به گزارش مجله خبری نگار، سبک ارتباط درست و منطقی والدین با فرزندان نقش مهمی در تربیت کودکان دارد. سبک ارتباط والدین میتواند تغییرات زیادی در آینده فرزندان ایجاد کند. سبکهای فرزند پروری بر اساس نظم، ارتباط، محبت و نظارت به طور کلی به چهار دسته تقسیم میشوند که فقط یک مورد آن به عنوان سبک فزرند پروری مطلوب شناخته میشود.
سبکهای ارتباطی والدین با فرزندان شامل چهار دسته زیر میشود:
سبک فرزند پروری مستبدانه: کنترل بالا و محبت کم
سبک فرزند پروری سهل گیرانه: کنترل کم و محبتزیاد
سبک فرزند پروری طردکننده: کنترل کم و محبت کم
سبک فرزند پروری مقتدرانه: کنترل و محبت مطلوب
سبک ارتباطی والدین و فرزندان بر اساس سبکهای فرزند پروری شکل میگیرد، در رابطه مستبدانه، والدین نظارتی سخت و گسترده بر فرزندان دارند.
فرزند تحت مراقبت شدید والدین است و موظف است گزارش کامل فعالیتهای روزانه اش را به پدر و مادر بدهد. محبت به فرزندان در این خانوادهها کم است و شباهت زیادی به سازمان اجتماعی دارند که فرزندان به عنوان کارمند و والدین به عنوان رئیس شناخته میشوند.
در این نوع رابطه فرزندان به جای این که از روی محبت با والدین همراهی کنند از ترس والدین، از آنها اطاعت میکنند. آسیب اصلی این نوع رابطه، نافرمانی فرزندان زمانی است که توان تامین نیازهای خود را پیدا کنند، در این شرایط عدم اطاعت از والدین به یک رفتار همیشگی تبدیل خواهد شد.
مهمترین ویژگیهای رفتاری این نوع ارتباط عبارت است از:
• سبک انضباطی خشک و بدون توضیح و صحبت
• تنبیه زیاد
• آزادی محدود و ارتباط یک طرف از سوی والدین
• عدم توضیح قوانین
• مراقبت و حمایت کم از کودکان
• انتظارات بالا بدون انعطاف
برخی والدین تصور میکنند که باید صرفا به کودک محبت کرد و او را رها و آزاد گذاشت. یکی از اشتباهترین ارتباطها میان والدین و فرزندان، ارتباط فرزند سالارانه است. در این ارتباط فرزند به عنوان رئیس شناخته میشود و هر کاری دوست دارد انجام میدهد. والدین به جای ایفای نقش به عنوان دوست فرزندشان رفتار میکنند و دخالت کمتری در کارهای او دارند مگر این که مشکل جدی پیش آمده باشد.
والدینی بسیار بخشنده هستند و از هر چیزی زود میگذرند و به جای برخورد با اشتباهات کودک از اصطلاحی مانند، بچه است دیگر، استفاده میکنند.
عدم نظارت از سوی والدین باعث میشود فرزند هر کاری که بخواهد انجام دهد و ترسی از عواقب کارش نداشته باشد. والدین در این ارتباط از تشویق و تنبیه استفاده نمیکنند و در برابر سود و زیاد خود، همه سود و منفعت را تقدیم فرزندشان میکنند.
این والدین به دلیل دلسوزی تنبیهی برای پیامدهای رفتار کودکشان در نظر نمیگیرند یا به درستی آنها را اجرا نمیکنند و با اصرار و خواهش کودک، امتیازی که از او گرفته اند را به سرعت به او بر میگردانند یا محدودیت ایجاد شده را بر میدارند.
فرزندی که اینگونه رشد میکند توقع دارد که در جامعه هم همینطور با او برخورد شود و بدون نظارت و کنترل، فقط به او پاداش داده شود و امکان رسیدن به آیندهای درخشان در این افراد کاهش پیدا میکند.
مهمترین ویژگیهای سبک ارتباطی سهل گیرانه و فرزند سالارانه عبارتند از:
• قوانینی ندارند یا قانونهای خیلی کم و سبکی دارند.
• والدین میگذارند کودک خودش تصمیم بگیرد و تجربه کند.
• والدین گرم و مراقبت کننده هستند.
• انتظاری از کودک ندارند یا انتظارات در حداقل ممکن است.
در این سبک بین والدین و فرزندان ارتباطی وجود ندارد، نه محبتی به فرزند میشود و نه نظارتی بر او وجود دارد. به عبارتی خیلی کاری به کودکشان ندارند و زمان کمی با او میگذرانند و اطلاع کمی از وضعیت کودکشان دارند. در این سبک ارتباطی، والدین فقط وظیفه تامین نیازهای اولیه فرزندان را انجام میدهند و خانه مکانی فیزیکی برای استراحت شبانه اعضای خانواده است.
کودکان در این خانواده نه هدایتی میگیرند نه توجهی نصیبشان میشود. والدین طرد کننده انتظار دارند که کودک خودش بزرگ شوند. این نوع ارتباط ناشی از سبک تربیتی طرد کننده است که زمینه ساز بروز فرزندان بزهکار و ضد اجتماعی میشود که اعتماد به نفس بسیار پایینی دارند. فرزندان در این نوع ارتباط خودشان را به هیچ قانونی، مقید نمیدانند و هر کاری که بخواهند انجام میدهند.
این افراد محبت کردن به دیگران را نمیآموزند، بی عاطفگی در این افراد نهادینه شده و به دلیل کمبود عاطفه امکان بروز هر رفتار نابهنجاری در آنها وجود دارد و نمیتوانند در اینده شریک زندگی خوبی باشند.
مهمترین ویژگیهای سبک ارتباطی طرد کننده عبارت است از:
• تربیت مشخصی وجود ندارد
• والدین بدون اموزش، آگاهی یا مراقبت اجازه میدهند کودکان هر کاری انجام دهند.
• ارتباط محدود است.
• والدین مراقبت و انتظارات کمی نسبت به فرزندان دارند.
• ممکن است والدین دچار افسردگی یا اعتیاد باشند.
این سبک ارتباطی بهترین سبک ارتباطی والدین و فرزندان محسوب میشود. والدین رفتارهای معتدل تری دارند و محبت معتدلی بین والدین با فرزندان برقرار است و فرزند والدینش را محرم اسرار خود میداند. والدین تلاش زیادی برای حفظ رابطه مثبت با کودکشان میکنند.
برای تربیت کودک، قانون وضع میکنند و پیامدهای عدم رعایت آن را اجرا میکنند.
از آنجا که ریشه و اساس این رابطه محبت است، فرزندان نظارت والدین را پذیرفته اند.
در ارتباط مقتدرانه، به احساسات کودک توجه میشود، ولی در نهایت والدین مسئولیت دارند.
والدین وقت و انرژی زیادی را صرف جلوگیری از بروز مشکلات رفتاری میکنند و از استراتژیهای مثبت برای تربیت استفاده میکنند.
دلایل قوانین را برای کودک توضیح میدهند و برای بهبود رفتار کودک از پاداش و تشویق استفاده میکنند.
مهمترین ویژگیهای سبک ارتباطی مقتدرانه عبارت است از:
• قوانین مشخصی که دلایل آنها توضیح داده میشود.
• تناسب ارتباط با سن تربیت و درک کودک
• برخورداری کودک از حمایت والدین
• انتظارات و اهداف بالا و روشن
• برقراری آزادی با مفهومی منطقی
سبکهای ارتباطی والدین و فرزندان میتواند تاثیر متفاوتی بر شکل دهی شخصیت کودک و آینده او داشته باشد.
سبک مستبدانه: کودکان به دلیل ترس از تنبیه و سرزنش از والدینشان اطاعت میکنند. نظرات کودکان معمولا بی ارزش شمرده میشوند و فرزندان در خطر کمبود عزت نفس و خود کم بینی قراردارند و ممکن است در آینده در محل مسائل منطقی مشکل داشته باشند و واکنش هایشان هیجانی و پرخاشگر میشود. کودکان برای دوری از تنبیه به دروغ و پنهان کاری روی میآورند.
سبک ارتباطی سهل گیرانه: کودکان قانونمند و با اقتدار بزرگ نشده اند و ممکن است عزت نفسشان کاهش پیدا کند و در کنترل هیجانات دچار مشکل شوند. مشکلاتی مثل افت تحصیلی، فرار از مدرسه و اضافه وزن در این گروه دیده میشود.
سبک ارتباطی طرد کننده: این سبک ارتباطی میتواند از دیگر روشها آسیب رسانتر باشد و تاثیر طولانی مدتی بر سلامت روان کودکان بگذارد. کودکان در این خانوادهها با مشکلات حرمت نفس و خودارزشمندی روبرو میشوند و معمولا عملکرد تحصیلی ضعیفی دارند. مشکلات رفتاری بیشتر و شادکامی کمتری را تجربه میکنند. افسردگی، شخصیت اجتنابی و اعتماد به نفس پایین را به احتمال زیاد تجربه میکنند.
سبک ارتباطی مقتدرانه: سبک ارتباطی مقتدرانه والدین با فرزندان تاثیر زیادی بر سلامت روان و رشد عاطفی و روانی کودک دارد. فرزندان این خانوادهها معمولا تبدیل به بزرگسالانی مسئول و مستقل میشوند که در بیان احساسات و نظراتشان آزادانه عمل میکنند. شادی و موفقیت در زندگی این کودکان بیشتر دیده میشود و به دلیل کسب مهارت تصمیم گیری میتوانند در ارزیابی ریسک انتخابهایشان بهتر عمل کرده و زندگی موفق تری را تجربه کنند.
تا حد امکان شنونده خوبی برای احساسات باشید و به نیازهای اولیه و اساسی کودک توجه کنید.
به جای سرزنش و تنبیه سعی کنید بیشتر از پاداش و تشویق استفاده کنید.
قوانین صریح بگذارید و دلایل آن را توضیح دهید.
برای پیامدهای نقض قوانین، تنبیه مشخصی داشته باشید و حتما آن را اجرا کنید. اجرا نکردن قوانین باعث میشود کودک روی حرفتان حساب نکند.
زمانی را برای تعامل مصبت و بازی کردن با کودکتان اختصاص دهید.
نوازش، بغل کردن، لبخند زدن و نگاه چشمی با فرزندتان را بیشتر کنید.
در بحثهای کودک شرکت کنید و از او بخواهید نظراتش را بیان کند.
در مورد مشکلات پیش آمده قبل از تصمیم گیری با کودک صحبت کنید و دلایلش را بپرسید.
منبع:اینفو