به گزارش مجله خبری نگار،اتفاقات تلخ و ناگواری، چون جنایت تروریستی که در شهر کرمان رخ داد، از جمله مسائلی است که هیچگاه از خاطره جمعی مردم این شهر و کشور عزیزمان ایران پاک نخواهد شد. زیرا بسیاری از هموطنانمان به دنباله این فاجعه کشته شده و خانواده آنها تا آخر عمر در غم از دست دادن عزیزانشان روزگار میگذرانند. در چنین شرایطی سینما با نمایش آثاری که به این فجایع میپردازد، میتواند نقشی حیاتی بازی کند. با ساخت فیلم درباره این موضوعات و نمایش عمومی آن روی پرده نقرهای، خانواده بازماندگان اگرچه از دیدن آثار غمگین میشوند، اما همین که احساس کنند، فراموش نشدهاند خود را عضو خانواده بزرگتری به نام ملت ایران دانسته و شاید این اتفاق همچون مرهمی، تا اندازهای داغشان را آرام کند.
علاوه بر این، ساخت فیلم درباره این چنین رخدادهای هولناکی، میتواند موجب حساسیت بیشتر این موضوع شود تا مسؤولان امنیتی بیش از گذشته شرایطی را برای جلوگیری از چنین اتفاقاتی مورد توجه قرار دهند. اما متأسفانه به رغم رخ دادن اتفاقات ناگوار در تاریخ معاصر ایران، تعداد آثار ساخته شده درباره موضوعاتی این چنین، به خصوص در سالهای اخیر انگشتشمار است. عدهای معتقد هستند که این اتفاق به محدودیتهایی برای ساخت اثر درباره موضوعات خاص مرتبط است و عده دیگر علت آن را بالا رفتن هزینه فیلمسازی برای بخش خصوصی عنوان میکنند. اگر این دلایل را هم بپذیریم، باید پرسید، چطور با وجود نهادهای قدرتمندی که از بودجههای دولتی برخوردار هستند، ساخت آثاری این چنین در اولویت قرار نگرفته است.
سینمای ایران در یک دهه اخیر، سالهای پرفراز و کمنشیبی را طی کرده و اکنون به تعداد محدودی اثر مشابه هم اکتفا میکند. در واقع این سینما که روزگاری جریان فکری جامعه را تعیین میکرد، اکنون کمتر بازتاب دهنده اتفاقات پیرامون کشورمان است.
در همین راستا و به بهانه حادثه تروریستی کرمان که منجر به شهادت تعداد زیادی از هموطنانمان شد به معرفی برخی آثاری پرداختیم که در سالهای اخیر به نحوی با حادثههای تروریستی مرتبط بودهاند.
سری فیلمهای «ماجرای نیمروز ۱ و ۲» ساخته محمدحسین مهدویان، از جمله آثاری به شمار میآیند که در زمان ساخته شدنشان با موافقان و مخالفان متعددی مواجه شدهاند. جدا از قرائت تاریخی که این اثر از ماجراهای دهه شصت دارد، یکی از معدود فیلمهایی است که تصویر هولناکی از ترورهای گروه مجاهدین را به نمایش میگذارد و از این رو حداقل بخش مهمی از چهره این گروه تروریستی را برای همگان هویدا میکند.
«ماجرای نیمروز ۱» به روایت داستان ترورهای سازمان مجاهدین خلق ایران در سال ۱۳۶۰ و اتفاقات بعد از عزل ابوالحسن بنی صدر میپردازد و به صورتی از پس نشان دادن تصویر هولناک جنایت، توسط گروههای تروریستی به خوبی بر میآید.
«ماجرای نیمروز، ردخون» نیز به روایت اتفاقات پیرامون پس از جنگ ایران و عراق در سال ۶۷، حمله گروه تروریستی مجاهدین به ایران و خنثیسازی آن توسط عملیات مرصاد میپردازد. این فیلم با نشان دادن خیانت گروه تروریستی مجاهدین در حمله به کشور خودشان، جدا از هر اتفاق دیگری، بُعد تازهای از جنایت آنها را به نمایش گذاشته است.
اولین ساخته سعید ملکان در سمت کارگردان، فیلم «روز صفر» نام دارد. داستان اصلی این فیلم به چگونگی دستگیری عبدالمالک ریگی رهبر گروه تروریستی جندالله میپردازد. در این فیلم علاوه بر تصویری که از یک تروریست و اقداماتش به نمایش گذاشته شده، داستانی موازی از حضور یک عامل انتحاری در تهران را نیز میبینیم. این عامل انتحاری پسر بچهای است که در زمان انفجار دچار تردید میشود. امیر جدیدی که در این فیلم نقش مأمور امنیتی را بازی کرده است، با حضور در صحنه، پسر را مجاب میکند تا از انفجار خود، خودداری کند.
در واقع این اثر، تصویر تازهای از عملکرد نهادهای امنیتی کشورمان در خنثی سازی عملیاتهای تروریستی را به نمایش گذاشته و از این رو حائز اهمیت است.
داستان این فیلم براساس داستان واقعی عبدالحمید ریگی (برادر عبدالمالک ریگی) و همسرش فایزه منصوری ساخته شده است. در واقع «شبی که ماه کامل شد» با روایت داستانی از زندگی دختر جوانی که درگیر عشق مردی شهرستانی میشود، داستان خود را آغاز کرده و در ادامه تصویری تازه از فعالیت یک گروه تروریستی را به نمایش میگذارد.
اگرچه اکثر جنایتهای نشان داده شده در این اثر در خارج از خاک ایران رخ میدهد، اما شاید این اثر، تنها فیلمی باشد که بخشی از شخصیت و زندگی شخصی عبدالمالک ریگی را محور خود قرار داده و برخی از جنایتهای او نسبت به خانواده خود را نیز به نمایش میگذارد.
در واقع «شبی که ماه کامل شد» با این کار از قهرمانسازی ریگی در سالهای آینده جلوگیری کرده است.
این فیلم یکی از مهمترین آثار اخیر ابراهیم حاتمیکیا است که در زمان ساخت و اکرانش با حواشی بسیاری همراه بود. از طرفی شباهت ظاهری شخصیت اصلی فیلم به سردار سلیمانی و از سوی دیگر روایت داستان بادیگارد سادهای که در کار خود دچار شک و شبهه شده و از کار کنار گذاشته میشود، اما با این وجود در انتها برای حفظ جان دیگران، جان خود را فدا میکند.
«بادیگارد» علاوه بر روایت داستانی که بخشی از مخاطبان را با خود همراه میکند، یکی از معدود آثاری است که تصویر تازهای از عملیات عاملهای انتحاری برای ترور شخصیتهای بلند پایه و در ادامه تلاشهای دیگری را که با بمبگذاری صورت میگیرد به نمایش میگذارد.
یکی از تازهترین آثار ساخته شده با مضمون ترور، فیلم «هناس» ساخته حسین دارابی است که سال ۱۴۰۰ در جشنواره فیلم فجر به نمایش گذاشته شد.
این فیلم با پرداختی عاشقانه از روایت تلاشهای عاشقانه زنی که برای بیرون کشیدن زندگیاش از تشویش و تلاطم تلاش میکند، به ماجرای کشته شدن داریوش رضایینژاد دانشمند هستهای ایران میپردازد که توسط اسرائیل ترور شد. اتفاقی هولناک که باید زنگ خطر را بیش از پیش برای نهادهای امنیتی به صدا درآورد.