کد مطلب: ۳۸۳۱۱۲
|
|
۱۲ دی ۱۴۰۱ - ۰۲:۳۱

زمانه «بندیکت»؛ عصری توأم با افسوس

زمانه «بندیکت»؛ عصری توأم با افسوس
از تأکید بر اصول بنیادین کاتولیسیسم تا تخلف‌های اخلاقی در واتیکان

به گزارش مجله خبری نگار/ایران: به نقل از سی ان ان، پاپ بندیکت شانزدهم که شنبه این هفته در ۹۵ سالگی بدرود حیات گفت، به مدت بیش از یک ربع قرن در کلیسای کاتولیک انجام وظیفه و از سال ۲۰۰۵ کلیسای کاتولیک را رهبری و براجرای آیین آن نظارت کرد، اما استعفای او از سمت خود در سال ۲۰۱۳ جهان را غافلگیر ساخت.

«پاپ»‌ها معمولاً استعفا نمی‌دهند و تا قبل از مرگ رهبری کلیسای کاتولیک را رها نمی‌کنند. پیش از بندیکت، آخرین پاپی که از سمت خود کناره گرفته بود، گریگوری هشتم بود که وقتی در سال ۱۴۱۵ میلادی (بیش از ۶۰۰ سال پیش) از هدایت کاتولیک‌ها کناره‌گیری کرد، متذکر شد این کار را اجباراً و به این سبب انجام داده که نتوانسته ستیزه‌های داخلی به وجود آمده در کلیسای کاتولیک را حل و فصل کند.

عزلت‌نشینی به جای مردم‌گرایی

پاپ بندیکت که در عصر بین دوپاپ دیگر با نام «ژان پل دوم» و «فرانسیس» هدایت کاتولیک‌ها را دردست داشت برخلاف این دوپاپ که دارای قدرت کاریزما، محبوب و مردم‌گرا بودند، عزلت نشینی را دوست داشت. او آرام و کم حرف بود و کاتولیسیسم را با نگاه سنتی آن ارجح می‌شمرد و به جای حضور در میان مردم، ترجیح می‌داد با نظریه پردازان مذهب مسیحیت همچون خودش نشست و مصاحبت داشته باشد. او تأکید می‌کرد، کاتولیک‌ها باید محکم و تابع اصول باشند و به جای عظیم‌تر ساختن کلیسای کاتولیک، باید آن را کوچک‌تر و خالص‌تر کرد. در همین راستا، وی در زمان استعفایش که ۱۰ سال پیش تحقق یافت، گفت پیرتر از آن است که بتواند مسائل روزمره و پرزحمت کلیسای کاتولیک را مدیریت کند و سنن و مرام‌های آن را محفوظ نگه دارد.

با این حال نمی‌توان ناملایمات دیگری را که در زمان زمامداری پاپ بندیکت درکلیسای کاتولیک روی داد، در ناامید شدن وی بی‌تأثیر دانست. سرآمد آن‌ها مسأله افشای تعرض‌های جنسی دراین کلیسا و در سطح برخی کشیش‌های آن بود. این ضایعه اخلاقی که طی سال ۲۰۲۲ ابعاد آن مشخص‌تر شد، در آن زمان تبدیل به دردسر عظیمی برای بندیکت شد. البته خود بندیکت نیز در زمانی که به عنوان پاپ در کلیسای کاتولیک حضور داشت، هرگز وقوع چنین ناهنجاری‌هایی را انکار نکرد و حتی در یک مورد اعتراف کرد، از ۱۹۷۷ تا ۱۹۸۲ که اسقف نخست کلیسای مونیخ در آلمان بود، پی به اقدامات غیراخلاقی برخی کشیش‌ها در مورد کودکان برده بود، اما موفق به جلوگیری از این اقدامات نشده بود.

در ارتش هیتلر، اما مخالف با نازی‌ها

پاپ بندیکت با نام واقعی یوزف راتزینگر درایالت باواریای آلمان که مونیخ مرکز آن است، به دنیا آمد و همان جا رشد کرد. او در ایام جوانی که مصادف با اوجگیری آدلف هیتلر و جولان حزب او (حزب نازی) در آلمان بود، به ارتش هم پیوست تا خدمت سربازی‌اش را پشت سر بگذارد، اما این کار را به اکراه انجام داد، زیرا اقدامات نازی‌ها و به راه انداختن جنگ جهانی دوم توسط آن‌ها را محکوم می‌کرد و پدرش هم که یک مأمور پلیس بود، با نازی‌ها میانه‌ای نداشت.

این اندیشه‌ها و مقدمات راتزینگر را به سوی عبودیت در آیین مسیحیت سوق داد. او از سال ۱۹۴۵ که زمان پایان جنگ جهانی دوم بود، وارد صومعه شد و به سرعت با فراگیری علوم دینی، در کلیسا ارتقای درجه یافت و دیری نپایید که به عنوان یک نظریه پرداز کلاسیک کاتولیسیسم شناخته شد. او در سال ۱۹۷۷ به مقام اسقف ارشد کلیسای مونیخ منصوب شد و آن چنان جلب توجه کرد که پاپ وقت (پاپ پل پنجم) او را به درجه کاردینالی مفتخر ساخت.

راتزینگر از ۱۹۸۱ تا ۲۰۰۵ پست مهم ریاست کمیته تألیف دکترین اعتقادات در مسیحیت را در واتیکان برعهده داشت. وظیفه این کمیته مصون نگه داشتن آیین کاتولیک از هرگونه حرکت رویزیونیستی (تجدید نظرخواهی) بود که برخی مقلدان مسیحیت می‌خواستند در دل آیین‌های سنتی کاتولیک ایجاد کنند. دیوید گیبسون، نویسنده کتاب بیوگرافی پاپ بندیکت با عنوان «حکومت بندیکت»، در اهمیت فراوان دوران ریاست بندیکت برکمیته مذکور می‌گوید: «حضور و خدمات راتزینگر طی ۲۴ سالی که آن کمیته را سازماندهی می‌کرد، بسیار مهمتر و تأثیرگذارتر از خدماتی بود که او در کل دوران تصدی عنوان پاپ انجام داد.»

چه سود از آن تلاش‌ها؟

با این حال دوران پاپی «بندیکت»، همراه شد با انتقاد‌های فراوان از موضعگیری‌های وی در خصوص برخی مسائل. در حالی که در عصر مدرن تلاش‌ها معطوف همزیستی اسلام و مسیحیت در کنار یکدیگر بود، سخنرانی سال ۲۰۰۶ پاپ بندیکت در دانشگاه رگنسبورگ آلمان باعث آغاز اختلافاتی کم سابقه بین کلیسای کاتولیک و مسلمانان شد. او در این اظهارات به نقل از یک امپراتور مسیحی روم در قرن چهاردهم که گفته شده از منتقدان دین اسلام بوده است، سخنانی را نقل کرد و اسلام را دینی خشن توصیف کرد که تنها با زبان شمشیر سخن می‌گوید. این سخنان انتقاد‌های وسیع و گسترده‌ای را علیه وی به طور خاص در خاومیانه و البته در سراسر جهان و هرکجا که مسلمانی زندگی می‌کند، برانگیخت. طوری که مجسمه‌های او را در بصره و پس از آن سایر شهر‌های مسلمان در جهان به آتش کشیدند. بندیکت اندکی بعد پس از مواجه شدن با خشم سراسری مسلمانان از سخنانی که گفته بود، عذرخواهی کرد و گفت بابت واکنش‌هایی که سخنان وی برانگیخته، متأسف است. کلیسای کاتولیک نیز مدعی شد، از سخنان پاپ سوء تعبیر شده است. در حالی که او خواهان احترام و گفت‌و‌گوی ادیان و از جمله اسلام است.

بندیکت در ایامی که به عنوان پاپ در واتیکان حضور داشت، بجز این با مسائل مربوط به تخلف‌های اخلاقی برخی کشیش‌های مستقر در واتیکان و سوء‌استفاده‌های جنسی آن‌ها از کودکان به طور کم و بیش عجین شد. او سه سال پیش از پاپ شدن، ازپاپ وقت (ژان پل دوم) خواسته بود پرونده‌های مربوط به تعرض جنسی کشیش‌ها به نوجوانان را به دفتر کار وی در واتیکان و به واقع به همان «کمیته تألیف دکترین اعتقادات در مسیحیت» ارجاع کند تا او به جای برخورد چکشی با کشیش‌های خاطی با آن‌ها برخوردی تأدیبی و با هدف بازپروری داشته باشد و بعد از توبه آن‌ها به گونه‌ای تازه و با مسئولیت‌هایی بسیار محدودتر مجدداً از آن‌ها استفاده شود. اما تلاش‌های او نه در آن موقع جواب داد و نه در زمانی که مرد اول واتیکان بود، توانست کشیش‌های خاطی را تأدیب کند.

رواج رسوایی‌های جنسی در آن عصر به گونه‌ای افزایش یافت که ۸۵۰ کشیش به کلی خلع مقام شده و شمار کشیش‌هایی که تخلف‌های اخلاقی شان کمتر تشخیص داده شد و به تبع آن مجازات‌های سبک‌تری برایشان به اجرا درآمد به رقم ۲۶۰۰ رسید. پاپ بندیکت درسال ۲۰۰۸ رسماً اعتراف کرد که واتیکان به خاطر این رسوایی‌های گسترده احساس شرم می‌کند، اما هر کوششی را برای رفع این رسوایی انجام داده است.

این ادعایی بود که بیل داناهو مقام ارشد اتحادیه کاتولیک‌های امریکا هم برآن مهرتأیید زد، اما چه می‌شود که واقعیات تلخ این ماجرا و عدم مدیریت مؤثر این سوء رفتار‌های جنسی و فقدان کارایی عملیاتی در سطوح مختلف واتیکان به دوران طولانی حضور بندیکت در مقام پاپ رنگی از ناکامی زد و آن را به عصری همراه با افسوس تبدیل کرد.

دانیل برک و هادا مسیا، گزارشگران «سی ان ان»

برچسب ها: پاپ
ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر