به گزارش مجله خبری نگار/خراسان: در اصل اتفاق هیچ تفاوتی نمیکند که بگوییم خروج نخبگان یا «فرار مغزها». البته اصطلاح فرار مغزها به واسطه بار معنایی سنگینی که با خود داشت، در آن سالها بسیاری از توجهها را هم به خود جلب کرد، اما این که برای درمانش چه نسخهای پیچیده شد، آن را نمیدانیم؛ این را میدانیم و میبینیم که نه تنها در بین نخبگان، بلکه ادبیات «رفتن» تقریبا در بسیاری از جمعها به ویژه در میان دانشجویان، یک موضوع محوری است.
به هر روی هرچه باشد، موضوع سخن ما در این گزارش، خروج نخبگان است که معاون علمی، فناوری و اقتصاد دانشبنیان رئیسجمهور پنجشنبه گذشته درباره آن و از افزایش آماری آن صحبت کرده است: «نه میتوان از کنار آن گذشت و بگوییم چنین مسئلهای مطرح نیست و نه میتوان به آن دامن زد. خروج نخبگان از کشور وجود دارد و در سالهای اخیر نیز در برخی از حوزهها تا دوبرابر افزایش داشته است.»
اما نکتهای که در موضوع مهاجرت موجب نگرانی معاون علمی، فناوری و اقتصاد دانشبنیان رئیسجمهور شده، اصل مسئله مهاجرت نیست، بلکه آمار و آینده کشور در پی این مهاجرتهاست. او به دنیای اقتصاد این طور میگوید: «آنچه ما را نگران میکند و باید کنترل کنیم تعداد خروج نخبگان از کشور نیست، بلکه نرخ خروج است. اینکه چند نفر از کشور خارج شدند یک بحث است و بحث دیگر نگرانی برای آینده است که نرخ چقدر است. هوشمندی برای برنامهریزی آینده این است که ببینید نرخ چگونه است و از امروز برای آینده برنامهریزی کنیم.» دهقانی فیروزآبادی با انتقاد از عدم تخصیص نیمدرصد از بودجه عمومی کشور به صندوق نوآوری و شکوفایی، مهاجرت نخبگان را از تبعات عدم تخصیص بودجه به این صندوق دانسته است.
او به این مسئله هم اشاره کرده است: «از طرفی به دلیل کاهش جمعیت و دانشجو این فشار وجود دارد؛ بنابراین احساس این که کشورهای اطراف علاقهمند هستند که بچههای ما را جذب کنند و از طرفی نیروی انسانی ما در حال کاهش است و همه این مسائل با همدیگر حساسیت را بالا میبرد. یعنی دو مسئله وجود دارد. زمانی یک اتفاق میافتد و سالی ۱۰ درصد از نیروهای انسانی کشور را از دست میدهی و یک زمان شیبی را میبینی که اگر این شیب را کنترل نکنی ممکن است آینده آسیب ببیند و آن چیزی که در حال حاضر داریم همین است. هماکنون شیب خروج نخبگان از کشور را میبینیم و از الان احساس میکنیم که باید برای دو سال آینده برنامه جدی داشت.»
حال برای یافتن پاسخ این که چرا نخبگان از کشور مهاجرت میکنند و این مهاجرت هم در شیب تند خود قرار گرفته، بی شک نباید راه دوری رفت. چندی قبل محمد مقیمی رئیس دانشگاه تهران درباره این سوال گفت: «مهمترین علت این است که فرصتهای شغلی برایشان فراهم نشده است. نخبگان ما نسبت به کشورشان دغدغهمند هستند، ولی متاسفانه ما نتوانستیم زمینهای برای نگه داشتن نخبگان فراهم کنیم.» او این را هم بیان کرده بود که ایران در صدر کشورهایی است که دانشجویانش به کشورهای جهان اول سفر میکنند.
در همین زمینه، خبرگزاری دولتی ایرنا ماه قبل در گزارشی به همین موضوع پرداخته و نوشته است: «در پژوهشی با عنوان «بررسی عوامل اجتماعی اقتصادی موثر بر میزان گرایش نخبگان به مهاجرت خارج از کشور» اشاره شده که از جمله عوامل اقتصادی که در مهاجرت نخبگان تاثیر دارند عبارتاند از عدم تعادل هزینه و درآمد در ایران و وجود فسادهای مالی در کشور». همین موضوع را بابک نگاهداری رئیس مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی هم در نشست بررسی راهکارهای تدبیر مهاجرت نخبگان با تمرکز بر برنامه هفتم توسعه در این مرکز تصریح و در تشریح اصلیترین علل مهاجرت نخبگان بیان کرد: طبق پژوهشهای صورت گرفته و اظهارات نخبگان، عواملی، چون ناامیدی از اصلاح امور مدیریتی کشور، عدم شایستهسالاری در انتصاب مدیران، شاخصهای نامناسب اقتصادی، بیکاری و مشکلات معیشتی، احساس بیارزش بودن، فساد و تعارض منافع و عدم توازن امکانات و صنایع در کشور بیشترین سهم را در تصمیم نخبگان به مهاجرت داشتهاند.»
به هر آمار و پیمایشی درباره دلایل مراجعه کنیم، نقش «اقتصاد» و مسائل مرتبط با آن همچون شغل مناسب را در آن نمیتوانیم نادیده بگیریم. رهبر انقلاب نیز چهارشنبه گذشته در جمع نخبگان به همین موضوع اشاره کردند: ««امکان اشتغال» و «امکان تداوم مطالعات و تحقیقات» دو توقع نخبه از دستگاه مدیریت کشور است که باید این دو امکان برای آنها فراهم شود.» در عین حال بررسی آمارها و پیمایشها از جمله در یکی از این موارد که توسط مرکز افکارسنجی «کیو» انجام شد نشان میدهد که عوامل اقتصادی مهمترین انگیزه افراد برای مهاجرت به حساب میآید. به طوری که ۸۰ درصد از پاسخگویان در یک نظرسنجی دستیابی به موقعیت بهتر اقتصادی یا فرار از وضعیت بد اقتصادی را انگیزه اصلی خود برای مهاجرت بیان کردند.