به گزارش مجله خبری نگار،پس از گذشت یک هفته از آغاز جنگ تحمیلی، در حالیکه دو لشکر مجهز ارتش عراق با نفوذ در عمق خاک ایران به رودخانه کرخه رسیده بودند و هر لحظه احتمال عبور آنها از این رودخانه و تصرف راهآهن و جاده اندیمشک ـ اهواز و قطع راههای مواصلاتی، استان خوزستان را تهدید میکرد. اگرچه نیروهای مردمی، رزمندگان سپاهی و باقیمانده عناصر «تیپ ۲ زرهی لشکر ۹۲ اهواز» در حوالی پل نادری موضع گرفته، برای جلوگیری از نفوذ دشمن از این محور در تلاش بودند، اما منطقهای خالی از مدافعان بین پل نادری تا شهر شوش با عرضی حدود ۴۰ کیلومتر، تهدیدی جدی محسوب میشد.
علاوه بر این، در جنوب شوش تا ۴۰ کیلومتری شمال اهواز نیز منطقه خالی دیگری بود که دشمن از تمامی نقاط این مناطق میتوانست از کرخه عبور کند و خود را به جاده اندیمشک ـ اهواز برساند. وجود این تهدیدات بود که مقابله با دشمن در این محور را نسبت به سایر محورهای وصولی حیاتیتر کرده بود. بر همین اساس مقرر گردید برای عقب راندن لشکرهای ۱ و ۱۰ ارتش عراق از غرب کرخه، عملیاتی طراحی گردد و پس از رسیدن نیروهای کمکی به اجرا گذاشته شود.
با ورود لشکر ۲۱ پیاده حمزه (که بهتازگی با ادغام دو لشکر ۱ و ۲ پیاده تهران تشکیل شده بود) در ۱۳۵۹/۷/۱۵ به خوزستان، این لشکر مأموریت یافت ضمن پدافند در سرپلهای موجود در ساحل غربی رودخانه کرخه، با اجرای عملیاتی تیپ ۲۴ مکانیزه عراق را که در مقابل سرپل غربی پل نادری پدافند میکرد، منهدم کند و سپس تپههای «علی گردهزد» و «ابوصلیبی خات» را آزاد کند. به لشکر ۱۶ زرهی قزوین مأموریت داده شد که عملیات را به سمت غرب ادامه داده و نیروهای دشمن را تا نوار مرزی عقب براند.
بر اساس طرح مانور، «لشکر ۲۱ پیاده حمزه» با دو تیپ وارد عمل میشد. «تیپ ۱» مأموریت داشت با یک گردان تانک در محور جاده پل نادری ـ عین خوش پیشروی کرده و از سمت شرق به تپه علی گرده زد حمله کند و با یک گردان تانک دیگر در محور سهراهی قهوهخانه به سمت تپه ابوصلیبی خات پیشروی و آن را تصرف کند. «تیپ ۳ لشکر ۲۱» نیز مأموریت داشت با سه گردان پیاده از ارتفاعات شمالی به سمت جنوب تک کرده و قسمت غربی تپه علی «گرهزد» را آزاد کند.
عملیات در ساعت هفت صبح ۱۳۵۹/۷/۲۳ آغاز شد. «تیپ ۳» به علت عواملی، چون باز بودن هر دو جناح و عدم آشنایی با منطقه، نتوانست هیچ حرکتی به سمت هدف انجام دهد. واحدهای تانک تیپ ۱ حول محور پل نادری ـ سهراهی قهوهخانه به حرکت درآمدند. در آغاز عملیات، دشمن واکنشی نشان نداد. یگانهای تانک نیز به تصور آنکه عراقیها هنوز نتوانستهاند پدافند خود را سازمان دهند یا احتمال اینکه از منطقه عقبنشینی کردهاند، بر سرعت خود افزودند.
درحالیکه دو ستون از یگانهای تانک کمتر از یک کیلومتر از خط خودی در غرب پل نادری دور شده بودند، آتش سلاحهای ضد زره دشمن در ساعت ۸ صبح روی تانکهای در حال حرکت گشوده شد. هرچه تانکها به خط پدافندی دشمن نزدیکتر میشدند حجم آتش ضدتانک افزایش مییافت. جنگافزارهای ضد زره عراق، تانکهای در حال حرکت به سمت سهراهی قهوهخانه را که مسیر حرکتشان تقریباً موازی جاده بود، از پهلو هدف قرار میدادند. یگانهای حملهکننده که انتظار چنین واکنشی را نداشتند و نیز اطلاعات صحیح از توان و گسترش دشمن نداشتند، با این احساس که در دام افتادهاند، برای نجات خود پراکنده شدند که همین پراکندگی موجب از هم گسیختن یگانها شد.
بدین ترتیب تاکتیک به کار گرفته شده، مانع از کسب موفقیت شد. ۱۷ ماه بعد، عملیات مشترک سپاه و ارتش با نام «فتحالمبین» در این منطقه به اجرا درآمد.