به گزارش مجله خبری نگار، حالا میفهمیم چرا آسمان مشهد آنقدر بیقرار بود. زودتر از ما میدانست که چه غم بزرگی در راه است. اشک بر رفتن خادم الرضا داشت و ما نمیدانستیم. آسمان آبِ دیده خود را به بدرقه سید خراسان سیلاب کرده بود.
نوشتن از روزی که گذشت سخت است. هنوز هم نفس هایم آنقدر راحت بالا نمیآید و دستانم میلرزد. اگر بگویم بدترین و سختترین روز خبرنگاری خود را گذراندهام، اغراق نکردهام.
یکشنبه ۳۰ اردیبهشتماه سال ۱۴۰۳، در ساعاتی که همه عاشقان و ارادتمندان امام رئوف، امام رضا علیهالسلام در حال آماده شدن برای جشن میلاد هشتمین خورشید ولایت بودند، خبری تلخ همه را بهت زده کرد.
خبری که شاید در ساعات اولیه حتی قابل باور نبود و همه منتظر بودیم تا تکذیب شود! خبر مفقود شدن هلیکوپتر حامل رئیس جمهور ایران در راه بازگشت از شمال شرق کشور.
سنگینی این خبر از همان لحظه اول به جان مردم ایران نشست و ساعتهای جان فرسایی را در انتظار شنیدن خبر سلامتی ریاست جمهوری و همراهان ایشان بر همگان گذرانید.
همه میخکوب اخبار بودهایم و لحظه به لحظه هر خبری که میرسید مارا بیتابتر میکرد.
در این میان تصاویر دعاهای دسته جمعی مردم مهربان و نوع دوست در سراسر کشور و حتی کشورهای همسایه، کمی قلبمان را تسلی میداد. چشم امید به رحمت و مهربانی خدا داشتیم تا سید خراسان را به ملت ایران برگرداند.
تاریخ ایران اینبار شب یلدایی دیگر در خود ثبت میکند، شبی که در انتظار شنیدن خبر سلامت آیت الله رئیسی، خواب به چشمان کسی نیامد و در انتظاری سخت سپری شد.
رئیس جمهوری که اسطوره اخلاق، ادب، جهاد و ایثار بود و همه مردم چه آنهایی که از نظر سیاسی موافق ایشان و چه آنهایی که مخالف ایشان بودند، در غم فقدان او گریستند. همانطور که خود گفته بود: «من خادم مخالفینم هم هستم.»
آری، این شب سخت به شهادت رئیس جمهور، صبح شد. صبحی که غم از آن میبارد. آسمان بغض کرده است. مردم بهت زده هستند. باورش سخت است.
«شهیدِ جمهور»، مگر نمیتوانستید مانند خیلی از صاحبان قدرت دیگر پشت میز بنشینی و دستورات را از همانجا برای رسیدگی بدهید؟ مگر نمیتوانستید با ماشینهای لوکس و در فراق و راحتی تمام به پروژهها سر بزنید و چندان هم سرانجام کار برایتان مهم نباشد؟
الحق که جهاد در راه خدمت به مردم و کار جهادی را با تمام وجود معنا کردید. ایران چقدر خوش شانس باشد که دوباره مردی مثل شما با دغدغه مردم و محرومین و کار بدون چشم داشت را به خود ببیند.
خدمت خالصانه و شبانهروزی شما برای حفظ و توسعه کشور و همچنین حمایت از مردم مظلوم جهان در تاریخ ایران ثبت خواهد شد.
آیندگان خواهند خواند و خواهند دید که مزد مردان خدا، شهادت است. انشالله که ما بهعنوان مردمان این زمان، برای قدر دانستن از وجود چنین رئیس جمهوری، در آینده سربلند باشیم نه مایه خجالت!
آقای سید، دیگر زمان استراحت فرا رسیده. امام رضا علیه السلام جناح خود را مشخص کرده است، ایشان با شماست!
چه در شروع کارتان در مسند ریاستجمهوری در روز ولادت امام رئوف بهعنوان هشتمین رئیس جمهور و چه الان که باز هم در روز ولادت خود شما را به آغوش کشیده و به محضر خود خوانده!
تبریک میگوییم شهادت را به شما و همه مردان ایستاده راه خدا. امروز، روز شماست، خوش به سعادتتان که به دیدار با امامی که عمری خادم ایشان بودهاید میروید، همراه با دوستانی که دلتنگشان بوده و دلتنگتان بودهاند، حاج قاسم و ابومهدی!
شما میروید و خوش به سعادتتان ولی ما میمانیم و حسرت قدری که ندانستهایم.
غم ۳۰ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ مانند ۱۳ دی ۱۳۹۸ در قلبمان تا ابد حک خواهند شد و همانطور که غم شهید حاج قاسم، هزارن سلیمانی را به پا خواست، شهیدِ جمهور نیز موجی از جهادگران در راه خدمت به مردم، محرومان و کشور راه خواهد انداخت. شهادت، آغاز راه ما میشود!