به گزارش مجله خبری نگار، پژمان جمشیدی که ۴۶ ساله است، به تازگی در مصاحبهای گفته: «یک کمی کم دارم به خودم میرسم و کم به چیزهای مهمتر در زندگی ام فکر میکنم. به نظرم نه سینما اینقدر مهم بود و نه فوتبال. این نظر شخصی منه، خیلی چیزها دارم که هنوز بهش نرسیدم و بهش فکر نکردم و براش زمان نذاشتم، خیلی صادقانه بخوام بگم، اولیش خانواده و ازدواجه. من همیشه آرزوی داشتن بچه داشتم، چون من خیلی بچه دوست دارم...». آیا این احساس برای همه افراد مجرد در دهه چهارم و پنجم زندگیشان پیش خواهد آمد؟
سن ۴۰ تا ۶۰ سالگی در چرخه زندگی زمانی است که انسان دوست دارد نسل بعدی را پرورش دهد. انسان در این دوران سنی دوست دارد فرزندان و نوههایی داشته باشد تا به آنها محبت بورزد و نسل بعدی را پرورش دهد؛ بنابراین اگر فردی در دوران جوانی و قبل از ۴۰ سالگی به دوستداشتن و عشق در زندگی خود توجه نکند و در این سن نتواند تعادلی بین عشق و دوست داشتن و در ادامه آن ازدواج و سر و سامان گرفتن و کار و هدف و علایق شخصی برقرار کند، در ۴۰ سالگی به بعد احساس خلأ میکند و دچار بحران میشود. هرچقدر هم انسان موفقی باشد و به همه خواستهها و اهداف خود و پول و ثروت رسیده باشد، اگر به این بعد وجودی خود توجه نکند باز هم این بحران و این احساس خلأ به سراغش میآید. نمونه آن همین صحبتهای اخیر پژمان جمشیدی است.
اگر در سن جوانی هستید و میخواهید برای آیندهتان برنامهریزی کنید و تصورتان این است که ازدواج باعث تلف کردن وقت و دور شدن شما از اهدافتان میشود، باید بدانید که شما برای خود اهداف و ارزشها و علایقی دارید که دوست دارید هرطور شده به آنها برسید، پس همسری را انتخاب کنید که افکار و عقاید و آرزوهایی شبیه شما داشته باشد یا به آنها احترام بگذارد.
تصور نکنید همه چیز را میدانید و همیشه بهترینها را انتخاب میکنید. بالاخره هر انسانی خطا میکند و ممکن است مسیر اشتباهی را انتخاب کند، اما اگر ازدواج کنید و همسر و شریک زندگی برای خود داشته باشید در مسیر انتخاب و تصمیمگیری با کمک یکدیگر میتوانید بهتر عمل کنید، البته بهشرط آنکه شخصیت سالمی داشته باشید و پذیرای صحبت دیگران باشید. شما با متاهل شدن، تکیهگاهی دارید که میتوانید به او تکیه کنید و در لحظات خوشحالی و ناراحتی در کنار هم باشید و با یکدیگر مشکلات و ناراحتیها را بگذرانید یا خوشحالیتان را تقسیم کنید.
به درستی بنشینید و به آرزوها و اهداف و خواستههایتان فکر کنید. واقعا اگر روزی توانستید به همه آنها دست پیدا کنید؛ در مقابل تنها باشید و هیچ کسی را نداشته باشید که با یکدیگر این موفقیت و شادی را جشن بگیرید و از موفقیتهایتان لذت ببرید این احساس چقدر برایتان ارزشمند است. پس به زندگی تک بعدی نگاه نکنید و به همه جوانب و بخشهای وجودی و خواستهها و تمایلات قلبیتان توجه کنید.
منبع: خراسان