کد مطلب: ۶۹۷۲۵۵
۰۹ مهر ۱۴۰۳ - ۰۶:۲۶

جنگ روانی که داماد ترامپ علیه ایران و مقاومت به راه انداخته است

جرد کوشنر در یادداشتی وقایع پس از ترور شهید سیدحسن نصرالله را تحلیل کرده است

به گزارش مجله خبری نگار، بی‌اغراق شهید سیدحسن نصرالله شخصیتی استثنایی در وضعیت لبنان، منطقه و در مواجهه با رژیم‌صهیونیستی و همچنین در رابطه‌اش با ایران محسوب می‌شد. با غیبت نصرالله، مرحله‌ای در تاریخ لبنان و منطقه به پایان می‌رسد و این مساله بدون شک بر روند‌های جاری در مواجهه با رژیم‌صهیونیستی، چه در غزه و چه در لبنان، تأثیر خواهد گذاشت. این گزارش با اشاره به توییت طولانی جرد کوشنر، مشاور رئیس‌جمهور سابق آمریکا به بررسی ویژگی‌های مرحله پس از نصرالله و پیامد‌های شهادت او بر حزب‌الله و منطقه می‌پردازد. کوشنر که یک یهودی و داماد دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور پیشین آمریکاست، وظیفه پیشبرد طرح صلح ابراهیم برای عادی‌سازی روابط رژیم با کشور‌های منطقه و تشکیل ائتلافی از درون آن علیه ایران را برعهده داشت.

مواجهه کنونی در غیاب شهید نصرالله

با ترور سیدحسن نصرالله، رژیم‌صهیونیستی موفقیتی را به دست آورده که در معرکه کنونی به کار خواهد گرفت و احتمالا تصمیمات جسورانه‌تری اتخاذ خواهد کرد؛ ازجمله آغاز یک عملیات نظامی زمینی برای «پاکسازی» چند کیلومتر از خاک لبنان در مرز. چندین مقام صهیونیستی به‌طور مکرر از نیت خود برای انجام این عملیات خبر داده‌اند. 

رهبری حزب‌الله ضربه بسیار سختی دیده و شاید بیشتر یا همه آنها به شهادت رسیده باشند؛ گفته می‌شود این ضربه نتیجه یک نفوذ امنیتی است که هنوز نمی‌توان به‌طور قطعی در مورد آن قضاوت کرد، زیرا بخش مهمی از موفقیت رژیم در ترور‌ها ناشی از فناوری است. حزب‌الله به زمان قابل توجهی برای بازیابی توانایی و کنترل و بازسازی ساختار‌ها و دستگاه‌های خود نیاز خواهد داشت. در سطح میدانی، حزب‌الله تعداد زیادی از کادر‌های انسانی خود را از طریق ترور‌های مستقیم، با استفاده از پهپاد‌ها و موشک‌های دقیق و همچنین انفجار پیجر‌ها از دست داده است. از سوی دیگر، مشخص نیست که آیا توانایی‌های نظامی اصلی حزب‌الله نیز به‌طور مشابه دچار آسیب یا نفوذ شده یا خیر؛ با توجه به اینکه این توانایی‌ها در گروه‌های رزمی متعدد در چندین مکان توزیع شده‌اند، به احتمال زیاد آنها تاکنون ضربات استثنایی و مخربی را دریافت نکرده‌اند؛ حداقل آن‌گونه که رژیم ادعا می‌کند.

حزب‌الله هنوز هم دارای زرادخانه‌ای بزرگ از تسلیحات، ازجمله موشک‌هاست و به‌همین دلیل به‌عنوان قدرتمندترین سازمان نظامی در منطقه شناخته می‌شود. همچنین توانایی حزب‌الله در جذب، آموزش و تسلیح نیرو‌ها بسیار بالا است و حمایت‌ها از سوی ایران نیز ادامه دارد. حزب‌الله از نیرو‌های جوانی برخوردار است که هنوز به میدان نبرد نرفته‌اند. بیشتر کسانی که کشته شده‌اند، از افراد باتجربه‌اند و تعداد کمی از آنها از نیرو‌های نسبتا جوانند. به این ترتیب، حزب‌الله همچنان قادر به مقابله نظامی است و احتمالا اگر جنگ زمینی آغاز شود، این موضوع آزمون واقعی قدرت باقی‌مانده او خواهد بود. در زمینه حمایت از غزه، به نظر نمی‌رسد حزب‌الله اعلام کند که این جنگ را متوقف خواهد کرد، به‌ویژه که این جنگ به بخشی از مبارزه خودش تبدیل شده است؛ دفاع از خود و موجودیتش. همچنین جنگ رژیم‌صهیونیستی علیه حزب‌الله ادامه خواهد داشت. 

جنگ روانی که داماد ترامپ علیه ایران و مقاومت به راه انداخته است

یادداشت کوشنر در توییتر 

جرد کوشنر داماد ترامپ و مشاور او، در یک پست طولانی در ایکس (توییتر سابق) در روز یکشنبه، عملیات‌های رژیم‌صهیونیستی علیه حزب‌الله را ستایش کرد و گفت که ترور حسن نصرالله، رهبر این گروه در ۲۷ سپتامبر «مهم‌ترین روز در خاورمیانه از زمان توافقات ابراهیم» بوده است. او افزود: «من ساعت‌های بی‌شماری را به مطالعه حزب‌الله اختصاص داده‌ام و هیچ کارشناس جهانی وجود ندارد که فکر کند آنچه رژیم‌صهیونیستی برای نابودی و تضعیف این گروه انجام داده، ممکن بود.» 

کوشنر به دولت بایدن و دیگرانی که خواستار توقف درگیری‌ها علیه حزب‌الله می‌باشند، حمله کرد و گفت: «هرکسی که خواستار آتش‌بس در شمال است، اشتباه می‌کند. برای رژیم‌صهیونیستی هیچ راه برگشتی وجود ندارد. آنها نمی‌توانند در حال حاضر اجازه دهند کار ناتمام بماند و به‌طور کامل زرادخانه‌ای را که به سمت آنها نشانه رفته، نابود نکنند. آنها هرگز شانس دیگری نخواهند داشت.» او همچنین تاکید کرد نابود کردن حزب‌الله تنها مبارزه رژیم‌صهیونیستی نیست و به بیش از ۴۰ سال پیش اشاره کرد؛ زمانی که این گروه ۲۴۱ نظامی آمریکایی، ازجمله ۲۲۰ تفنگدار دریایی را در مرگبارترین روز برای تفنگداران دریایی از زمان نبرد «ایوو جیما» در جنگ جهانی دوم، کشت. 

کوشنر ادامه داد: «در شش هفته گذشته رژیم‌صهیونیستی به اندازه‌ای از دشمنان تحت تعقیب آمریکا را ترور کرده که ایالات متحده در ۲۰ سال گذشته انجام داده است. یکی از این افراد ابراهیم عقیل بود که طراح کشتن این تفنگداران دریایی در سال ۱۹۸۳ بود.» کوشنر در حمله به ایران اضافه کرد نابود کردن حزب‌الله اهمیت زیادی دارد، زیرا «ایران اکنون به‌طور کامل در معرض خطر قرار دارد.» وی همچنین با اشاره به اهمیت حزب‌الله برای ایران نوشت: «اگرچه ایران دفاع هوایی ضعیفی دارد، اما تاسیسات هسته‌ای آن هنوز نابود نشده؛ زیرا حزب‌الله با موشک‌هایش یک تفنگ پر به سمت رژیم‌صهیونیستی بوده است.» او با اشاره به شهادت سیدحسن نصرالله و شانزده فرمانده ارشد دیگر در عرض نه روز، گفت: «من شروع به فکر کردن درباره یک خاورمیانه بدون زرادخانه کاملا بارگذاری‌شده ایران به سمت رژیم‌صهیونیستی کردم.» کوشنر ادعا کرد: «ایران زمانی که جان‌های متحد‌های خود را در خطر می‌اندازد، سخت عمل می‌کند، اما در معرض خطر قرار دادن خود را با احتیاط انجام می‌دهد.» او همچنین گفت: «ایران در حال عقب‌نشینی است...» او تاکید کرد: «عدم استفاده کامل از این فرصت برای خنثی کردن تهدید، غیرمسئولانه است.»

حزب‌الله به‌عنوان عامل بازدارنده رژیم‌صهیونیستی

برای دهه‌ها، حزب‌الله به‌عنوان نیروی متحد نظامی و سیاسی اصلی ایران در لبنان و مناطق اطراف آن شناخته شده است. زرادخانه حزب‌الله که شامل ده‌ها هزار موشک و شبکه‌ای پیچیده از نیرو‌ها در لبنان است، به‌عنوان یکی از قوی‌ترین نیرو‌های غیردولتی نظامی جهان توصیف شده است. به همین دلیل رژیم‌صهیونیستی و ایالات متحده، حزب‌الله را به‌عنوان مؤثرترین نیروی بازدارنده ایران تلقی کرده‌اند. 

این متن یک دلیل استراتژیک مهم را که مدت‌ها بر خودداری نظامی رژیم‌صهیونیستی در حمله به قابلیت‌های هسته‌ای ایران تأثیر گذاشته، فاش می‌کند. با پذیرش اینکه حزب‌الله عامل بازدارنده‌ای بوده که مانع از حمله به تأسیسات هسته‌ای ایران می‌شد، کوشنر اعتراف می‌کند که دست رژیم‌صهیونیستی بسته بوده است. ظرفیت نظامی حزب‌الله، به‌ویژه زرادخانه راکت‌هایش و نزدیکی آن به رژیم، به‌عنوان یک عامل بازدارنده قوی عمل کرده و رژیم‌صهیونیستی را وادار کرده است که از هدف‌گیری مستقیم دارایی‌های ایرانی خودداری کند. 

این دیدگاه به درک این نکته کمک می‌کند که حزب‌الله تنها یک متحد برای ایران نبوده بلکه بخشی جدایی‌ناپذیر از استراتژی دفاعی ایران است. ایران بر حزب‌الله به‌عنوان «یک اسلحه» که به‌سوی رژیم‌صهیونیستی نشانه رفته، تکیه و اطمینان حاصل کرده هر حمله‌ای به زیرساخت‌های هسته‌ای‌اش با واکنش ویرانگر از لبنان مواجه خواهد شد. حذف حزب‌الله از این معادله از طریق عملیات جاری رژیم‌صهیونیستی، موقعیت استراتژیک ایران را تضعیف کرده و آن را در معرض خطرات بیشتری قرار می‌دهد. کوشنر تاکید دارد وجود حزب‌الله، رژیم‌صهیونیستی را از هدف قرار دادن مستقیم زیرساخت‌های هسته‌ای ایران بازداشته است. این بازدارندگی بر این باور استوار بود که حزب‌الله در صورت حمله رژیم یا آمریکا به ایران، حمله‌ای تلافی‌جویانه بزرگ علیه رژیم خواهد کرد. ایران نیز روی تسلیح و آموزش حزب‌الله سرمایه‌گذاری کرده تا در چنین شرایطی از کمک حزب‌الله بهره ببرد. 

رد آتش‌بس: فشار برای پیروزی قطعی و طراحی استراتژیک آمریکا

رد کردن قاطعانه هرگونه آتش‌بس توسط کوشنر در درگیری با حزب‌الله نشان‌دهنده اعتقاد این طیف به ضرورت پیروزی کامل است. این رویکرد با استراتژی نظامی رژیم‌صهیونیستی همخوانی دارد که به‌دنبال استفاده از لحظات موفقیت نظامی برای از بین بردن تهدید‌های بلندمدت به‌جای قبول آتش‌بس‌هایی است که ممکن است به دشمنان اجازه بازسازی بدهد. کوشنر این نبرد را نه‌تن‌ها نبرد رژیم‌صهیونیستی، بلکه بخشی از طرح بزرگ‌تر آمریکا مطرح می‌کند و به حملات تاریخی حزب‌الله علیه نیرو‌های آمریکایی در لبنان، به‌ویژه بمب‌گذاری پادگان بیروت در سال ۱۹۸۳ که منجر به کشته شدن ۲۴۱ نفر از پرسنل نظامی ایالات متحده شد، اشاره می‌کند. این ایده نشان می‌دهد ایالات متحده به‌طور مستقیم از تلاش رژیم‌صهیونیستی برای از بین بردن حزب‌الله حمایت می‌کند و آن را بخشی از مبارزه گسترده‌تر علیه نفوذ ایران در منطقه می‌بیند. این رویکرد با تحرکات اخیر سیاست خارجی آمریکا، مانند افزایش فروش تسلیحات به رژیم و تشدید تحریم‌ها علیه ایران همخوانی دارد. رد آتش‌بس موضوع اصلی در متن است که نشان می‌دهد عملیات نظامی کنونی تا زمانی که حزب‌الله به‌طور کامل از بین نرود، ناقص است. این موضع به یک طراحی آمریکایی وسیع‌تر اشاره دارد که خواهان خنثی‌سازی کامل ظرفیت نظامی حزب‌الله به‌عنوان بخشی از یک استراتژی جغرافیایی بزرگ‌تر است. 

فراخوان برای اینکه رژیم‌صهیونیستی «کار را تمام کند» نشان می‌دهد هم آمریکا و هم رژیم‌صهیونیستی این لحظه را به‌عنوان یک فرصت منحصربه‌فرد برای تضعیف حزب‌الله به‌گونه‌ای می‌دانند که دیگر نتواند به‌عنوان یک عامل بازدارنده یا تهدید عمل کند و این معنی را می‌دهد که یک آتش‌بس به حزب‌الله اجازه می‌دهد تا دوباره سازماندهی و تسلیح شود و بازدارندگی ایران را حفظ کند. به همین دلیل است که کوشنر فراخوان برای آتش‌بس را «غیرمسئولانه» می‌داند؛ چراکه این کار مانع از دستیابی رژیم به هدف استراتژیک درازمدت تضعیف نفوذ ایران در منطقه می‌شود. این یک بینش مهم به استراتژی آمریکایی و صهیونیستی است که نه‌تن‌ها به پیروزی‌های نظامی تاکتیکی بلکه به شکل‌دهی مجدد توازن قدرت در منطقه با کاهش تأثیر ایران و متحد‌های آن می‌پردازد. 

جنگ روانی و درز اطلاعات: تضعیف ایران و حزب‌الله

بخش مهم متن اشاره به درز اطلاعات و نفوذ مخبران ایرانی در حزب‌الله است که به‌عنوان بخشی از کمپین جنگ روانی برای تضعیف روحیه حزب‌الله و ایران مطرح می‌شود. 
با ادعای به خطر افتادن توانایی‌های اطلاعاتی ایران، کوشنر تلاش می‌کند فشار روانی بیشتری بر تهران وارد کند. در جنگ مدرن، عملیات اطلاعاتی و تاکتیک‌های روانی به اندازه موفقیت‌های میدان نبرد اهمیت دارند. این ایده که رژیم‌صهیونیستی به رده‌های بالای حزب‌الله نفوذ کرده، نه‌تن‌ها روحیه جنگجویان حزب‌الله را تضعیف می‌کند، بلکه درون دستگاه نظامی و اطلاعاتی ایران نیز شک و تردید‌هایی ایجاد می‌کند. این تاکتیک به‌دنبال فرسایش اعتماد درون رده‌های حزب‌الله و ایران است و کارکرد مؤثر آنها را دشوارتر می‌کند. متن همچنین اشاره دارد برخی از شکست‌های اخیر حزب‌الله ممکن است نتیجه خیانت داخلی باشد تا فشار روانی را بیشتر کند. تضعیف اعتماد درون یک سازمان، تاکتیکی است که در تاریخ جنگ‌ها به کار رفته و اغلب اثرات ویرانگری داشته است. با ایجاد شک و تردید در توانایی حزب‌الله برای حفظ اسرار خود، رژیم‌صهیونیستی به‌طور همزمان جنگ روانی پیچیده‌ای را در کنار عملیات نظامی خود اجرا می‌کند.

خاتمه

به نظر نمی‌رسد ضربات سختی که حزب‌الله تاکنون در سطح رهبری متحمل شده، به‌طور اساسی توانایی‌های نظامی آن را به‌عنوان قوی‌ترین سازمان در محور مقاومت تحت تأثیر قرار داده باشد و جایگاه آن در آینده به‌طور قابل توجهی تحت تأثیر قرار نخواهد گرفت. با این حال، ترور شهید نصرالله افق‌های جدیدی را در لبنان و منطقه برای تغییرات وسیع‌تر گشوده که ممکن است به پروژه‌های بزرگ برای بازسازی وضعیت لبنان و منطقه نیاز داشته باشد. 

نتانیاهو این ضربات را یک دستاورد تاریخی و نشانه‌ای از بازگشت قدرت بازدارندگی رژیم‌صهیونیستی تحت رهبری خود می‌داند و ممکن است این دستاورد را به‌عنوان پیروزی معادل و جایگزینی برای پیروزی‌ای که در غزه نتوانسته به دست آورد، به جامعه خود ارائه دهد. اما درخصوص حزب‌الله، هر توصیف جدیدی که از آن و نقش آن در لبنان و منطقه ارائه شود، به عملکرد آن در این جنگ و اینکه پایان آن چگونه خواهد بود، بستگی دارد. به نظر می‌رسد حزب‌الله همچنان به آنچه که دبیرکل سابق خود، سیدحسن نصرالله، تاکید کرده، پایبند خواهد بود که جنگ باعث توقف حمایت جبهه لبنان از غزه نخواهد شد، مگر زمانی که جنگ در این منطقه پایان یابد.

منبع: فرهیختگان-حانیه قاسمیان

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر