به گزارش مجله خبری نگار، «ایال ابدال» نویسنده و پژوهشگر مغربی در مقالهای تلاش کرد به نبرد روایتها میان ایران و رژیم صهیونیستی پس از جنگ ۱۲ روزه بپردازد؛ او به طور ویژه به روایت صهیونیستها پرداخت و نوشت که تحت شعاع جنگ غزه و جنایات رژیم اشغالگر در جهان، اکنون روایت صهیونیستها هیچ خریداری در افکار عمومی جهان ندارد.
در این مقاله آمده است که جنگ میان ایران و رژیم صهیونیستی در روز سهشنبه ۲۴ ژوئن ۲۰۲۵، پس از اعلام آتشبس عملاً متوقف شد. به گفته أبدال، این تصمیم ساعاتی پس از حمله هوایی گسترده آمریکا به مهمترین تأسیسات هستهای ایران، از جمله نطنز، فردو و اصفهان اتخاذ شد؛ حملاتی که واشنگتن مدعی است خسارات گستردهای به همراه داشتهاند. در واکنش، ایران نیز پس از اطلاع قبلی به قطر، پایگاه العدید در خاک قطر را هدف قرار داد.
أبدال میافزاید که هنوز نمیتوان نتیجهای قطعی از این جنگ نیابتی گرفت؛ او نوشت: «چرا که هر دو طرف خسارات سنگینی متحمل شدهاند و نمیتوان بهروشنی از پیروز یا شکستخورده سخن گفت».
او مینویسد: «این نبرد نظامی، هم پیروزی و هم شکست را برای هر دو طرف رقم زد. اسرائیل اگرچه برخی دستاوردهای نظامی بهدست آورد، اما متحمل شکستهای سیاسی، راهبردی و نظامی عمیقی شد، بهویژه در حوزه دفاعی.»
این نویسنده مغربی در ادامه میگوید: «وضعیت ایران نیز مشابه است، با این تفاوت که کفه به نفع تهران سنگینی میکند. ایران با وجود از دست دادن فرماندهان ارشد و دانشمندان هستهای برجسته، توانست در برابر یک ائتلاف کامل غربی مقاومت کند؛ ائتلافی که نه تنها اسرائیل را به تسلیحات و اطلاعات مجهز کرده بود، بلکه از آن در سطح دیپلماتیک و در مجامع بینالمللی نیز حمایت میکرد.»
ایال أبدال معتقد است: «ایران توانست ضعف ساختاری ارتش اسرائیل و سامانههای پدافندی آن را افشا کرده و افسانه ارتش شکستناپذیر اسرائیل را فرو بریزد. این، بهخودی خود یک پیروزی نمادین بزرگ بود که گفتمان عربی ـ اسلامی مقاومت را تقویت و روایت ضدصهیونیستی را تحکیم کرد.»
این پژوهشگر در بخش دیگری از تحلیل خود هشدار میدهد که مرحله آینده این درگیری، به نبرد روایتها تبدیل خواهد شد.
به گفته او، «در یکسو، روایتی از مقاومت، ایستادگی و مخالفت با استعمار و اشغالگری شکل گرفته و در سوی دیگر، غرب همچنان با روایتهای آراسته از صلح جهانی، تمدن و انسانگرایی در تلاش برای توجیه سیاستهای خود است. اما پیروزی نهایی، از آنِ روایتی است که بتواند در وجدان جهانی، دست بالا را پیدا کند.»
أبدال، با بهرهگیری از رهیافتهای فرهنگی و پسااستعماری، تأکید میکند که سرنوشت این روایتها بیش از آنکه وابسته به عوامل بیرونی باشد، به تحولات و پویاییهای درونی بستگی دارد.
او در اینباره مینویسد: «در شرایطی که صدای یهودیان منتقد اسرائیل، رسا و گسترده شده، باید پرسید که سرنوشت روایت صهیونیستی چه خواهد شد؟ جریانی که از نکبت ۱۹۴۸ آغاز شد، امروز پس از طوفان الأقصی در ۷ اکتبر ۲۰۲۳، به جنبشی جهانی تبدیل شده است».
أبدال با اشاره به کشتار، تخریب و نسلکشی در غزه میگوید: «وجدان جهانی بیدار شده و اکنون بسیاری از یهودیان مترقی باور دارند که جنگ اسرائیل علیه ایران، بخشی از همان پروژه توسعهطلبانه صهیونیسم جهانی است؛ پروژهای که بزرگترین قربانی آن، خود ملت یهود است. دولتی که بهخاطر منافع شخصی نتانیاهو، وعدههای دروغین سرزمین موعود و رؤیاهای نژادپرستانه استعماری، یهودیان و فلسطینیان را به قربانگاه برده است».
او در بخش دیگری از تحلیلش، به فهرستی از روشنفکران یهودی ضدصهیونیست اشاره میکند و مینویسد: «آلبرت اینشتین، هانا آرنت، زیگموند فروید، نوآم چامسکی، ایلان پاپه، نورمن فینکلشتاین، ریچارد فالک، یشعیاهو لیبوویتس، موشه ماخوفر، المر برگر، مارک الیس، یعقوب کوهن و دهها شخصیت دیگر، سالها است که در نقد صهیونیسم و اسرائیل نظامیگرا قلم زدهاند. این صداها اکنون بلندتر از همیشه شنیده میشوند و نظام موجود را زیر سؤال بردهاند».
به گفته أبدال، «این جریان روشنفکری یهودی، نه تنها با پروژههای استعماری صهیونیستی مخالف است، بلکه مدافع صلح، همزیستی و عدالت جهانی است. آنها با افشای دروغهای اسرائیل، در حال ساختن روایتی بدیلاند.»
او در ادامه به تحول فکری «پیتر بینارت» اشاره میکند و یادآور میشود: «بینارت، تحلیلگر یهودی که پیشتر مدافع اسرائیل بود، پس از سفر به کرانه باختری و مشاهده شرایط وحشتناک زندگی فلسطینیان، دچار دگرگونی فکری شد. او اخیراً در کتابی با عنوان" یهودی بودن پس از ویرانی غز"ه، بهصراحت علیه روایت صهیونیستی شورش کرده و خواهان بازنگری اخلاقی شده است».
أبدال در پایان تحلیلش به سخنان نورمن فینکلشتاین در نشست دانشگاه پرینستون اشاره میکند. او مینویسد: «فینکلشتاین تأکید کرده که اسرائیل برای نخستینبار از زمان تأسیس خود، با بحران وجودی مواجه شده است؛ کشوری که همه درها را بسته، و امید به همزیستی با جهان عرب و اسلام را از بین برده است.»
الجزیره به نقل از أبدال نتیجهگیری میکند که آینده این نبرد، نه در میدان جنگ، بلکه در عرصه روایت و اخلاق رقم خواهد خورد؛ جایی که شاید برای نخستینبار، روایت مقاومت، بر روایت اشغالگری و صهیونیسم غلبه یابد.