند و در نهایت از یکدیگر جدا شوند، اما مدعی میشود که پدرش به این راز پی برده است و «آرشام» باید برای حفظ آبروی او نزد خانواده و همسایهها، به خواستگاری اش بیاید و به صورت صوری با هم ازدواج کنند! «آرشام» که زمان زیادی برای انتقام ندارد، ناچار میشود پیشنهاد «صحرا» را قبول کند، منتهی از این دختر چک و سفته میگیرد تا ضمانتی برای انجام توافقشان باشد. شخصیت «صحرا» نیز از کلیشهها دور نیست. او با وجود فقر، هیچ چشمداشتی به ثروت «آرشام» ندارد و تنها برای کمک به خرج خانه، تن به این ازدواج قراردادی داده است. نازنین بیاتی در نقش «صحرا زمانی» بازی خوبی دارد و انتخاب مناسبی برای این نقش بوده است.
در ادامه کلیشهها، آشنایی و ازدواج قراردادی «آرشام» و «صحرا»، در نهایت به زندگی مشترک اجباری آنها میرسد. این دو شخصیت با هم در خانهای مشترک زندگی میکنند، اما از آن جایی که زوج واقعی نیستند، باید طبق قرارداد مانند دو غریبه در کنار هم باشند. در این میان، اتفاقاتی رخ میدهد که باعث میشود «آرشام» و «صحرا» به یکدیگر نزدیک شوند! عجیب این که اولین چالش نیز دقیقا مشابه سناریوی رمانهای اینترنتی رخ میدهد. «صحرا» که از صدای رعد و برق وحشت دارد، شبانه سراغ «آرشام» میرود و از همسر صوری خود میخواهد، از اتاقش بیرون بیاید تا نترسد! با توجه به روند اتفاقات در «قطب شمال» عاقبت ازدواج صوری «آرشام» و «صحرا» دور از ذهن نیست. اگر سریال در ادامه نیز با همین روند و بر اساس کلیشههای موجود پیش برود، سرانجام این رابطه قراردادی عشق و عاشقی واقعی است، مگر این که امین محمودییکتا و حامد افضلی نویسندگان سریال، تصمیم گرفته باشند در پایان ناگهان کلیشهشکنی کنند که با شواهد موجود بعید به نظر میرسد.
منبع: خراسان