به گزارش مجله خبری نگار، برای خیلی از زوجها این سوال وجود دارد که چرا مثل روزهای اول ازدواج حس و حال عاشقانهای ندارند؟ البته این موضوع میتواند دلایل زیادی داشته باشد که متناسب با رابطه هر زوج و شرایط زندگیشان متفاوت است. اما علت بخشی از این ماجرا به «دوپامین» برمیگردد. دوپامین یک پیامرسان عصبی است که خیلیها به آن «هورمون شادی و لذت» هم میگویند. اما دوپامین چه نقشی در داستان فروکش کردن عشق و احساس زوجها دارد؟
بخش زیادی از احساسات ما ناشی از دوپامین است. اینکه دوپامین چه عملکردی دارد و تحت چه شرایطی ترشح میشود موضوع مطلب ما نیست. اما نکته مهم این است که بدانیم دوپامین شیفته تجربههای جدید و غیرمنتظره است و با هر کشف، فهم جدید، حل معما، اتفاق تازه و... کلی دوپامین در مغز ما ترشح شده که باعث ایجاد حس لذت در ما میشود. برای همین است که دوپامین هم درد است و هم درمان. چون هم لذت ایجاد میکند، هم وقتی حس خوبی در ما ایجاد میکند ما خواهان تجربه دوبارهاش هستیم، اما دوپامین به تجربههای تازه واکنش نشان میدهد. در حقیقت از نظر دوپامین بهدست آوردن مهمتر است از داشتن و حفظ کردن. برای همین ممکن است ما کلی بازی کنیم تا هر مرحله تازهای را رد کنیم، اما همین حس را در یک بازی تکراری نداریم و حتی در پایان از خودمان بپرسیم فایده این همه بازی چه بود؟
عملکرد دوپامین و واکنشش به تجربههای تازه باعث میشود ما مدام چیزهای تازهای بخواهیم، برای بهدست آوردن حس خوب و لذتبخش اتفاق جدید توقفناپذیر باشیم، اما نسبت به چیزی که داریم بیاعتنا شویم. دوپامین به ما کمک میکند دنبال پیشرفت باشیم، از موفقیت لذت ببریم، اما به محض رسیدن به آن دستاورد مانع از لذت مستمر میشود و در پی اتفاق بعدی است.
در روزهای اول ازدواج، یا روزهای منتهی به آن، حس خوب و سرخوشی داریم، چون مدام درگیر دوپامین هستیم و لذتی که برای ما ایجاد میکند. اما وقتی مدتی از زندگی دو نفر میگذرد حس جذاب و لذتبخش عشق، جای خودش را به روتین تکراری زندگی میدهد. دوپامین هیچ واکنشی به روتینها نشان نمیدهد و در حالیکه روی بخشهای زیادی از زندگی ما سایه انداخته، روزمرگیها را ملالآور جلوه میدهد. اما زوجهای عاشق و باهوش، با فعالیتهای جدید، کارهای مشترک، آموختن، تفریح، ورزش و... مدام باعث جذب دوپامین بیشتر میشوند تا روند زندگی مشترکشان تکراری به نظر نرسد.
منبع: خراسان