کد مطلب: ۶۸۸۹۵۶
۲۲ شهريور ۱۴۰۳ - ۱۲:۵۵

عظمت جایگاه امام عسکری (ع) در کلام رهبر انقلاب

در سالروز شهادت امام حسن عسکری (ع)، بخشی از بیانات رهبر معظم انقلاب در مورد جایگاه عظیم آن امام بزرگوار را مرور کرده ایم.

به گزارش مجله خبری نگار، درسالروز شهادت یازدهمین گوهر آسمان ولایت و امامت، مشهدالرضا به ویژه آستان ملکوتی امام رضا (ع) سراسر حزن و عزااست. دلدادگان اهل بیت (ع) در این مصیبت همنوا با مولاشان حضرت ولی عصر (عج)، سیه پوش و عزادار رو به سوی آستان نورباران امام هشتم نهاده اند، تا با عرض تسلیت به ساحت ولی نعمت خود، ارادت خود را به این خاندان ابراز کنند.

اگر چه ماه ربیع الاول پر از روز‌های شاد و روح‌نوازی همچون میلاد رسول مکرم اسلام (ص) و امام جعفر صادق (ع) است، اما روز عزا بر ماتم امام یازدهم را نیز به همراه دارد.

امام حسن عسکری (ع) در دورانی زندگی می‌کرد که خلفای بنی عباس، جوّ سنگینی از استبداد و خفقان شدید را به وجود آورده بودند و کسی جرات عرض اندام در برابر آنان را نداشت.

این امام بزرگوار در علم، زهد و ساده زیستی، سخاوت، عدالت، کمال عقل، عصمت، شجاعت، کَرَم، پرورش نیروی تفکر و تعقل سرآمد زمان بود و در تاکید بر اصل قرآنی تقیه، تبیین جایگاه آل محمد (ع) در جامعه، پاسخ به پرسش‌ها و شبهات روز می‌کوشید و در همه ویژگی‌های اخلاقی و اجتماعی در زمانه خود نظیر نداشت. در سالروز شهادت امام عسکری بخشی از بیانات رهبر معظم انقلاب در مورد جایگاه عظیم آن حضرت را مرور کرده ایم.

امام عسکری علیه‌السلام و ایجاد شبکه جهانی

حضرت عسکری علیه‌السلام در همان شهر سامرا، که در واقع مثل یک پادگان بود توانسته بودند با یک شبکه‌ی عظیم تبلیغاتی و تعلیماتی این همه ارتباطات را با سرتاسر دنیای اسلام تنظیم کنند. فقط این نبود که مسائل نماز و روزه یا طهارت و نجاسات را جواب بدهند؛ در موضع «امام» با همان معنای اسلامىِ خودش قرار میگرفتند و با مردم حرف میزدند.

امام حسن عسکری (ع) و تحسین دوست و دشمن

این روز‌ها متعلق به امام عسکری (ع) است، که می‌تواند الگوی همه مؤمنان به خصوص جوانان باشد. این امامی که موافقان، شیعیان، مخالفان، غیر معتقدان، همه شهادت دادند و اعتراف کردند به فضل او، به علم او، به تقوای او، به طهارت او، به عصمت او، به شجاعت او در مقابل دشمنان، به صبر و استقامت او در برابر سختی‌ها، این انسان بزرگ، این شخصیت باشکوه، وقتی به شهادت رسید، فقط بیست و هشت سال داشت.

در تاریخ پرافتخار شیعه، این نمونه‌ها را کم نداریم. پدر امام زمان عزیز ما با آن همه فضیلت، با آن همه مقامات، با آن همه کرامات، وقتی با سم و جنایت دشمنان از دنیا رفت، فقط بیست و هشت سال داشت؛ این می‌شود الگو؛ جوان احساس می‌کند یک نمونه عالی در مقابل چشم دارد. آن امام بزرگوار، جوادالائمه (ع) است که در بیست و پنج سالگی شهید شده است؛ این امام عسکری (ع) است که در بیست و هشت سالگی به شهادت رسیده است؛ و این همه فضیلت، این همه مکرمت، این همه عظمت که نه فقط ما به آنها قائلیم و مترنّمیم، بلکه دشمنانشان، مخالفانشان، کسانی که اعتقاد به امامت آنها نداشتند، همه اعتراف کردند.

داعیه امامت، علت دشمنی حاکمان با اهل بیت (ع) بود

این بزرگواران، دائم در حال مبارزه بودند؛ مبارزه‌ای که روحش سیاسی بود. زیرا کسی هم که در مسند حکومت نشسته بود، مدعی دین بود. او هم ظواهر دین را ملاحظه می‌کرد. حتّی، گاهی اوقات نظر دینی امام را هم می‌پذیرفت. (مثل قضایایی که در مورد «مأمون» شنیده‌اید که صریحاً نظر امام را قبول کرد.) یعنی ابایی نداشتند که گاهی نظر فقهی را هم قبول کنند. چیزی که موجب می‌شد این مبارزه و معارضه با اهل بیت وجود داشته باشد، این بود که اهل بیت، خودشان را «امام» می‌دانستند. می‌گفتند: «ما امامیم».

حضرت باقر (ع)، در منا که رفته بود، فرمود: «إِنَ‌ّ رَسُولَ اللهِ کانَ الْاِمامُ» و همه را یک به یک برشمرد تا به خودش رسید و فرمود: «من امامم»، اصلاً بزرگترین مبارزه علیه حکّام همین بود، چون کسی که حاکم شده بود و خود را امام و پیشوا می‌دانست، می‌دید شواهد و قرائنی که در امام لازم است، در حضرت هست و در او نیست و این موجود را برای حکومت، خطرناک می‌شمرد؛ چون مدعی است. 

حکام با این روح مبارزه می‌جنگیدند و ائمّه (ع) هم مثل کوه ایستاده بودند. بدیهی است که در این مبارزه، معارف، احکام فقهی و خُلقیّات و اخلاقیّاتی که ائمّه ترویج می‌کردند، جای خود را دارد. تربیت شاگردِ بیشتر و ارتباطات شیعی، روزبه‌روز گسترده‌تر شد. شیعه را اینها نگهداشت. شما مرامی را در نظر بگیرید که دویست و پنجاه سال علیه آن حکومت شده است! اصلاً باید هیچ چیزیش نماند؛ باید به‌کل از بین برود؛ ولی شما ببینید الان دنیا چه خبر است و شیعه به کجا رسیده است!

این نکته را باید در اشعاری که درباره امام صادق، امام هادی و امام عسکری علیهم‌السّلام خوانده می‌شود، به خوبی دید. اینها مبارزه می‌کردند و برای همین مبارزه هم جانشان را از دست دادند. راهی است که رو به هدفی مشخّص ادامه دارد. گاهی یکی برمی‌گردد، یکی از این طرف می‌رود؛ اما هدف یکی است.

ارتباطات شیعه در زمان حضرت جواد (ع) تا حضرت عسکری (ع) از همیشه گسترده‌تر بوده است

زمان حضرت رضا و حضرت جواد و حضرت هادی و حضرت عسکری، ارتباطات شیعه از همیشه گسترده‌تر بوده است. در هیچ زمانی ارتباط شیعه و گسترش تشکیلاتی شیعه در سرتاسر دنیای اسلام، مثل زمان حضرت جواد و حضرت هادی و حضرت عسکری نبوده است. وجود وکلا و نواب و همین داستان‌هایی که از حضرت هادی و حضرت عسکری نقل می‌کنند - که مثلاً کسی پول آورد و امام معین کردند چه کاری صورت بگیرد - نشان‌دهنده این معناست. یعنی علیرغم محکوم بودن این دو امام بزرگوار در سامرا و قبل از آنها هم حضرت جواد به نحوی، و حضرت رضا (ع) به نحوی، ارتباطات با مردم همین طور گسترش پیدا کرد. این ارتباطات، قبل از زمان حضرت رضا هم بوده؛ منتها آمدنِ حضرت به خراسان، تأثیر خیلی زیادی در این امر داشته است.

اینکه آن بزرگوار‌ها در غربت زیادی بودند، واقعاً همین‌طور است؛ دور از مدینه و دور از خاندان و دور از محیط مألوف؛ اما در کنار این، درباره این سه امام - از حضرت جواد تا حضرت عسکری - نکته دیگری وجود دارد و آن این است که هر چه به پایان دوره حضرت عسکری جلوتر می‌رویم، این غربت بیشتر می‌شود. حوزه نفوذ ائمه و وسعت دایره شیعه در زمان این سه امام، نسبت به زمان امام صادق و امام باقر شاید ۱۰ برابر است؛ و این چیز عجیبی است. شاید علت اینکه اینها را این‌طور در فشار و ضیق قرار دادند، اصلاً همین موضوع بود.

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر