به گزارش مجله خبری نگار/اسکناس: میگویند آب ریخته، جمع شدنی نیست. حالا حکایت بازگشت اعتماد از دست رفته سهامداران به بورس هم، مصداق همین ضرب المثل شده است؛ پس از آوار شدن بورس بر سر مردم در سال گذشته، چشم امید مال باختگان این بازار به وعدههای دولت جدید بود. وعدههایی که با گذشتن یک سال از آغاز به کار دولت سیزدهم؛ نه تنها محقق نشدهاند بلکه شاهد عقبنشینیهای پی در پی شاخص کل بورس و شاخص کل فرابورس و ادامه داستان تلخ از دست رفتن سرمایههای مردم در این بازار هستیم؛ موضوعی که نشان دهنده ترس مردم از بازار سرمایه و از بین رفتن اعتماد آنها به بورس است.
در سالهای اخیر بورس ایران با چالشهای زیادی ازجمله تغییرات مکرر قوانین و مقررات، نوسانهای شدید و مشکلات نقدینگی روبهرو بوده است. در این میان برخی از مردم با ورود به بورس در زمان نامناسب و بادانش ناکافی، دچار ضرر و زیان شدند و در حالحاضر عوام متضرر، اعتماد و دید مثبت خود را نسبت به بورس ازدستدادهاند. اما سال ۱۳۹۹ برای سهامداران، سیاهی مطلق بود. زیرا آنها برای حفظ ارزش پول خود از تورم و با اعتماد به دعوت مسئولان، سرمایههای خود را به بازار سرمایه سپردند، اما نه تنها سودی عایدشان نشد بلکه بعضا اصل سرمایه خود را هم از دست دادند. حال بازار سرمایه برای رسیدن به وضعیت پایدار نیازمند حل مشکلات اساسی است. به عقیده معاون خدمات مالی شرکت تامین سرمایه امید ازجمله چالشهایی که طی سالهای اخیر شرکتهای بورسی با آن روبهرو بودهاند، تصمیم یا اظهارنظرهای غیرکارشناسی و مغایر با منافع سرمایهگذاران وهمچنین بهرهبرداری سیاسی از این بازار بوده است.
اقتصاددانان و کارشناسان خبره اقتصادی ایران و جهان اذعان دارند، بازار سرمایه میتواند محرک و رگولاتور اقتصاد یک جامعه باشد. چرا که میتواند سرمایههای خرد را در راستای یک یا چند هدف مشخص در مکان گرد هم آورد. همه میدانند که رگولاتوری قویتر و کارآمدتر از بورس وجود ندارد. چون میتواند قیمت را به قیمت واقعی نزدیک کند و اتفاقا کارشناس کنترل کیفی مطلوبی است و کسی حاضر نیست در سهام شرکتی که محصولات بی کیفیت تولید میکند سرمایهگذاری کند. در اوصاف و نقاط مثبت بورس همه واقف هستند، اما بیاعتمادی به این بازار به زبان ساده یعنی افزایش بیدلیل قیمت یک یا چند محصول خصوصا خودرو و مواد غذایی، یعنی شکلگیری بازارهای رقیب و مخرب اقتصاد، یعنی افزایش دلالی و واسطهگری، یعنی احتکار مواد غذایی، یعنی کالای کشاورز را پایینتر از قیمت واقعی خریداری کردن و چند برابر به مصرف کننده به فروش رساندن و نهایتا یعنی همین اوضاع کنونی اقتصاد.
در شرایط حاضر، برخی از کارشناسان حوزه بورس در مقابل این پرسش که چطور میشود اعتماد را به بازار برگرداند، پاسخشان سکوت است، اما هنوز هم هستند افرادی که معتقدند در همین شرایط هم میتوان با اقداماتی، اعتماد که جای خود دارد، امید را هم به بورس بازگرداند. حمایت اصولی از بازار، پایاندادن به اعمال سلیقهها و تصمیمات متعدد، عدمدخالتهای دستوری، پرهیز از اظهارنظرهایی که فضای بازار سهام را ملتهب میکند و حذف محدودیتهای معاملاتی از جمله موضوعاتی است که به اعتقاد برخی کارشناسان میتواند شروعی برای بازگشت اعتماد به بورس باشد.
در شرایط فعلی حقوقیهای بزرگ در بازار سرمایه که اتفاقا بخشی از بازار هستند، غیرفعال رفتار میکنند. مفهوم غیرفعال رفتارکردن این بخش از بازار، این است که به افراد حقیقی این خط دهی داده میشود که سهامداران عمده برنامهای برای حمایت از سهمهایشان ندارند یا تمایل آنها این است که در ادامه همین سبک و سیاق حرکت کنند. نکته دیگر در اشاره به این موضوع این است که هنوز مدیران هلدینگهای بزرگ به واسطه تغییر دولت، یا تغییر نکرده اند یا اگر تغییر کرده اند، نسبت به شرکتهایی که مسوولیت اجرایی آنها را به عهده گرفته اند، وارد مرحله اجرایی قویای نشده اند و در نتیجه در این پروسه جابه جایی هلدینگهای بزرگ در بازار غیرفعال هستند. نکته بعدی، بحث حمایت سازمان و نهادهای نظارتی بر بازار سرمایه است؛ سختگیریهایی که نهاد ناظر دارد، باعث شده است که سرمایه گذاران تا حدودی دست بهعصا حرکت کنند.
همچنین بحثهایی که هرازگاهی در رسانهها درباره بگیر و ببند مطرح میشود، به ایجاد فضای ملتهب و افزایش موج بی اعتمادی در بازار سرمایه دامن میزند. مساله دیگر این است که بخشی از بازار سرمایه ما، متاثر از بودجه کشور است، اما هنوز صدای واحدی در این حوزه از مسوولان نشنیده ایم که این مساله خودش باعث شده است که ریسک بازار افزایش پیدا کند. البته که نه فقط در بازار سرمایه بلکه در تمام حوزههای مختلف نتیجه شنیدهنشدن صدای واحد را میتوان دید، چراکه این موضوع ناخودآگاه باعث شده است که بازار سرمایه و سهامداران احساس ریسک کنند و دستبهعصا جلو بروند.
سیدابراهیم رئیسی، رئیس دولت سیزدهم از همان زمانی که به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری معرفی شد، از وعدهها و تصمیمات خود درمورد بازار سرمایه سخن گفت. او درمورد وضعیت بازار سرمایه گفته بود از وضعیت بورس متاثر بودم، اما بعد از دیدار با برخی سهام داران متاثرتر شدم که چرا دعوت عمومی برای رفتن به بورس همراه با اقداماتی نیست؟ طبیعتا، چون این دعوت مدیریت نشده بود مشکلات جدی برای مردم ایجاد کرده است. خصوصا سهامداران خرد. راهکار چیست؟ راهکار این است که اولا نظارتهای درون سازمانی بورس فعال شود. دوم اینکه حتما باید صندوق توسعه و تثبیت برای جلوگیری از تکانهها در سهام مردم فعال شود.
حتما باید برای پوشش دادن به مخاطرات، مخصوصا برای سهامداران خرد ساز و کاری ایجاد شود که بتواند مخاطرات راپوشش دهد. حتما دولت باید ساز و کاری فراهم کند که سهام این عزیزان از خطر نجات دهد. او تاکید کرده بود که بورس نباید محلی برای تامین کسری بودجه یا قلکی برای این موضوع باشد. بورس قلکی برای رفع مشکلات دولت نیست. در همه دنیا هم بانک هم بورس دو محل تامین سرمایه برای تولید هستند.
یعنی باید بورس محل تامین سرمایه تولید باشد و اگر اینطور باشد مردم دیگر دچار مشکل نخواهند شد. مجید عشقی، رییس سازمان بورس و اوراق بهادار نیز بهتازگی در گفتگو با ایرنا، با بیان اینکه بیاعتمادی به بورس میراث دولت قبل است و بازار از آن رنج میبرد، گفت: بار دیگر اعتماد از دست رفته به بورس باز میگردد و بازار سهام میتواند به جایگاه اصلی خود دست یابد. او ضمن ارزیابی روند این روزهای معاملات بازار سهام به راههای بهبود وضعیت این بازار اشاره کرد و افزود: در وضعیت فعلی یکی از مسائل مهم که میتواند کمککننده به تغییر مسیر بازار باشد، فراهم شدن امکان افزایش ارزش معاملات بازار است. وی به انتقادات صورت گرفته نسبت به نقش دولت در راستای افت شاخص بورس تاکید کرد و اظهار داشت: بازار سرمایه فقط متاثر از متغیری مانند دولت نیست، بلکه متغیرهای فراوانی مانند بازارهای جهانی، نقدینگی، رکود اقتصاد جهان، وضعیت صنایع داخلی، قیمت نهادهها، بازارهای رقیب، جنگ روسیه و... بر معاملات این بازار تاثیر گذارند؛ بنابراین نمیتوان دولت را عامل اصلی ایجاد چنین روندی در بازار عنوان کرد.
از جمله چالشهایی که طی سالهای اخیر شرکتهای بورسی با آن روبهرو بودهاند میتوان به برخی تصمیم یا اظهارنظرهای غیرکارشناسی و مغایر با منافع سرمایهگذاران و همچنین بهرهبرداری سیاسی از این بازار اشاره کرد. ذات بازار سرمایه با ریسک همراه است و افتوخیز شاخص کاملا طبیعی است، اما موضوع اصلی این است که کدام ریسک (سیستماتیک یا غیرسیستماتیک) در این بازار عمل میکند. نگاه کوتاهمدت و نوسانی نسبت به سرمایهگذاری در این بازار یکی دیگر از این چالشها است.
جبار کوچکینژاد عضو کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجلس، معتقد است ابهام در برخی متغیرهای کلان اقتصادی و سیاست قیمتگذاری دستوری و از بین بردن برخی اعتمادهای سرمایهگذاران نیز ازجمله چالشهای فعلی بازار سرمایه است که تصمیمگیری را با مشکل روبهرو کرده است. در حالحاضر بازگرداندن اعتماد عمومی نسبت به بازار سرمایه، ترویج نگاه کارشناسی و حرفهای و توسعه نگاه بلندمدت به این بازار مساله بسیار کلیدی و حساسی بهشمار میآید که شامل همه ارکان تصمیمگیر و تاثیرگذار ازجمله شورای عالی بورس، سازمان بورس و اوراق بهادار بهعنوان نهاد ناظر و... میشود. قوانین نظارتی باید بهصورت شدیدتری نسبت به تخلفات صورت گرفته و تضییع حقوق سهامداران تصویب و اجرا شوند.
تقویت بازار و برگرداندن اعتماد دوباره مردم نیازمند تقویت بازار است به طوریکه میتوان با اجرای بسیاری از طرحهای در دست اجرا، شاهد رشد و توسعه بازار بود. او همچنین میگوید که در دولت جدید، اعتماد مردم به بازار بیش از گذشته ارتقا مییابد و ما شاهد رونق بیشتری در این بازار خواهیم بود، با وجود این؛ رونق بازار سهام و سرمایه، در فضای غیر شفاف رقم نمیخورد بنابراین به منظور جلب و جذب سرمایهگذاران، باید بستر اعتماد به کمک شفافیت برای مردم و افکار عمومی گسترش یابد.